ارغش

معنی کلمه ارغش در لغت نامه دهخدا

ارغش. [ اَ غ َ ] ( اِخ ) ابن شهراکیم ، از خاندان ملوک رستمدار. ( حبط ج 2 ص 104 ).
ارغش. [ ] ( اِخ ) ( امیر... )از امرای ملکشاه سلجوقی که بدست عبدالرحمن خراسانی ( از پیروان حسن صباح ) به سال 488 هَ. ق. کشته شد.
ارغش. [ اَ غ َ ] ( اِخ ) وهادان ( فرهادون ). جدّ آل زیار و حاکم گیلان بزمان کیخسرو. خاندان او اغلب در گیلان میزیستند و گاه حکومت آن ناحیت از دست ایشان به در میشد. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 141 ). و رجوع به حبط ج 1 ص 354 شود.

معنی کلمه ارغش در فرهنگ فارسی

جد آل زیار و حاکم گیلان بزمان کیخسرو

معنی کلمه ارغش در فرهنگ اسم ها

اسم: ارغش (پسر) (ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: arghash) (فارسی: ارغش) (انگلیسی: arghash)
معنی: تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی

معنی کلمه ارغش در ویکی واژه

ارغش (جمع ارغش‌ها)
فرزندان زیاد

جملاتی از کاربرد کلمه ارغش

پل روستای ارغش در محور نیشابور -کاشمر قرار دارد.
ارغش، روستایی از توابع بخش میان‌جلگه شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.
کرد باید خان ومانش را وداع فارغش باید شد از باغ وضیاع
وز نگاهی بخشدش عمر ابد فارغش سازد ز قید نیک و بد
در حلقه عشق هر که را جا کردند دل فارغش از معاد و مبدا کردند
خدایا حرمت مردان ز دنیا فارغش گردان از آن گر فارغستی او ز پیش من چه کم بودی
ترا بنمود اینجاگاه خود او نشسته فارغش ازنیک و بد او
نفس را کردی چه فانی زین مواد فارغش کردی ز امراض و فساد
و گفت: هر که زاهد شود در نصیب خویش از راحت و عز و ریاست دلی فارغش پدید آید و رحمت بر بندگان خدای.
یافته‌ام از همه بس فارغش پس همه را کرده ضمان دیده‌ام
ارغش‌آباد ، روستایی از توابع بخش صفادشت شهرستان ملارد در استان تهران ایران است.
چوبدستی نهاد زود ز دست فارغش کرد و پیش او بنشست
دریغ حنجر مشکل‌گشای فضل‌نمای که فارغش ز سؤال و جواب می‌بینم
ارغشنه، نام روستایی از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان ایران بوده است.