ادناس
معنی کلمه ادناس در فرهنگ معین
معنی کلمه ادناس در فرهنگ عمید
۲. افراد فرومایه.
معنی کلمه ادناس در فرهنگ فارسی
آلوده بریم و مرد آلوده آبرو و زشت خو
معنی کلمه ادناس در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ادناس
برآوردم درون خنب غسلی فرو شستم وجود از چرکِ ادناس
لوح دلرا شست و شوئی باید از ادناس طبع از کدورتهای جسمانی بدر باید شدن
من که خلوت سرای قدر تو را جان من در مقام او ادناست
نور حق آلوده کی گردد به ادناسِ جهول فعلِ جسم از آب و باد و آتش و خاک آمده
محترز باش ز آلایش ادناس هوا پاک رو را بتر از صحبت ناپاکی نیست
الهی به انفاس پاکان خاص ز ادناسِ نفسِ بهیمی خلاص
واغسل الادناس عنی بالمدام واملا الاقداح منها یا غلام
یا حسرتی عند جمع الصالحین غدا ان کنت حامل اوزاری و ادناسی
بود منزّه از اوصاف سایر مردم بود مطهّر از ادناس ناس تنپرور
تمام این همه بدبختی است و بی علمی که هر که را نبود علم اسفل و ادناست