اربع. [ اَ ب َ ] ( ع عدد، ص ، اِ ) چهار. اربعة. || چهارگانه. - امهات اربع. رجوع به امهات شود. - تسبیحات اربع. رجوع به تسبیحات شود. - جنات اربع. رجوع به جنات شود. - جهات اربع. رجوع به جهات شود. - دوال اربع. رجوع به دوال شود. - طبایع اربع. رجوع به طبایع شود. - علل اربع. رجوع به علل شود. - فضائل اربع. رجوع به فضائل شود. - مکنونات اربع. رجوع به مکنونات شود. - نِسَب اربع. رجوع به نِسَب شود. || چهار زن. اربع. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) رجوع به بیت اربئیل و حبرون و قاموس کتاب مقدس شود. اربع. [ اَ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ رَبع. سرایها.
معنی کلمه اربع در فرهنگ معین
(اَ بَ ) [ ع . ] ۱ - چهار. ۲ - چهار زن .
معنی کلمه اربع در فرهنگ عمید
= اربعه
معنی کلمه اربع در فرهنگ فارسی
چهار، چهارزن ۱ - چهار. ۲ - چهار زن . یا امهات اربع سرایها
معنی کلمه اربع در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَرْبَع: چهار معنی عُرُباً: جمع عروب است ، و عروب به معنای زنی است که به شوهرش عشق میورزد ، و یا حداقل او را دوست بدارد و در برابرش ناز و کرشمه داشته باشد ریشه کلمه: ربع (۲۲ بار)
معنی کلمه اربع در ویکی واژه
چهار. چهار زن.
جملاتی از کاربرد کلمه اربع
چون وی گذشته شد خدای، عزّ و جلّ، یادگار خسروان و گزیدهتر پادشاهان سلطان معظّم ولیّ النعم ابو المظفّر ابراهیم ابن ناصر دین اللّه را در سعادت و فرّخی و همایونی بدار الملک رسانید و تخت اسلاف را بنشستن بر آنجا بیاراست، پیران قدیم آثار مدروس شده محمودی و مسعودی بدیدند. همیشه این پادشاه کامروا باد و از ملک و جوانی برخوردار باد. روز دوشنبه نوزدهم صفر سنه احدی و خمسین و اربعمائه که من تاریخ اینجا رسانیده بودم و سلطان معظّم ابو المظفّر ابراهیم ابن ناصر دین اللّه مملکت این اقلیم بزرگ را بیاراست، زمانه بزبان هر چه فصیحتر بگفت، شعر:
جابر بن عبد اللَّه گفت: من قرأ ثلاث آیات من اول سورة الانعام بعث اللَّه الیه اربعین الف ملک، و کتب له مثل اعمالهم الی یوم القیامة، و نزل ملک من السماء السابعة، و معه مرزبّة من حدید، کلما اراد الشیطان ان یوحی فی قلبه شیئا ضربه بها ضربة کان بینه و بینه سبعون حجابا. فاذا کان یوم القیامة قال الرب عز و جل: عبدی! کل من ثمار جنتی، و استظل بظل عرشی، و اشرب من ماء الکوثر، و اغتسل من ماء السلسبیل، فأنا ربک و انت عبدی.
مریدان ز اربعین آیند بیرون تو را بینند و سوزند از ندامت
در این کشور مناسبتهای مختلف اسلامی چون رمضان و عید قربان برگزار میگردد و مراسمهای مذهبی تاسوعا، عاشورا و اربعین حسینی در میان شیعیان عراق که بیش از نیمی از مسلمانان این کشور را تشکیل میدهند برگزار میشوند.
مردم شرق گیلان برای این ایام باورهایی داشتند، ازجمله اینکه اگر زنی صاحب فرزند نمیشد، باقیماندهٔ غذای سفرهٔ اربعین را که توسط اهالی محل در مسجد پخش میشد، به خانه میآوردند و آن را در سفرهٔ دیگری میریختند، سپس زنی از سادات، سفره را بر سر زن نازا میریخت؛ یا اینکه زن سیده وضو میگرفت، نیت میکرد، سفره را برمیداشت و به همراه زن نازا و برخی از زنان محل زیر یک درخت پرثمر میرفتند، درخت را شاهد میگرفتند، به آن قسم میدادند و بعد سفره را رو به قبله بر سر زن نازا که زیر درخت نشسته بود، میریختند.
روی اسرائیل عن ابی اسحاق عن البراء قال تعدّون انتم الفتح فتح مکة فتحا و نحن نعد الفتح بیعة الرضوان کنا مع النبی (ص) اربع عشرة مائة، و الحدیبیة بئر فنزحناها فلم نترک فیها قطرة فبلغ ذلک النبی فجلس علی شفیرها، ثم دعا باناء من ماء فتوضأ ثم مضمض و دعا ثم صبه فیها فجاء بالماء حتی عمهم و قیل سمی یوم الحدیبیة فتحا لانه کان سبب فتح مکة و المعنی دنا فتحه و کان یوم الحدیبیة فی سنة ستّ من الهجرة. مجمع بن جاریة الانصاری روایت کند که روز حدیبیه من حاضر بودم چون آن قصه برفت و آن صلح افتاد و رسول خدا و یاران میبازگشتند مردم را دیدم که بر آن مرکبها میشتافتند و بنزدیک رسول خدا میشدند، یکی آواز داد که این شتافتن مردمان فرا نزدیک رسول چیست؟ جواب دادند که وحی آمده از آسمان میشتابند تا آن را بشنوند و بدانند گفتا چون مردم فراهم آمدند، رسول خدا آغاز کرد و برخواند: إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً عمر خطاب گفت: یا رسول اللَّه او فتح هو قال نعم و الذی نفسی بیده إنه لفتح قوله: إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً، ای قضینا لک قضاء بینا غیر مختلف و لا ذا شبهة لکن علی خیرة و الفتاح عند العرب هو القاضی و منه قوله عز و جل یمدح نفسه: وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ، و منه قوله: رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ و المعنی قضینا لک بهذه المهادنة قضاء مبینا.
السبعة واربعین یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در استان حسکه واقع شدهاست.
اربعین کتابی است شامل چهل حدیث و شرح بر آنها اثر شیخ بهایی.
از کتابهای منحول و مجعول که اکنون در بازار موجود هستند، کتابی فارسی به نام اربعین الحقایق منتشر شدهاست که اگرچه روی جلد عبارت «منسوب به» نوشته شدهاست اما مصحح در مقدمه تا حدودی قائل به صحت انتساب شدهاست در حالی کتاب قطعاً از غزالی نیست. چون نثر و سبک غزالی و زمانه او را ندارد، عقایدی دارد که بسیار با عقاید غزالی مخالف است، نسخه معتبری از آن در دست نیست، هیچکدام از نویسندگان قدیمی که آثار غزالی را فهرست کردهاند اسمی از آن نبردهاند.
در کتاب بیان تعداد روزهای سال بیانی ۳۶۱ روز ذکر گردیده ولی تکلیف چهار یا پنج روز تفاوت نسبت به تقویم شمسی مشخص نگردیدهاست و نام ماهها و مبدأ تاریخ نیز عنوان نشدهاست. در کتاب پنج شأن چنین وارد است: "هذا یوم الاربعاء الخامس من شهر جیم الاول من سنة ۱۲۷۶ عن بعثة الفرقانیه … هذا یوم الاول من شهر البهاء من السنة الابد" ترجمه: "امروز چهارشنبه پنجم جمادیالاول از سال ۱۲۷۶ از بعثت فرقان است … امروز روز اول از ماه بهاء از سال هفتم ظهور است".
اربعینیست که درهای فتوح زو گشاده ست به خلوتگه روح
قال الجنید٭: لا یضر نقصان الوجد مع فضل العلم، لان فضل العلم اتم من فضل الوجد. و قال الجریری٭ اربعة اشیاءٍ عزیزات فی الدنیا: عالم یستعمل بعلمه و عارف ینطق من حقیقة و فعله، و مرید ذاهب عن طعمه، و رجل قایم مع اللّه بلا سبب.
روی عن النبی (ص)، قال لو ان امرأة من نساء اهل الجنة اطلعت الی الارض لاضاءت ما بینهما و لملأت ما بینهما ریحا. و لنصیفها علی راسها خیر من الدنیا و ما فیها فِی الْخِیامِ قیل فی التفسیر خیمة من درة مجوفة طولها فی السماء ستون میلا و قیل الخیمة لؤلؤة اربعة فراسخ فی اربعة فراسخ لها الف من باب ذهب.
می کشد دیگر سپه سلطان کین غم قرین باز آمد اربعین
اندازهٔ فاصلهٔ طنینی با تفاضل یک چهارم درست (ذیالاربع) از یک پنجم درست (ذیالخمس) به دست میآمد. فاصلهٔ بقیهٔ دقیقاً نصف طنینی نبود. هر فاصلهٔ طنینی (یک پرده) را به صورت مجموع دو فاصلهٔ بقیه (نیمپرده) به اضافهٔ یک فاصلهٔ «فضل» (یا فضله، به معنای اضافه) در نظر میگرفتند. فاصلهٔ مجنب هم بر حسب موقعیتش، یا برابر با بقیه + فضل، یا برابر بقیه + بقیه (یعنی دو برابر بقیه) در نظر گرفته میشد. اندازهٔ فاصلهٔ «بقیه»، با کمک ترکیب آن با طنینی برای تشکیل یکی از فواصل بزرگتر تعریف میشد؛ مثلاً پنجم درست یا ذیالخمس به صورت ط + ط + ط + ب تعریف میشد، و چهارم درست به صورت ط + ط + ب.
شد به تن واصل چو در خاتم نگین غم قرین باز آمد اربعین
کرمچالهها با نظریه نسبیت عام سازگارند. با اینحال بسیاری از دانشمندان گمان میکنند که کرمچالهها صرفاً تجسمی از یک فضای چهاربعدیاند. به بیان دیگر، به همان صورتی که یک فضای دوبعدی بخشی از واقعیت یک فضای سهبعدی را نشان میدهد کرمچالهها نیز نشاندهنده بخشی از فضای چهاربعدیاند.
وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ یعنی الشرک و تعظیم الانداد، قاله اکثر المفسرین.و قال علی بن ابی طلحة، یعنی شهادة الزور، و کان عمر بن الخطاب یجلد شاهد الزور اربعین جلدة و یسحم وجهه و یطوف به فی السوق. و قال مجاهد یعنی اعیاد المشرکین من المجوس و النصاری. و قال قتادة معناه لا یساعدون اهل الباطل علی باطلهم.
چله: مدت خلوتی است که صوفی به فرمان پیر و مراد و شیخ خود به سر میبرد که غالباً چهل روز است اما منحصر به ایام اربعین نیست.
در طب سنتی مراحل هضم غذا به چهار مرحله تقسیم میگردد که آن را گوارش چهارگانه (هضمهای اربعه) مینامند، در اثر این فرایند با هضم غذا خلطهای چهارگانه صفرا، خون، بلغم و سودا بهوجود میآیند که این مواد به آرامی جذب بافتها و یاختهها (سلول) میشوند.