فسرده طبع من ای عندلیب دستانساز چه روی داده که برناید از تو هیچ آواز
چیست چشم کبوترت پرخون؟ از چه روی گشت پای او گلگون؟
هر دمی روی از من مسکین بتابی از چه روی هر زمان از درگه خویشم برانی از چه باب
غنچه بر رستش خط نیلوفری تا از چه روی گفت خاقانی که نیلوفر نروید از سراب
گلشنم بی چهر و خطت گرنه گلخن از چه روی خارها در دیده گوید لاله و ریحان مرا
زادهی خاک اگر نه خاک بود عاقبت از چه روی خاک شود
کوس از چه روی دارد آواز گنج باری کز نور صبح بینم گنج روان مشهر
حق مرا از چه روی پنهان کرد؟ زانکه جان را قرین جانان کرد
چه کسی واقعاً میداند؟چهکسی آن را جار خواهد زد؟از چه روی ایجاد شد؟ دلیل این آفرینش چیست؟خدایان پس از آن آمدند، پس از به وجود آمدن جهانپس چه کسی میداند که چه زمانی درست شده است؟
اگر این درست است پس از چه روی بباید ز من ریختن آبروی
در جهانست او و عقل اندر عجب تا از چه روی؟ صد جهان از مکرمت در یک جهان آمد پدید