استواران

معنی کلمه استواران در فرهنگ معین

(اُ تُ ) (اِ. ) جِ اُستُوار، معتمدان ، اَمینان .

معنی کلمه استواران در ویکی واژه

جِ اُستُوار؛ معتمدان، اَمینان.

جملاتی از کاربرد کلمه استواران

چو با استواران بپرداخت راز به شه گفت که‌آهنگ رفتن بساز
گر استواران دارد ملک به حاشیه بر چو باز کار به جان افتد استوار تویی
نگویم درد خود با کس کز این راز نگنجد در دل نااستواران
بدندی به سر استواران اوی بپرسیدن از کارداران اوی
که نه نامور ز استواران خویش ازین پرهنر نامداران خویش
سپه دادش از استواران خویش همان استواری ز حد کرد بیش
قوله تعالی: تِلْکَ الرُّسُلُ الآیة... میگوید آنک آن پیغامبران، آن سخن رسانان و بر رسالت من استواران، ما ایشان را فضل دادیم بر یکدیگر و افزونی دادیم در برتری بچیز چیز از فضائل، همه پیغامبران برتران از همه آدمیان، وانگه مرسلان مهینان از دیگران، وانگه اولو العزم ازیشان برتر از دیگران وانگه آدم بکرامت در خلقت، و نوح در اجابت دعوت، و ابراهیم در خلت، و داود در زبور و در آواز و ملک و نبوت، و سلیمان در سخن گفتن با مرغ و تسخیر با دو جن و شیاطین و ملک و علم و رسالت، و موسی در مناجات و مکالمت، و عیسی از مادر بی‌پدر و زنده در آسمان و کشتن دجال بآخر عهد، و محمد صلّی اللَّه علیه و آله و سلم بقرآن و بدیدار شب معراج و مهر نبوت و فردا بشفاعت.
میگوید: هرگز نبود بشری را که پیغامبری و علم و حکمت دهند آن گه این سخن گوید: کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ. آن گه بیان کرد که پیغامبر چه میگوید: وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ ای و لکن یقول کونوا ربّانیّین پیغامبر بامّت خویش این گوید: که راستان و استواران و نیک خواهان باشید و بمهربانی در آموزندگان بید. اصل ربّانیّ در معنی آنست که: کسی بعلم خلق خدای را می‌پروراند، ابتدا بکمینه علم آن درآموزد، پس آن گه مهینه علم و طاقت هر متعلّم می‌نگرد، و فهم هر طالب میکوشد، و ترتیب هر چه می‌درآموزد نگاه میدارد. قال الزّجاج هو منسوب الی الرّبّ، فزید فیه الالف و النّون للمبالغة فی النسبة. و قیل هو منسوب الی الرّبّان و هو فعلان من ربّ یربّ. و معناه المتخصص بالعلم الّذی یربّه باستفادته و افادته. آن روز که ابن عباس را در طائف بخاک.
وی همچنین مسئول یک سازمان مخفی به نام بازرسی حزب رستاخیز بود که از استواران بازنشسته نظامی با بودجه سالانه حدود سی میلیون تومان برای روز مبادا تشکیل شده بود اما هیچ وقت از آن استفاده نشد.
چومهران ستاد آن سخنها شنید بیاورد با استواران کلید
چو با استواران قوی کرد عهد ز ایوان خاکی برون برد مهد