ارفع

معنی کلمه ارفع در لغت نامه دهخدا

ارفع. [ اَ ف َ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از رفعت. بلندتر. رفیعتر. برتر. اعلی. برداشته تر. || ارزنده تر. قیمتی تر. ارجمندتر. || بلندقدرتر. اشرف.
ارفع. [ اَ ف َ ] ( اِخ ) شیخ عماد تبریزی. وی از مشاهیر شعرای ایران است ( ! ) و در لطایف و هزلیات شهرت دارد. این بیت ازوست :
قطع نظر ز ساقی و ساغر نمیکنی
شرم از خدا و ساقی کوثر نمیکنی.( قاموس الاعلام ترکی ).

معنی کلمه ارفع در فرهنگ معین

(اَ فَ ) [ ع . ] (ص تف . ) بلندتر، رفیع تر.

معنی کلمه ارفع در فرهنگ عمید

۱. رفیع تر، بلندتر.
۲. بلندقدرتر، بلندپایه تر، برتر.

معنی کلمه ارفع در فرهنگ فارسی

رفیع تر، بلندتر، بلندقدرتر، بلندپایه تر، برتر
( صفت ) ۱ - بلندتر رفیع تر برتر اعلی برداشته تر . ۲ - ارزنده تر قیمتی تر ارجمندتر . ۳ - بلند قدرتر اشرف .
وی از مشاهیر شعرای ایران است

معنی کلمه ارفع در فرهنگ اسم ها

اسم: ارفع (پسر) (عربی) (تلفظ: arfae) (فارسی: اَرفع) (انگلیسی: arfae)
معنی: رفیع تر، بلندتر، ( به مجاز ) ارزنده تر، ارجمندتر، بلندقدرتر، شریف تر

معنی کلمه ارفع در ویکی واژه

بلندتر، رفیع

جملاتی از کاربرد کلمه ارفع

و این مردم درسته از کُرد های تعبیدی هستند امّا الان بعد از گذشت چند صد سال مردم سوادکوه به حساب می آیند و فرزندان این قوم پسوند ارفعی در شناسنامه خود به دوش میکشند.
روی ابو بردة عن ابی موسی قال قال رسول اللَّه (ص): اذا کان یوم القیامة جمع اللَّه تبارک و تعالی الخلائق فی صعید واحد ثمّ رفع لکلّ قوم آلهتهم الّتی کانوا یعبدون فیوردونهم النّار و یبقی الموحدون فیقال لهم ما تنتظرون، فیقولون ننتظر ربّنا عزّ و جل کنّا نعبده بالغیب، فیقال لهم أ تعرفونه، فیقولون ان شاء عرّفنا نفسه، قال فیتجلّی لهم تبارک و تعالی فیخرون له سجّدا، فیقال لهم یا اهل التّوحید ارفعوا رؤسکم فقد اوجب اللَّه تعالی لکم الجنّة و جعل مکان کلّ رجل منکم یهودیّا او نصرانیّا فی النّار.
در ضلع شمالی اراج محله لارک و باغات گیلاس لارک واقع شده‌است که در قدیم متعلق به هیلدا دانش ارفع همسر تیمسار حسن ارفع بوده‌است.
هر دو پسر او یعنی حسن ارفع و ابراهیم ارفع از نظامیان بلندپایه ایران شدند.
در میخانه جات شد جامی نلت والله ارفع الدرجات
قال: «رجلان جثوا بین یدی ربّ العزّة جلّ جلاله، فقال احدهما: خذ لی مظلمتی من اخی، فقال اللَّه: اعط اخاک مظلمته. قال: یا ربّ لم یبق من حسناتی شی‌ء. قال اللَّه عزّ و جلّ للطّالب: کیف تصنع بأخیک و لم یبق من حسناته شی‌ء. قال: یا ربّ فیحمل من اوزاری»، ففاضت علینا رسول اللَّه (ص) بالبکاء، ثم قال: «انّ ذلک لیوم عظیم یحتاج فیه النّاس الی ان یحمل عنهم من اوزارهم. فقال اللَّه عزّ و جلّ للطّالب: ارفع بصرک فانظر فی الجنان، فرفع رأسه فقال: اری مدائن من فضّة و قصورا من ذهب مکلّلة باللؤلؤ، لأیّ نبیّ هذا، لأیّ صدیق هذا؟ لأیّ شهید هذا؟ قال: لمن هو اعطانی الثّمن. قال: یا ربّ! و من یملک ثمن هذا؟ قال: انت تملکه. قال: بم؟ قال: بعفوک عن اخیک. قال: یا ربّ! فقد عفوت عنه. قال: خذ بید اخیک و ادخله الجنّة. قال رسول اللَّه (ص): فاتّقوا اللَّه و اصلحوا ذات بینکم، فانّ اللَّه یصلح بین المؤمنین یوم القیامة».
حاج احمد خان یاراحمد، دارای پنج فرزند پسر با نامهای {حیدر خان سرتیپ}،{علی آقاخان امیرمظفر}،{عباس خان یاور}،{غلامحسین خان صمصام السلطنه} و{ محمد خان امیرامنع} بوده که القابشان نشان از ظهور و بروز روحیه نظامی گری و استعداد فرماندهی در راستای تامین امنیت و معیشت مردمان عصرخود می باشد.(پیشه اصلی امرار معاش این خانواده نیز در آن دوره از طریق حرفه کشاورزی و دامپروری در سطح وسیع بوده است ). حیدر خان سرتیپ فرزند ارشداحمد خان یاراحمد ، پدر اسماعیل خان سالار ارفع بوده است.
قیام افسران خراسان، سازمان نظامی حزب توده را نیز در وضعیت دشواری قرار داد. قیام آنها، هیئت حاکمه و ستاد ارتش به ریاست سرلشکر ارفع را متوجه نفوذ حزب توده در ارتش کرد. همین امر منجر به دستگیری چهل تن از افسران شاخه نظامی حزب شد و تعداد افسران باقی‌مانده به حدود بیست نفر رسید.
این طایفه از کُرد های تعبیدی هستند. آنها از طایفه ثلاث باباجانی که مردمان جنگجو هستند، چند صد سال پیش برای سرکوب ترکمن ها به مازندران آمدند و بعد از سرکوب ترکمن ها به سه دسته تبدیل شدند که یک دسته آنها در قادی کلا قائمشهر و یک دسته دیگر در زیراب سوادکوه و دسته بعدی هم در پل سفید، روستای ارفعده سکونت گرفتند.
افراخت چودر بستان آن سرو سهی قد را شد هر شجری طوبی ما ارفعه قد را
ارفع الدوله آکه از رفعت برده بر باب فضل شادروان
و عن جابر قال: قال رسول اللَّه (ص): «یتجلّی ربّنا عزّ و جلّ حتّی ینظروا الی وجهه فیخرّون له سجّدا، فیقول: ارفعوا رؤسکم فلیس هذا بیوم عبادة.
آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً این ترجیح پدران و مادران است بر دیگر وارثان. میگوید: شما ندانید که از ایشان کیست شما را بهتر و بکار آمده‌تر، یعنی که ایشان شما را در جدا و منفعت متکافی‌اند، هر دو بکار آمده و نزدیک منفعت. معنی دیگر گفته‌اند که: شما ندانید که از ایشان کدام یکی در دنیا شما را بکار آمده‌تر است تا میراث بوی دهید، و استحقاق در وی شناسید، و لکن اللَّه خود این فرائض بنهاد، و این قسمتها یاد کرد، و باز برید بحکمت و دانش خویش، و اگر بشما باز گذاشتی شما ندانستید که از ایشان که سودمندتر است شما را؟ و کار بر شما تباه گشتی، و مال ضایع و گفته‌اند معنی آنست که: شما ندانید که فردادر قیامت از ایشان کدام یکی شما را با نفع‌تر باشد، و بکار آمده‌تر. ابن عباس گفت: اطوعکم للَّه عزّ و جلّ من الآباء و الانبیاء ارفعکم درجة یوم القیامة، هر که امروز در دنیا خدای را فرمان بردارتر، فردا در قیامت درجه وی برتر، و منزلت وی نزدیک حق بزرگوارتر. اگر پدر را درجه برتر از درجه فرزند بود، ربّ العالمین وی را شفیع فرزند کند، تا بشفاعت پدر درجه فرزند بدرجه پدر رسد، و اگر فرزند را درجه برتر بود، از بهر پدر شفاعت کند، تا او را بدرجه فرزند رساند. یعنی که شما امروز ندانید که فردا درجه کدام یکی برتر بود، و نفع از کدام یکی طلب باید کرد.
سه سال بعد نماینده ایران در انجمن صلح لاهه شده و در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق خطاب «پرنس» را از مظفرالدین شاه دریافت می‌کند. در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق است که میرزا رضاخان از سوی دربار مأموریت یافت تا یک معلم روسی برای ولیعهد پیدا کند و او نیز، «مارکویچ شاپشال» را برای این منظور انتخاب و راهی ایران نمود. در سال ۱۳۱۹ ه‍.ق ارفع الدوله سفیر ایران در استانبول می‌گردد و به عنوان نماینده شاه ایران در جشن تاج‌گذاری آلفونسوی سیزدهم پادشاه اسپانیا شرکت می‌کند.
این اعضا به ترتیب از شرکت‌های سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات، گروه مدیریت سرمایه‌گذاری امید، توسعه معدنی و صنعتی صبانور، کارخانجات نورد لوله یاران و معدنی و صنعتی چادرملو به شرکت آهن و فولاد ارفع معرفی شدند.شرکت آهن و فولاد ارفع، سهام مدیریتی شرکت صنایع فولاد رهام پارس را تملک کرد. صنایع فولاد رهام پارس از طرف شرکت معدنی و صنعتی چادرملو ۲۲درصد از سهام خود را به «شرکت آهن و فولاد ارفع» واگذار کرده‌است. با این واگذاری، میزان سهام ارفع در شرکت صنایع فولاد رهام پارس از ۲۹درصد به ۵۱درصد افزایش یافت.
رضا ارفع (۱۲۳۳–۱۳۱۶ ه‍.خ) متخلص به دانش و ملقب به معین‌الوزاره و ارفع‌الدوله از دیپلمات‌های ایرانی اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی بود.
و باید که آب و مسواک به دست خویش نهاده باشد تا در شب برای نماز برخیزد یا بامداد پگاه برخیزد. و باید که عزم کند بر قیام شب یا به پگاه خواستن که چون این عزم کند ثواب حاصل آید، اگرچه خواب غلبه کند. و چون پهلو بر زمین نهد گوید، «رب باسمک وضعت جنبی و باسمک ارفعه» چنان که در دعوات گفته ایم و آیه الکرسی و آمن الرسول و معوذتین و سوره تبارک برخواند، چنان که در خواب شود در میان ذکر و بر طهارت باشد. و کسی که چنین کند روح وی را به عرش برند و در جمله مصلیان نویسند وی را تا بیدار شود.
ثمّ ینادی مناد یا اولیاء اللَّه هل بقی مما وعدکم ربکم شیئا فیقولون لا. قد انجز لنا ما وعدنا و ما بقی شی‌ء الا النّظر الی وجه ربّنا عزّ و جلّ قال فیتجلّی لهم الرّب عزّ و جلّ فی حجب، فیقول: یا جبرئیل ارفع حجابی لعبادی حتی ینظروا الی وجهی. فیرفع الحجاب الاوّل فینظرون الی نور من الرّب عز و جل، فیخرون له سجّدا. فینادیهم الرّب عز و جل یا عبادی ارفعوا رؤسکم انّها لیست بدار عمل انّما هی دار ثواب. فیرفع الحجاب الثانی فینظرون امرا هو اعظم و اجل، فیخرون للَّه حامدین ساجدین عارفین. فینادیهم الرّب عز و جلّ: ارفعوا رؤسکم انّها لیست بدار عمل انّما هی دار ثواب و نعیم مقیم. فیرفع الحجاب الثالث فعند ذلک ینظرون الی وجه رب العالمین تبارک و تقدّس فیقولون حین ینظرون الی وجهه سبحانه ما عبدناک حقّ عبادتک. فیقول کرامتی امکنکم من النّظر الی وجهی و احلتکم داری فیاذن اللَّه عز و جلّ للجنّة ان تکلم فتقول: طوبی لمن تخلّدنی و طوبی لمن اعددت له. فذلک قوله: عز و جلّ طُوبی‌ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ.
«پسر دیگری به نام ابراهیم ارفع داشت، و او هم افسر بود و در آغاز جنگ جهانی دوم، پس از ورود متفقین به ایران که با جمعی از افسران دیگر، به دعوت ارتش انگلیس به مصر می‌رفت، در راه، هواپیمائی که آنها را می‌برد، واژگون شد و همه سرنشینانش کشته شدند.»۹
چون مهر بود خشت حریم تو نمودار چون عرش بود شمسه ایوان تو ارفع