ازمان. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ زَمَن. ( منتهی الارب ). ج ِ زمان. ( دهار ). روزگارها. وقتها. ( غیاث ). اوقات قلیل یا کثیر. ( منتهی الارب ) : ذکر آن اریاح سرد زمهریر اندر آن ایام و ازمان عسیر.مولوی. || اجزاء ساعات معوجه. - ازمان اربعه ؛ ربیع و صیف و خریف و شتاء. ازمان. [ اِ ] ( ع مص ) مزمن شدن بیماری. || دیرینه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). آمدن روزگار بر کسی. ( منتهی الارب ). || انکار کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ).
معنی کلمه ازمان در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ زمن و زمان ، زمان ها، روزگارها.
معنی کلمه ازمان در فرهنگ عمید
= زَمَن
معنی کلمه ازمان در فرهنگ فارسی
کهنه شدن، دیرینه شدن، وقتها، روزگارها، جمع زمن ( مصدر ) کهنه شدن دیرینه گشتن .
معنی کلمه ازمان در ویکی واژه
جِ زمن و زمان ؛ زمانها، روزگارها.
جملاتی از کاربرد کلمه ازمان
چنان حیران حسن خویش سازم که از فکر دو عالم بازمانم
لری (با بازی سوویزی) رئیس یک سازمان جرایم شرکتی است. او صاحب یک باشگاه استریپ هست که در آن رز جانی (با بازی جسیکا بیل) مادر مجردی که پسر کوچکش در کما است، کار میکند. کوورتی دولیتل (با بازی ردمین) مردی جوان است که عاشق او میشود. لری سعی میکند جک دوهنی (با بازی لیوتا) کارمند سابقش را متقاعد کند که از همکارانش انتقام نگیرد. دوهنی بعداً به رز جانی فاش میکند که پدر اوست. چارلی (با بازی ویتاکر) یک کشیش سابق است که خودکشی میکند. لکسوس یک زن روسپی که قبلاً پیوند عاطفی غیرمنتظرهای با کشیش دارد.
فاطمه بهعنوان «مادر امامان»، جایگاه ویژهای در بینش شیعه دارد. او بهعنوان تنها فرزند بازماندهٔ محمّد، همسر علی و مادر حسن و حسین، دارای جایگاه منحصربهفردی بین شیعیان است. بنابه دیدگاه شیعیان، فاطمه شخصیتی مطهّر، معصوم و بهعنوان الگویی برای زنان مسلمان مطرح است. در منابع شیعه، بر شفقت و بخشندگیاش در عین تنگدستی که داشت، تأکید شدهاست.
شورای امنیت سازمان ملل به درخواست کویت تشکیل جلسه داد اما به جمعبندی برای بیانیه نرسید.
بر اساس گزارش سازمان حقوق بشر ایران، تا روز ۱۳ آبان ۱۴۰۱ در ۲۲ استان ایران کشتهشدن معترضان تأیید شده است. این سازمان میگوید بیشترین کشتهها به ترتیب از استانهای سیستان و بلوچستان، مازندران، تهران، کردستان و گیلان بودهاند. بر اساس این گزارش، آمار تأییدشدهٔ کشتهشدگان بر اساس تفکیک استانی تا (۱۳ آبان) از این قرار است:
3- مدرس و کارشناسِ موسیقی درسازمانِ فرهنگی و هنریِ شهرداریِ اصفهان (1383)
محال است اینکه صورت بازماند چو گردی محو آنگه راز داند
به روز اندرون روشنایی نماند تو گفتی سپهر از روش بازماند
ز ما بازماندی به چیزی محال چه خیزد مگر هم خیال از خیال
پس از مرگ چهارمین شوهرش در سال 1978، او بنیاد منصوب به آن برنت تندی و چارلز دی. تندی را بنا نهاد. این بنیاد به سازمانهای غیرانتفاعی در منطقهٔ فورت ورث کمکهای مالی میکرد.
بازمانی ز دولت جاوید تا غم جاودان نمیدانی
این سازمان عهدهدار و مجری طرحهای ملی ایالات متحده در زمینه برنامههای جوی و اقیانوسی است.
کار تحقیقاتی و حمایتی مؤسسه اقدام علیه خشونت مسلحانه بر خشونت مسلحانه جهانی، با تخصص در سلاحهای انفجاری متمرکز است.یکی از عملکردهای اصلی این مؤسسه خیریه، مانیتور خشونت انفجاری آن است.این ناظر توسط سازمانهایی مانند رویترز،گاردین،الجزیره،دیدهبان حقوق بشر،و سازمان ملل استناد شدهاست.
سماع توشهٔ بازماندگان است، هر که رسید ورا به سماع حاجت نیاید؛ از آنچه اندر محل وصل حکم سمع معزول بود؛ که سمع مر خیر را باید و خیر از غایب کنند. چون معاینه شد سماع متلاشی شود.
و از وی روایت آرند که وی گفت اندر تفسیر کلام خدای، عزّ و جل: «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ و یُؤمِنْ باللّه (۲۵۶/ البقره)»، قال: «مَنْ شَغَلَکَ عَنْ مُطالَعَةِ الحقِّ فَهُوَ طاغُوتُکَ.» بازدارندهٔ تو از مطالعت حق طاغوت توست. نگر به چه چیز محجوبی، بدان چیز بازماندهای و آن حجاب توست. به ترک ان حجاب بگوی تا به کشف اندر رسی و محجوب ممنوع باشد و ممنوع را نباید که دعوی قربت کند.
یا رسول اللَّه! اندوه صعب آنست که در آخرت تو در اعلی علّیّین باشی، و ما از دیدار تو بازمانیم. تا درین بودند جبرئیل (ع) آمد، پیک حضرت، برید رحمت، و آیت آورده: وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ الآیة. رسول خدای بر وی خواند، و دل وی خوش کرد، و خستگی وی را مرهم بر نهاد. آری چنین دردی بباید، تا چنین مرهمی پدید آید! تا سوزی نبری، سازی نیاری، تا در بحر ذکر غرقه فَاذْکُرُونِی نشوی، از ساحل امن دستگیر أَذْکُرْکُمْ نیابی.
کعبه پس از تو زمزم خونین گریست ز اشک زمزم فسرده شد چو حجر کز تو بازماند
این سازمان دارای ۱۴ کمیسیون منطقهای میباشد و فعالیتهای آن توسط سازمان ملل متحد حمایت میگردد.
نقلست که ابوالحسن حصری علیه الرحمة که گفت: شبلی را به خواب دیدم گفتم با تو چه رفت گفت: مرا حاضر کردند و گفتند چیزی خواهی گفتم بار خدایا اگر بجنت عدنم فرود آری عدل تو است و اگر اهل وصالم گردانی فضل توست باردیگر بخواب دیدند گفتند خدای با تو چه کرد گفت: مرا مطالبت نکرد به برهان بر دعویها که کردم مگر بیک چیز که روزی گفتم هیچ زیان کاری و حسرت بزرگتر از آن نیست که از بهشت بازمانی و بدوزخ فرو شوی گفت: حق تعالی گفت: چه حسرت و زیان کاری بزرگتر از آنکه از دیدار من بارگردند و محجوب مانند.