استجابت

معنی کلمه استجابت در فرهنگ معین

(اِ تِ بَ ) [ ع . ] (مص م . ) پاسخ گفتن ، پذیرفتن .

معنی کلمه استجابت در فرهنگ عمید

۱. پذیرفته شدن، مستجاب شدن.
۲. [قدیمی] قبول کردن، پذیرفتن.

معنی کلمه استجابت در فرهنگ فارسی

جواب گفتن وقبول کردن، جواب دادن، پذیرفتن، رواکردن ، طلب جواب وقبول کردن، جواب خواستن
( مصدر ) پاسخ گفتن پذیرفتن .

معنی کلمه استجابت در ویکی واژه

پاسخ گفتن، پذیرفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه استجابت

و گروهی از اهل سنت گویند که: کرامت درست است، اما تا حد معجز، همچون استجابت دعوت و حصول مراد و آن‌چه بدین ماند؛ چنان‌که عادات نقض نکند.
قوله تعالی و تقدس: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ... الآیة، استجابت بر لسان اهل اشارت بر دو وجه است: یکی استجابت توحید، دیگر استجابت تحقیق. توحید یکتا گفتن مؤمنان است و تحقیق یکتا بودن عارفان، توحید صفت روندگان است و تحقیق حال ربودگان. آن صفت خلیل است و این صفت حبیب، خلیل رونده بود بر درگاه عزت بر مقام خدمت ایستاده که: وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً. جیب ربوده، در صدر دولت بحرمت نشسته، که خطاب آمد از حضرت لم یزل که: «السلام علیک ایّها النّبی و رحمة اللَّه و برکاته» روش سالکان در استجابت ظواهر است بر متابعت رسول و کشش ربودگان در استجابت سرائر است بر مشاهده علّام الغیوب، اینست که عالم طریقت گفت: استجیبوا للَّه بسرائرکم، و للرسول بظواهرکم اذا دعاکم لما یحییکم، حیاة النفوس بمتابعة الرّسول و حیاة القلوب بمشاهدةالغیوب.
چون استجابت دعوات از ریاضتست ای قبلهٔ امم چه مطول چه مختصر
ابن عطا گوید توبه دواست توبۀ انابت و توبۀ استجابة، توبۀ انابت آن بود که از بیم عقاب بود و توبۀ استجابت آن بود که توبه کند شرم داشتن از کرم او.
و بسا باشد که اعتقاد و اطمینان از برای کسی حاصل شود به سبب بعضی حالات، که از برای خود او روی داده، از استجابت دعوات و نجات از خطرات و امثال اینها و بسیار می شود که اطمینان و جزم از برای کسی به امور مذکوره حاصل است و راه آن را نمی داند و سبب آن فطرتی است که خداوند عالم در او قرار داده، همچنان که در حدیث وارد است بلکه ظاهر آن است که چنانچه عصبیت جاهلیت، و پیروی آباء و امهات، آدمی را از فطرت خود بیرون نبرد فطرت او حاکم به وجود صانع عالم است، اگر چه دلیلی منظور او نباشد، زیرا که احتیاج مخلوق به خالق، و حادث به موجد فطری است از برای هر کسی، اگر چه هنوز به مرتبه تمیز و ادراک نرسیده باشد همچنان که مشاهده می شود که اگر سیبی را در نزد طفل خردسالی گذاریم و کسی آن را بردارد، بعد از التفات سوال می کند که سیب را که برداشت؟ پس به فطرت خود حکم می کند که نبودن سیب به خودی خود نمی سود، بلکه احتیاج به بردارنده ای دارد.
فارغم ز آمین چو می دانم که طوافان عرش استجابت با دعای بنده مقرون کرده اند
قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ، استجابت و اجابت یکی است، همچون اوقد و استوقد قال الشاعر:
از دعا تا استجابت فاصله هم بقدر گفتن آمین نبود
ای زبان، شو پیش نعتش پای تا سر پشت دست معذرت خواه و، دعا کن کاستجابت بر در است
آیه امن یجیب شصت و دومین آیه سوره نمل است. این آیه که به عنوان دعا استفاده می‌شود؛ بیشتر برای نجات از گرفتاری، ناراحتی و بیماری‌ها توسط مسلمانان خوانده‌می‌شود. در این دعا، روی واژه مضطر تأکید شده‌است؛ یعنی این‌که دعا باید صادقانه باشد و انسان مضطر که به غیر از خدا امیدی ندارد، دعایش خالصانه است و خدا نیز استجابت می‌نماید.
اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را نسازم آشنای استجابت یارب خود را
به گزارش طباطبایی، در آیه هشتم «عائل» به معنای «تهی دست» و کسی که از دنیا مالی ندارد می‌باشد. پیامبر اسلام نیز اینگونه بود تا اینکه خداوند متعال او را بعد از ازدواج با خدیجه بی‌نیاز کرد. طباطبائی نقل می‌کند که بعضی گفته‌اند مراد از «اغناء» استجابت دعا می‌باشد. ثعلبی منظور از عائل را فقر مالی محمد دانسته‌است و غنی شدن او از مال را به سبب ازدواج با خدیجه و پس از آن کسب غنائم دانسته‌است. به گزارش همو، برخی بر این باورند که منظور از عائل در آیه، فقر دانش و آگاهی به احکام الهی بوده‌است که با انتقال علم نبوت به او، این فقر به غنی تبدیل شده‌است.