ارضا

معنی کلمه ارضا در فرهنگ عمید

۱. راضی کردن، خشنود کردن.
۲. برآورده کردن.

معنی کلمه ارضا در فرهنگ فارسی

( مصدر ) خشنود کردن راضی گردانیدن ترضیه دادن چیزی به کسی برای خشنود کردن او اقناع .

معنی کلمه ارضا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُعْتَبِینَ: آنانکه عذر خواهیشان پذیرفته شده - راضی کنندگان (کلمه معتبین جمع اسم فاعل ازاعتاب است به معنای ارضا (راضی کردن)است ، و اصل اعتاب به این معنا بوده که پوستی را که درست دباغی نشده ، دو باره دباغی کنند ، تا اصلاح شود ، سپس این کلمه را بطور استعاره در هر ع...
ریشه کلمه:
ارض (۴۶۱ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه ارضا

۲- اعراب مایل به اسلامی شدن ولایات نبودند، زیرا با اسلامی شدن ولایات، مالیات‌ها متوقف می‌شد؛ بنابراین راضی به متوقف شدن مالیات‌ها نبودند. ادامهٔ این وضعیت موجب نارضایتی و بلوای حاکمان محلی شده و مسلمانان مخالف امویان را تحریک کرد تا طرفدارانی پیدا کنند و جنبش‌هایی را علیه امویان شکل دهند.
به روزگارِ رضا هر که را که من دیدم هزار مرتبه فریاد نارضایی زد
در خاطرات هاشمی رفسنجانی آمده‌است که لاجوردی در هنگام عزل از سمت خود در سازمان زندان‌ها و اطلاعات (شهریور ۶۳) برای شکایت نزد خمینی رفت ولی خمینی به او گفت که تابع قانون باشد و غیر از دادستانی انقلاب تهران بقیه مناصب را تحویل دهد، لاجوردی نیز با نارضایتی از نزد خمینی رفت. با این حال زمانی که در بهمن همان سال او از دادستانی نیز عزل می‌شود، خمینی رضایتی بر این عزل نداشته‌است. رفسنجانی دلیل عزل او را عدم تمکین به قانون و تصمیم‌های شورای عالی قضایی ذکر می‌کند.
ابن مسعود گفت و جماعتی مفسران: تبدل ارضا بیضاء کانّها فضّة لم یسفک فیها دم و لم تعمل علیها خطیئة. سعید جبیر گفت و محمد بن کعب: هی ارض من خبز یعنی تبدل خبزة بیضاء یأکل منها المؤمنون من تحت اقدامهم، و فی ذلک ما روی ابو سعید الخدری عن النبی (ص) قال: تکون الارض یوم القیامة خبزة واحدة یکفاها الجبّار بیده کما یکفاه احدکم خبزته فی السّفرة نزلا لاهل الجنّة.
خاطرِ مُدّعی ارضا کردم گاه با زنگ و زمانی یا هو
خجسته فرزند مسعود خسرو میرزا بداند که از قراری که بر ما ثابت و آشکار گردید آن فرزند در باب تبدیل امبورکر حرفی با جناب فرمانفرمای گرجستان در میان آورده و حال آن که ما در این باب مطلقاً و اصلا فرمایشی به آن فرزند نکرده بودیم و راهی نداشت که از او اظهار نارضامندی نمائیم، چرا که او چندین سال در ملک ما بود؛ هرگز جز خیرخواهی دولتین و مزید اتحاد بین الحضرتین از او دیده و شنیده نشد و شک نیست که هرگاه گریبایدوف بود، این خجالت و بدنامی بدولت قاهره ایران نمیرسید. جواب این رقیمه را باید بزودی عرضه داشت نماید، تا بدانیم آن فرزنددر این خصوص چه گفته و بتجویز و استصواب امیرنظام حرف زده یا بی اطلاع او؟
حقیقت نارضائی خود ملال است چرا گفتن بکار ذوالجلال است
در زمان مروان بن محمد، فردی به نام ابومسلم خراسانی علیه امویان قیام نمود و کار بدانجا کشید که سفاح به یاری ابومسلم خراسانی به حکومت رسید و عباسیان صاحب حکومت شدند. در ۷۴۸ میلادی که سپاه عباسی به طبرستان رسید، خورشید نیز با قبول دعوت ابومسلم به این قدرت جدید خراج پرداخت و تابعیت امویان را وانهاد. پس از آن‌که سفاح درگذشت، برادر وی، ابوجعفر عبدالله منصور، در رأس امور قرار گرفت. منصور در عراق ابومسلم را به قتل رساند و با این عمل درمیان خراسانیان نارضایتی‌هایی پدید آمد.
شیوه ای که بانوین‌ها بر اساس مرزهای جدید که با مرزهای منطقه ای تاریخی مطابقت نداشتند، به ویژه در بوسنی و کرواسی به نارضایتی زیادی منجر شد.[۴۸] بانویناها به جای نام‌های تاریخی، بر اساس توپوگرافی یوگسلاوی نامگذاری شدند تا وفاداری‌های منطقه ای را تضعیف کنند، که توسط ممنوعیت‌های تعیین شده توسط پادشاه اداره می‌شدند.[۴۷] در همان ماه، او تلاش کرد تا با حکمی استفاده از سیریلیک صربی را برای ترویج استفاده انحصاری از الفبای لاتین در یوگسلاوی از بین ببرد.
سمن عارضان چهره آراسته سر زلف بر گل بپیراسته
یکی از پایه‌های اصلی نارضایتی‌های مردم در انقلاب ۵۷، فساد مالی قدرتمندان در دوران پهلوی بود. گونه‌ای که در سال ۱۳۵۷ فساد مالی به یکی از مسایل سیاسی عمده ایران بدل شده و بخش اعظم انتقاد از شاه به قالب انتقاد از فعالیت‌های غیرقانونی اطرافیان نزدیک و حتی اعضای خانواده اش درآمده بود.
دولت قوام‌السطنه همچنان به تحریک و شوراندن خان‌های عشایر خراسان علیه پسیان ادامه می‌داد. در این دوره، نجف‌قلی‌خان صمصام‌السلطنه به عنوان والی کل خراسان منصوب شد که باعث نارضایتی شد اما دولت مرکزی ترتیبی داد که هیئتی از افسران ارشد ژاندارم میانجی‌گری کنند. اما وضعیت به‌سرعت رو به دوقطبی‌شدن می‌رفت. بالا گرفتن درگیری عشایر در شرق خراسان، و تشویق و تحریک مداوم خان‌ها و دیگر رهبران محلی از سوی تهران، باعث شد طرفداران پسیان در عقیدهٔ خود راسخ‌تر شوند. پسیان همچنین با مسئله شکل‌گیری اپوزیسیون عشایر در شمال خراسان مواجه بود، به خصوص از جانب سردار معزز بجنوردی و عشایر کرد و ترکمن پیرو او.
طرحی است که بر مبنای آن شهرستان‌های طبس و بشرویه از استان خراسان جنوبی و شهرستان خور و بیابانک از استان اصفهان جدا شده و استانی جدید به مرکزیت شهر طبس ایجاد شود. این طرح برای اولین بار توسط محمد کریم عابدی نماینده مردم طبس، فردوس، سرایان و بشرویه در مجلس شورای اسلامی بیان شد. وی دلیل پیشنهاد این طرح را وسعت زیاد شهرستان طبس، جلوگیری از مهاجرت مردم به کلانشهرها و افزایش امنیت و قدرت اقتصادی منطقه برشمرده‌است. نارضایتی از الحاق این شهرستان به استان یزد در سال ۱۳۸۰ نیز از علت‌های پیشنهاد این طرح بوده‌است. شهرستان طبس در سال ۱۳۹۱ دوباره به استان خراسان جنوبی ملحق شد.
قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلم: «اذا بکی الیتیم اهتز عرش الرحمن لبکائه» فقال اللَّه عز و جل للملائکة من ابکی عبدی و انا قبضت اباه و واریته فی التراب؟ قال فتقول الملائکة ای رب! لا علم لنا، فیقول اللَّه لملائکته اشهدکم انه من ارضاه ارضیته»
آفتابت گفتم و مهر از شعف بی هوش گشت از خوی گل عارضانت بردماغش ،زن گلاب
آرس پسر زئوس، پادشاه ایزدان در کوه المپ و همسرش هرا است. او به عنوان ایزد جنگ در یونان و روم باستان پرستش می‌شد. اما با ظهور و پیدایش مسیحیت در امپراتوری روم، زئوس پرستش ایزدان المپ را متوقف نمود و همین مسئله سبب شد که آرس دیگر ایزد حامی جنگجویان محسوب نشود. در نتیجه با گذشت قرن‌ها، در آرس نارضایتی شدیدی نسبت به حکومت زئوس پدیدار شد.
شما باید ۲ تا ۵ روز قبل از آزمایش خود رابطه جنسی یا خودارضایی نداشته باشید تا اطمینان حاصل شود که نتایج دقیق هستند. با این حال، نباید زمان آخرین انزال تا زمان جمع‌آوری نمونه نیز بیش از پنج روز باشد. زیرا در این حالت نیز اسپرم‌ها تحرک کمی داشته و احتمال خطا در نتایج وجود دارد. بهتر است قبل از جمع‌آوری نمونه منی، الکل مصرف نکنید و استفاده از روان‌کننده‌ها مجاز نیست. اگر دارو یا مکمل‌های گیاهی مصرف می‌کنید به پزشک اطلاع دهید.
حیف باشد یار ما باشد رضا یا نارضا نارضامند از رضا در دوستی ننگ است و عار
ایا حکیم مسیحا دم ستوده خصال عوارضات ز تشخیص تو بپرهیزد
در همان اوایل سال ۱۹۳۲/۱۳۱۱، سفارت بریتانیا گزارش داد که رضاشاه حرص غریبی نسبت به زمین دارد، طوری‌که همه خانواده‌ها روانه زندان می‌کرد، مگر اینکه با فروش املاکشان به وی موافقت کنند: «اشتهای سیری ناپذیر وی به اندازه است که عجیب نخواهد بود اگر چند صباح دیگر کسی بپرسد چرا اعلی حضرت بی‌درنگ همه ایران را به نام خود به ثبت نمی‌رساند؟» این گزارش در ادامه می‌افزاید: «به رغم نارضایتی شمار چشمگیری از زمین داران، سایرین بر این باورند که صرفاً کاری را می‌کنند که دودمان‌های پیشین انجام داده بودند، و او بهتر از زمین بهره‌برداری می‌کند و به هر حال سراسر مملکت در واقع به وی تعلق دارد».