ادبی. [ اَ دَ بی ی ] ( اِخ ) کوهیست نزدیک عوارض. شماخ گوید: کانها وقد بدا عُوارض ُ و أدبی فی السّراب غامض ُ واللیل بین قَنوَین رابض ُ بجیرةالوادی قطاً نواهض ُ. نصر گوید: أدبی کوهی است در دیار طی حذاء عوارض. و آن کوهی است سیاه رنگ در أعلی دیار طی و ناحیه دار فزارة. ( معجم البلدان ).
معنی کلمه ادبی در فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) نوشته ای که موضوع و سبک آن ادبی باشد، نوشته هایی که با فنون ادبی بستگی داشته و دربارة ادبیات باشد.
معنی کلمه ادبی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به ادب آنچه پیوستگی و ارتباط با ادب داشته باشد نوشته هایی که با فنون ادبی بستگی داشته و دربار. ادبیات باشد . کوهیست نزدیک عوارض
معنی کلمه ادبی در ویکی واژه
letterario نوشتهای که موضوع و سبک آن ادبی باشد، نوشتههایی که با فنون ادبی بستگی داشته و دربارة ادبیات باشد.
جملاتی از کاربرد کلمه ادبی
ترس از ارواح و وحشت از انتقام و شرارت و آزار آنها، یک پایه و مبنای مشترک برای طرح داستانهای ارواح و اشباح در ژانر ادبی و نیز در فیلمهایی با مضمون روح و شبح میباشد.
ادبیات جهانی اشاره به مجموع ادبیات ملی جهان و گردش آثار در جهان گستردهتر و فراتر از کشور مبدأ آنها دارد. در گذشته، عمدتاً ادبیات جهان به شاهکارهای ادبیات اروپای غربی اشاره میکرد. با این حال، ادبیات جهان امروز بهطور فزاینده ای در زمینه بینالمللی دیده میشود. اکنون خوانندگان به طیف وسیعی از آثار جهانی در ترجمههای مختلف دسترسی دارند.
اندرو جرج پس از بررسی شباهت «افسانه کاتی نارام-سین» با نسخه بابلی باستان «گیلگمش» (سخنان شیدوری)، توصیه آن دو متن را شبیه به «کتاب جامعه» میداند و پس از نقل بخشی از این کتاب، نتیجه میگیرد: «بنمایههای بیهودگی تلاشهای انسان و از خانواده خود لذت بردن، در ادبیات «حکمت» خاور میانه باستان، رایج است».
اگر خموش کنم گوییم که بی خبری وگر خروش کنم رانیم که بی ادبی
عبدالاحمد جاوید (زادهٔ ۱ ژانویه ۱۹۲۷ در کابل – درگذشتهٔ ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۲ در لندن) پژوهشگر، ادبیاتشناس و رئیس پیشین دانشگاه کابل بود. عبدالاحمد جاوید از معدود ادبپژوهان افغاستان است که تحقیقات سودمند فراوانی در گستره ادبیاتشناسی، زبان و فرهنگ فارسی دری انجام دادهاند.
چو فوت شد ادب بزم وصل از من مست ز جور هجر تو دیدم سزای بی ادبی
من سیر نیم سیر نیم سیر نیم زیرا که به اقبال تو ادبیر نیم
داستان کمپین ایگور داستانی جاودانه از شجاعت، شرافت و روحیه پایدار مردم روسیه است. این اثر به عنوان شاهکار ادبیات قرون وسطایی روسیه مورد تجلیل قرار گرفته است و در طول قرنها الهام بخش هنرمندان، نویسندگان و موسیقی دانان بی شماری بوده است.
شهابالدین حجازی (۸ سپتامبر ۱۳۸۸-۹ مارس ۱۴۷۱م) نویسنده و شاعر عربی حجازی در سدهٔ نهم قمری بود که بیشتر در مصر زیست. به جز ادبیات و شعر، به موسیقی و فقه نیز روی آورد.
در میان شاعران یونان و روم، شعرهای طنز آرخیلوخوس، هیپوناکس، آریستوفان، لوسیلیوس، هوراس و جوونال قدیمیترین نمونههاست. در ادبیات قرون وسطای انگلیس از قصههای کنتربری اثر جفری چاوسر و منظومه رؤیای پییرز شخمزن اثر ویلیام لنگلند میتوان نام برد. در دوران رنسانس رابله، سروانتس و لوییجی پولچی مشهورترین طنزپردازان هستند.
ظهور کرد وجودش که بود محض ادب از آن گروه که بودند محض بی ادبی
ادب و بیادبی نیست به دستم چه کنم چو شتر می کشدم مست شتربان به رسن
به گفته جفری اینبودن مجموعه شعر او بهطور کلی، به تدریج به عنوان «الگویی تأثیرگذار برای ترکیبات مذهبی و ادبی میان «مغرب» و «مشرق» در سده ۱۹ عمل کرد.»
اوّل پیدا، میانه ناپیدا، آخر استهلاک. عام را هر عضوی از اعضای ظاهر ادبی باید، و الا هالکاناند، خاص را هر عضوی از اعضای باطن ادبی باید، گر از سالکاناند، خاص الخاص را ذرّههای اوقات ادب باید. گر نه متهوّراناند.
ور شود با یکی ز صحبت نبی در مقام جفا و بی ادبی
شیرین به در نمیرود از خانه بی رقیب داند شکر که دفع مگس بادبیزن است
رحیم یکی از نامهای نیکوی خداوند در ادیان ابراهیمی است و به معنای بخشاینده و مهربان در ادبیات اسلامی به کار میرود.
نمایشنامههای یونانی نمونههای اولین گونههای نمایشی در طول تاریخ هستند که ما به آنها دسترسی داریم. تراژدی به عنوان یک گونه نمایشی از جشنوارههای مذهبی و مدنی سرچشمه گرفت و معمولاً برای نمایش تمهای تاریخی یا افسانهای به کار برده میشد. تراژدیها معمولاً برای موضوعات بسیار مهم مورد استفاده قرار میگرفتند. با ظهور فناوریهای نوین، نوشتن متن نمایشنامههای غیر اجرایی باب شد. جنگ دنیاها (رادیو) در سال ۱۹۳۸ نمایشنامهای رادیویی بود که برای پخش سراسری نوشته شدهبود. پس از آن بسیاری از آثار نمایشی برای فیلم یا تلویزیون ساختهشدند. بهطور معکوس، ادبیات تلویزیونی، فیلم و رادیو نیز برای نوشتن آثار چاپی یا الکترونیک به کار بردهشدند.
وین دو تن دور نگردند ز بام و در ما نکند هیچ کس این بیادبان را ادبی
ز آنسویِ هست و عدم چون خاصِ خاصِ خسروی ! همچو ادبیران چه در هستی خزیدستی دلا ؟