اساسی

معنی کلمه اساسی در لغت نامه دهخدا

اساسی. [ اَ ] ( ص نسبی ) منسوب به اساس.
- قانون اساسی ؛ قانونی که اساس و پایه حکومت مملکتی است.

معنی کلمه اساسی در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . )بنیادین ، اصولی .

معنی کلمه اساسی در فرهنگ عمید

۱. بنیادی: کار اساسی.
۲. اصلی: تفاوت اساسی.

معنی کلمه اساسی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به اساس آنچه به اساس و پی و بنیان پیوسته است . یا قانون اساسی . قانونی که پایه و اساس هم. قانونهای یک کشور و یک حکومت بر آن نهاده شده است .

معنی کلمه اساسی در ویکی واژه

essenziale
fondamentale
بنیادین، اصولی.

جملاتی از کاربرد کلمه اساسی

چو گوینده دیگر آن کان گشاد اساسی دگر باره نتوان نهاد
این سازمان طرحی پیشنهادی را برای رأی‌گیری در سال ۲۰۱۸ م. در ایالت کالیفرنیا تدوین کرد، که اگر تصویب می‌شد، نیازمند برگزاری همه‌پرسی استقلال کالیفرنیا در ماه مارس ۲۰۱۹ بود. با این وجود، به منظور پیروی از قوانین فدرال، هنوز نیاز به اصلاح قانون اساسی ایالات متحده نیاز داشت.
اساسی چو بنیاد دولت قوی جهان کهن را بنای نوی
دور حکم ترا اساسی باد که ز دور فلک نفرساید
بمعنی پوشد از صورت لباسی صور را بنهد از معنی اساسی
قسمت اعظم یهودیان مراکش حدود ۲۵۰ هزار نفر که در حال حاضر نسل آن‌ها در اسرائیل به ۹۰۰ هزار نفر می‌رسد در زمان ملک حسن دوم به اسرائیل مهاجرت کردند. یهودیان فعلی در شهر کازابلانکا و مراکش مکناس و فاس و طنجه و صویره و رباط و سلا اقامت دارند. بر پایه اصل ششم قانون اساسی، دولت موظف است آزادی انجام امور مذهبی را برای همگان تضمین نماید.
به کوی وفا سست اساسی مکن ببین نعمت و ناسپاسی مکن
وی در تدوین قانون اساسی بحرین نقش داشت.
نکته اساسی در طرح مفهوم حاد واقعی از سوی بودریار، رابطه و نسبتی است که وی میان واقعیت و بدل‌های آن، که به وسیله بشر و به مدد تکنولوژی ساخته شده‌است، برقرار می‌سازد. در واقع، بودریار در اینجا نیز به نوعی به تبارشناسی در مورد بدل‌های امر واقعی دست می‌زند. وی در ابتدا متأثر از فوکو بود. در همین تبارشناسی وقتی به مرحله حاد واقعی پا می‌گذارد، همان‌طور که پیش از آن از مارکس جدا شده بود.
اولین بار برای عرضه گام-کووید-واک در سپتامبر ۲۰۲۰ برنامه‌ریزی شد. در ماه اکتبر، میخائیل موراشکو گفت که گام-کووید-واک پس از شروع تولید انبوه برای همه شهروندان روسیه رایگان خواهد بود. بعداً، وزارت بهداشت روسیه حداکثر قیمت در خارج از کارخانه معادل ۱٬۹۴۲ روبل را برای دو جز ثبت کرد و آن‌ها را در فهرست ملی داروهای اساسی قرار داد. همچنین پیشنهادهایی برای گنجاندن این واکسن در تقویم ملی ایمن‌سازی روسیه وجود داشت.
واژه افغانستان به عنوان نام این کشور قدمت زیادی ندارد و در سال ۱۳۰۲ ه‍.ش (۱۹۲۳) و در قانون اساسی امان‌الله شاه به تصویب رسید. واژه افغان در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازه و به معنی همه افراد شهروند کشور افغانستان به‌کار رفت.
در اجرای یک جلسه‌ی طوفان فکری، رعایت 4 قاعده‌ی اساسی بسیار مهم و ضروری است، قواعدی که موجب بروز خلاقیت در اعضای گروه می‌شود و هیچ‌گونه محدودیتی برای ارائه‌ی نظرات مختلف ایجاد نمی‌کند.
اساسی کوژ بنهادی درین راز بشهوة بازی افتادی ازین باز
مَلِک را درگرفت آن دل‌نوازی اساسی نو نهاد از عشق‌بازی
اساسی گر نداری کوه بنیاد غم خود خور که کاهی در ره باد
چو بگذشت قرن چند ازین طرح دلپسند اساسی چنان بلند فتاد از منسقی
بپا از جود هر جا کرد اساسی بپوشید از همان معنی لباسی
به نظر می‌رسد از آخرین تعمیرات اساسی حرم، تعمیر ایوان طلا و نصب ستون‌های مرمر به‌جای ستون‌های چوبی برای آن به‌وسیلهٔ یکی از تجار و معدن‌داران ایرانی (حاج قنبر رحیمی) در سال ۱۳۸۹ قمری (۱۳۴۸ خورشیدی) می‌باشد.
البرادعی در مورد قصد خود برای کاندیداتوری اظهارات روشنی ارائه نکرد. فقط خواست که شرایط خاصی برای تضمین انتخابات عادلانه همراه با تغییراتی در قانون اساسی فراهم شود که آزادی بیشتری را برای نامزدهای مستقل قبل از اینکه او واقعاً به فکر نامزدی برای ریاست جمهوری باشد ایجاد شود. چندین گروه اپوزیسیون از او حمایت کردند و او را شخصیتی بی‌طرف دانستند که می‌تواند کشور را به دموکراسی انتقال دهد.