ارجاع

معنی کلمه ارجاع در لغت نامه دهخدا

ارجاع. [ اِ ] ( ع مص ) بازگردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ): ارجعه اﷲ. || چیزی را بسوی چیزی متوجه گردانیدن. ( غیاث اللغات ). || رجوع کردن امری. احاله. || نفع بخشیدن. ( منتهی الارب ): ارجع اﷲ بیعته ؛ نفع بخشد خدای عقد بیع او را. || خریده را بازگردانیدن. ( منتهی الارب ). پس دادن. || دست سپسایگی دراز کردن بگرفتن چیزی. ( منتهی الارب ). || ارجاع ابل ؛ فربه شدن شتر بعد لاغری. فربه شدن اشتر پس از نزاری. ( تاج المصادر بیهقی ). || در مصیبت «انا للّه و انا الیه راجعون » گفتن. || غائط کردن. ( منتهی الارب ). حدث کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || ارجع الشیخ ؛ دور بیمار شد پیر و تا یک ماه جسم و طاقت او بحال خود نیامد. ( منتهی الارب ). || ارجاع نظر؛ اعاده آن. بار دوم دیدن. بازدید. || ارجاع کردن ( کاری را )؛ محول کردن آن. || متولی کردن.

معنی کلمه ارجاع در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) بازگردانیدن ، رجوع کردن امری . ۲ - (اِ. ) احاله ، حواله . ج . ارجاعات .

معنی کلمه ارجاع در فرهنگ عمید

۱. سپردن کاری به کسی یا جایی.
۲. هدایت کردن به جای دیگر برای راهنمایی و اطلاعات بیشتر.

معنی کلمه ارجاع در فرهنگ فارسی

رجوع کردن امری، بازگردانیدن، پس فرستادن، پس دادن، بازسپردن کاری بکسی
۱ - ( مصدر ) باز گردانیدن چیزی را به سوی چیزی متوجه گردانیدن رجوع کردن امری حواله کردن . ۲ - ( اسم ) احاله حواله .

معنی کلمه ارجاع در فرهنگستان زبان و ادب

{reference} [زبان شناسی] رابطۀ دلالت که میان واحدهای دستوری وجود دارد، مانند ضمیر، که بر اسم یا گروه اسمی دلالت می کند

معنی کلمه ارجاع در ویکی واژه

بازگردانیدن، رجوع کردن ام
احاله، حواله.
ارجاعات.

جملاتی از کاربرد کلمه ارجاع

درخواست اعاده‌دادسی به همراه ادله اثبات جهت درخواست، به دادگاه صادر کننده حکم قطعی ارجاع می‌گردد. با وصول درخواست، دادگاه ابتدا قبل از آنکه وارد رسیدگی ماهیتی شود، نسبت به اساس درخواست (شکل) اظهارنظر می‌نماید. این اظهارنظر در قالب «قرار قبولی اعاده‌دادرسی» یا «قرار رد اعاده‌دادرسی» صورت می‌گیرد. ادامه فرایند نیز مشابه رویه اعاده‌دادرسی مدنی صورت می‌گیرد.
در ۱۴ آوریل، ژنرال مارک مایلی، رئیس ستاد مشترک آمریکا، در پاسخ به سؤالاتی که دربارهٔ تولید ویروس در آزمایشگاه بود، گفت: «... بی‌نتیجه است، اگرچه بر اساس شواهد، طبیعی به نظر می‌رسد. ما به‌طور یقین اطلاعاتی در این مورد نداریم.» در همان روز جاش روگین، ستون نویس واشینگتن پست، دربارهٔ جزئیات نشتی کابل که دانشمندان سفارت آمریکا در سال ۲۰۱۸ در سفر خود به انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان با آن برخورد کرده بودند، نوشت. این مقاله توسط رسانه‌های محافظه کار به استناد نظریه نشت آزمایشگاه ارجاع شد.
او برای درستی رصدهایش مورد تحسین بود. وی زیجی تألیف کرد که دست کم تا دو قرن علاقه‌مندان بسیار داشت؛ زیج او به زیج شریفی یا زیج بغدادی مشهور بود. با اینکه کار اصلی او امروزه از دست رفته‌است اما پژوهشگران توانسته‌اند با استفاده از ارجاعاتی که از منابع عربی، پارسی و یونانی به آن شده، آن را دوباره به دست آورند.
قانون مجازات اسلامی در ۸ مرداد ۱۳۷۰ توسط کمیسیون امور قضائی مجلس شورای اسلامی تصویب و اجرای آزمایشی آن به مدت پنج سال آغاز گردید. قانون مذکور پس از اختلاف شورای نگهبان و مجلس بر سر ماده پنج آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع شد و این نهاد در ۷ آذر ۱۳۷۰ موافقت خود را با نظر مجلس اعلام کرده و آن را به تصویب رساند قانون مجازات کیفری (تعزیرات)؛ بخش دوم این قانون نیز که در مجموعه فعلی کتاب پنجم (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) نام دارد، در ۲۳۱ ماده در ۲ خرداد ۱۳۷۵ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
در خصوص تولد و جوانی او اطلاعی در دسترس نیست. به نظر می‌رسد خانواده او پیش از آمدن به تبرستان در عراق می‌زیسته‌اند. به نظر می‌رسد محمد در مسیرش به سوی تبرستان سه سال پس از این که برادرش خود را در آنجا تثبیت کرده بود در ۲۵۳ وارد شلنبه در نزدیکی دنباوند (دماوند) وارد شده باشد. ارجاع ابن اسفندیار به حسین بن زید احتمالاً اشتباه‌است چرا که هیچ جای دیگری به چنین برادری برای حسن و محمد وجود ندارد. اولین اشاره مشخص به محمد در رابطه با اشغال تبرستان توسط یعقوب لیث صفار در ۲۶۰ بوده‌است که به عنوان زندانی او وصف شده‌است. او ممکن است توسط یعقوب در گرگان که بعدها آن را برای برادرش اداره می‌کرد در ۲۶۳ دستگیر شده باشد. یعقوب آزادش کرد. او برای دیدار مادرش به تبرستان رفت.
در سال ۱۹۳۱، او به فکر خودکشی با نوشیدن محلول اگزالیک اسید افتاد، اما نتوانست خود را قانع به انجام این کار کند. او اسکیدرو را ترک کرد و پس از فصل برداشت محصول در کالیفرنیا، کارگر مهاجر شد. هر جا که کار می‌کرد، در کتابخانه عضو می‌شد و به قول خودش وقتش را «بین کتاب‌ها و فاحشه‌خانه‌ها» می‌گذراند. او همچنین در کوه‌ها به دنبال طلا بود. در یکی از زمستان‌ها که برف‌گیر شده بود، مقالات میشل دو مونتنی را خواند. مونتنی عمیقاً هوفر را تحت تأثیر قرار داد و هوفر اغلب به او ارجاع می‌داد. هوفر همچنین نسبت به طبقهٔ فرودست آمریکا ادای احترام می‌کرد که به گفتهٔ او «سرشار از استعداد» بود.
رَه خطیر است حزین، این همه بی باک مکن به کمیت قلم ارجاع عنان در تک و تاز
یک خود ارجاعی یا ویژگی دایره ای بیشتر در اخلاق رسانه ای، زیر سؤال بردن ارزش‌های خودش است. فراموزش‌ها می‌توانند با موضوع اخلاق رسانه ای یکسان شوند. این امر بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که عناصر هنری در نظر گرفته شوند. تبلیغات بنتون و نامزدهای جایزه ترنر هر دو نمونه ای از کاربردهای رسانه ای اخلاقی هستند که سؤال کننده خودشان را زیر سؤال می‌برند.
در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹ گزارش شد که پرینس به ونزوئلا سفر کرده‌است تا با یکی از دستیاران ارشد نیکلاس مادورو ملاقات کند. پرینس برای نقض احتمالی تحریم‌ها علیه دولت مادورو به وزارت خزانه‌داری ایالات‌متحده ارجاع شده‌است.
مراتب ارادت و اخلاص حقیر چون از شرح و بیان استغنا داشت درک آنرا به مرآت ضمیر ملازمان که آئینه صور حقایق است محفل داشته، زیاده گستاخی نکرد، مصرع: صورت نیک در آئینه صافی خوشتر. امید که پیوسته به صدور رقیمه جات و ارجاع خدمات بین الامثالم رهین مسرات دارند.
گاهی پشتیبانی بی‌جا از نقشه‌های تجاری نتیجه‌اش ارجاع چرخشی خواهد شد.
تو را اگرچه به این خاکیان رجوعی نیست ضمیر غایب ابدال را به تست ارجاع
مؤلف بعضی از مباحث کتاب را به النهایة و الخلاف ارجاع داده است. به عنوان نمونه در بحث حکم اراضی زکاة: الأرضون علی أربعة أقسام حسب ما ذکروه فی النهایة.
همه را دیدی مستوجب عنوان شرف همه را خواندی شایسته ارجاع مهام