ارغنون. [ اَ غ َ / اُ غ َ ] ( معرب ، اِ ) ( معرب از یونانی ) سازی است مشهور که افلاطون وضع آن کرده است و بعضی گویند ارغنون ترجمه مزامیر است یعنی جمیع سازهای تفننی و بعضی دیگر گویند چون هزار آدمی از پیر و جوان همه بیکبار به آوازهای مخالف یکدیگر چیزی بخوانند، آن حالت را ارغنون خوانند و جمعی دیگر گویند که ارغنون ، ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و سازنده است که همه یک چیز را بیکبار و به یک آهنگ با هم بخوانند و بنوازند. ( برهان ). و گویند که ارغنون هشت هزار لوله و آلات دارد! ( آنندراج ). سازی است مخصوص مسیحیان که در کلیساها نوازند. نی های درشت و خرد کاواک را به اصول زیر و بم وضع کرده و در دنبال چیزی شبیه دَم ساخته اند بتدریج که میکشند بسبب هوائی که حاصل شود از آن چوبها آوایی مانند موسیقار شنیده شود ودر روزهای معین در کلیساها نوازند. ( شعوری ). و آن آلتی است موسیقی از ذوات النفخ و دو گونه بوده : زمری و بوقی . ( فهرست ابن الندیم چ مصر ص 377 س 16 ). کازیمیرسکی گوید: از آلات موسیقی است شبیه کلاوسن . ارگ : هنوز رودسرایان نساختند به روم ز بهر مجلس او ارغنون و موسیقار.فرخی.بچنین روز بگوشش غو کوس ز ارغنون خوشتر و از موسیقار.فرخی.از سینه صدای ارغنون می آید وز دیده بجای اشک خون می آید در شام فراق ناله ام از دل تنگ آغشته بخون دل برون می آید.شیخ ابوسعید ( ازشعوری ).تا چکاوک بست موسیقار بر منقار خویش ارغنون بسته ست بلبل بر درخت ارغوان.معزی.نوای باربد و ساز بربط و مزمار طریق کاسه گر و راه ارغنون و سه تار.خاقانی.از این سراچه آوا و رنگ دل بگسل به ارغوان ده رنگ و به ارغنون آوا.خاقانی.و مغنّی ناطقه بر ارغنون زبان اوتار نطق فروگسست. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 325 ). هیچ کس را خود ز آدم تا کنون کی بُدست آواز همچون ارغنون.مولوی.پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم انا الیه راجعون.مولوی.خورد گرچه آواز خر، خنده را بود ارغنون گوش خربنده را. و رجوع به ارغن و ارغانون شود. ارغنون. [ اُ غ َ ] ( اِخ ) نام کتاب منطق ارسطو که در آن علم منطق را تقریباً بکمال خود رسانیده است. رجوع به ارسطو شود.
معنی کلمه ارغنون در فرهنگ معین
(اَ غَ ) [ معر - یو. ] ( اِ. ) نوعی ساز که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را به وسیلة انبان در آن ها می دمیدند.
معنی کلمه ارغنون در فرهنگ عمید
نوعی ساز با تعداد زیادی لوله که با دمیدن هوا در آن ها صدا ایجاد می شود، ارگ: از سینه صدای ارغنون می آید / وز دیده به جای اشک خون می آید (ابوسعید ابوالخیر: لغت نامه: ارغنون )، هنوز رودسرایان نساختند به روم / ز بهر مجلس او ارغنون و موسیقار (فرخی: ۱۰۴ ).
معنی کلمه ارغنون در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - سازهایی ذوات اوتار و سازهایی که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها دمند . ۲ - سازیست که یونانیان و رومیان مینواختند ارگ ۳ - سازیست که خالی باشد بچرم کشیده و بر آن رودها بندند و آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن . نام کتاب منطق ارسطو
معنی کلمه ارغنون در فرهنگ اسم ها
اسم: ارغنون (دختر) (یونانی) (هنری) (تلفظ: arghanon) (فارسی: اَرغَنون) (انگلیسی: arghanon) معنی: نوعی ساز، نام سازی است
معنی کلمه ارغنون در دانشنامه عمومی
ارغنون (مجموعه شعر). ارغنون نخستین کتاب شعر مهدی اخوان ثالث است. ارغنون شامل آثار اخوان ثالث مابین سال های ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۰ می باشد، این مجموعه در سال ۱۳۳۰ منتشر شد، ارغنون در چاپ های آخر نام خاص دیوان شعر کلاسیک اخوان ثالث شد. در این کتاب اشعار اخوان ثالث در قالب های: غزلقصیده، قطعه، مثنوی، ترکیب بند، مستزاد و رباعی سروده شده است.
معنی کلمه ارغنون در دانشنامه آزاد فارسی
اَرغَنون (Organon)(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان ارسطو، مشّائیان، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهاده اند: مقولات (کاتگوریای)، در مقوله های دهگانه؛ عبارت (تعبیر) (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و سفسطه. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده می شود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفته اند و مشائیان آن ها را به ترتیب منطقی در ارغنون گنجانده اند. مابعدالطبیعۀ ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ارغنون دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت داده اند که مشائیان از آن ها بی خبر بوده اند. ارغنون یگانه اثر ارسطوست که هیچ گاه مفقود نشده است. ارغنون در مدرسه ای که خود او در لوکایون (لوکیون) گشود، تدریس می شد و بخش هایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ هلنیستی همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی تحصیل منطق براساس ارغنون را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بی چون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرن ها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری جورج بول رفته رفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنان که اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه می شود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نام های رتوریکه، در فن خطابه، و پری پویتیکس، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.
معنی کلمه ارغنون در ویکی واژه
نوعی ساز که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را به وسیلة انبان در آنها میدمیدند. نام نوعی گل است. نام آلتی موسیقیای است.
جملاتی از کاربرد کلمه ارغنون
بیا مطرب اسباب می کن تمام بدان ارغنون ساز طنبور نام
دی رسیده ارغنون عشرت شادی به دست داد خسرو را که خدمتگار خسرو خانست این
آزادگان به شوق، سر آرند در کمند زندانیان چو سلسله ها ارغنون کنند
ارغنون از چند رساله ترکیب شده که نامهای آن در مأخذ اسلامی در بالا ذکر شد و یکی در تحلیل که آن دو رساله در مورد قیاس و برهان است. یکی در جدل، یکی در سفسطه و مغالطه. اسامی رسالههای مذکور در یونانی چیزهایی شبیه به اسامی بالاست و لفظ و نام قاطیغوریاس در منابع یونانی «کاتگوریای» است که شامل همان مقولات عشر یعنی مقوله جوهر و ۹ مقوله عرض است.
تا چکاوک بست موسیقار بر منقار خویش ارغنون زن گشت بلبل بر درخت ارغوان
عنوان ارغنون به پیشنهاد حمید محرمیان معلم برای نشریه برگزیده شدهاست.
ناهید و مشتری چون اهل زهد و لهو آن ارغنون به کف این طیلسان بسر
فرهنگ رسانههای گروهی (از کتاب جامعه مصرفی)، ترجمه احمدزاده، شیده، مجموعه مقالات فرهنگ و زندگی روزمره (ارغنون، ش۱۹)، بالس، کریستوفر و دیگران، چ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۶.
او بیش از ۲۰ سال است در دانشگاه تهران تدریس میکند. اباذری تاکنون چندین مقالهٔ علمی منتشر کرده و پیش از این، ضمن عضویت در شورای نویسندگان مجلهٔ ارغنون، سردبیریِ مجلهٔ نامه علوم اجتماعی را بهعهده داشته است. او در نظریه ادبی و جامعهشناسی ادبیات تخصص دارد و مدتی دربارهٔ آثار فرمالیسم روسی، همچون آرای میخائیل باختین و تأثیر فلسفه بر ادبیات پژوهش کرده است.
نوای باربد و ساز بربط و مزمار طریق کاسهگر و راه ارغنون و سهتا
ارغنون غمت نواختهام بدعای تو سر فراختهام
نکیسا چنگ را خوش کرده آغاز فکنده ارغنون را زخمه بر ساز
سازهای ایرانی مانند رباب، بربط، تنبور، دف، ارغنون، چنگ، سرنای، شیپور و چغانه قدمتی سه هزارساله دارند. سازهای ساخته شده در ایران ازنظرِ چگونگی تولید صدا به سازهای زهی، بادی و کوبهای تقسیمبندی میشوند و ازنظر جنس نیز به ۳ گروه سازهای فلزی، سفالی و چوبی طبقهبندی میشوند که از آن میان چوب نقش برجستهتری داشتهاست. چوب، کُنده و تنهٔ درخت توت، بیشترین کاربرد را در ساخت سازهای ایرانی دارد. شاخ حیواناتی مانند قوچ، پوست بره، صدف دریاهای شمال و جنوب و استخوان قلم پای شتر به صورت محدود در ساخت سازها استفاده شدهاست. همچنین در تعداد اندکی از سازها، مانند ساز دوزله، از استخوان ساق پای مرغ ماهیخوار ساخته میشدهاست.
نایاب شدن بسیاری از شمارههای ارغنون و مراجعات مکرر پژوهشگران و به ویژه دانشجویان برای دریافت آنها، تجدید چاپ نشریه را ضروری مینمود. در آستانهٔ یازدهمین سال انتشار مجله ارغنون، ۱۳۸۳، این امر تحقق پذیرفت. در این بازچاپ، آنچه تغییر کرده، تنها صورت کار است که بیشتر به کتاب میماند؛ و محتوای آن تغییری نکردهاست. همچنین برای مزید استفادهٔ محققان، فهرستی از اعلام و اصطلاحات و دیگر کلیدواژههای مهم به پایان هر مجلد افزوده شدهاست.
نی نغمه طرب که بود ارغنون مرگ مرغی که در شکنجه دامی نوا زند
در تابستان ۱۳۹۳ مجلدی از نشریهای منتشر شد با عنوان «فصلنامه فلسفی، ادبی، فرهنگی ارغنون». این مجلد، با ذکر «دوره جدید شماره ۱ و ۲» بر روی جلد، حاوی مقالاتی دربارهٔ ارادهٔ آزاد بود و همراه بود با مقدمهای با عنوان «داستان ارغنون» به قلم احمد مسجدجامعی. پس از انتقادهایی در مورد کیفیت ویرایش، چند ماه بعد ویراست دومی از آن منتشر شد (ظاهراً نسخههای ویراست اول جمعآوری شد). در این مجلد انتشار شمارههایی در مورد زیبایی و خشونت آگهی شده بود، اما تا پاییز ۱۳۹۵ هنوز مجلد دیگری انتشار نیافتهاست.
شنیدن توان نغمهٔ ارغنون را چو ساقی دهد بادهٔ ارغوانی
فصلنامهٔ ارغنون از نشریات دربارهٔ فلسفه و علم کلام، ادبیات و نقد ادبی، و فرهنگ و علوم انسانی بودهاست. ۲۷ شماره از این مجله در ۲۲ مجلد به طبع رسیدهاست. این فصلنامه از بهار ۱۳۷۳ تا سال ۱۳۸۳ منتشر میشد و از سال ۱۳۹۳ انتشارش از سر گرفته شد.
(قیاس و برهان، جدلیات یا فن جدل و مغالطات که در کل در کتاب ارغنون (ارگانون به معنی ابزار) جمع شدهاند.
(منوچهری در این شعر راندن اسب را به حرکات دست نوازنده ارغنون تشبیه کردهاست)