اخلاقی
معنی کلمه اخلاقی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اخلاقی
محمد ترابیان در کتاب حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی در این خصوص مینویسد: اینکه در برخی کتابها نوشتهاند سید باب مخبط و مجنون بودهاست از انصاف و عدالت دور است زیرا همهٔ آثار او حکایت از یک مجذوب به افکار خود دارد و در همه موارد به مقدسات اسلامی جداٌ احترام میگذارد و به اصول و نوامیس اخلاقی و اجتماعی کاملاً متوجهاست و مطلقاً علایم جنون در آثار وی دیده نمیشود.
هر یکی را زبان و اخلاقی هر یکی نامدار آفاقی
کارکنان اکسانموبیل متعهد هستند در هر نقطه از جهان که فعالیت میکنند شهروند خوبی باشند، استانداردهای اخلاقی را حفظ کرده، از کلیه قوانین، قواعد و دستورالعملهای کاربردی پیروی کنند و به فرهنگهای محلی و ملی، احترام بگذارند. این شرکت فراتر از کلیه اهداف، به انجام عملیاتها به صورتی کاملاً امن و به عنوان دوست محیط زیست، پایبند است.
بریز بر سر و ریشش سبوی می امروز هر آنک دم زند از عقل و خوب اخلاقی
عارفی گفت: فضایل اخلاقی در چهار چیز گرد شده است: کم گوئی، کم خوری، کم خفتن و دوری از مردمان.
مرگِ من لفت بده، تخت بگیر! این چه بحسّی و بد اخلاقی است
گرچه بود آن وظیفه اخلاقی نپذیرفتش از قرمساقی
یائو و شون، همراه با یوی بزرگ (禹)، بنیانگذاران دودمان شیا محسوب میشدند و همچنین از آنان با عنوان سه امپراتور نیز نام برده میشد. این سه پادشاه، بعدها و در تاریخ چین، توسط کنفسیوسگراها به عنوان الگوهای فرمانروایی و مثالها و نمونههای برجسته اخلاقی در نظر گرفته شدند.
روحگرایان ادعا دارند که اساساً انسان روح جاودانی است که بهطور موقت و شاید چندین بار ساکن بدن شده تا تعالی اخلاقی و فکری به دست آورد. روحگرایان همچنین ادعا میکنند که ارواح، از طریق واسطههای غیرفعال یا فعال، ممکن است در جهان مادی نفوذ خیرخواهانه یا بدخواهانه داشته باشند.
دستورالعملهای اخلاقی در کتاب مقدس بودایی گنجانده شدهاست یا طبق سنت ارائه شدهاست؛ بنابراین اکثر محققان اخلاق بودایی برای توجیه ادعاهای مربوط به ماهیت اخلاق بودایی، به بررسی متون مقدس بودایی و استفاده از شواهد مردمشناسی از جوامع سنتی بودایی اعتماد میکنند.
یکی دیگر از عناصر اخلاقی ویکان از قانون بازگشت سهگانه ناشی میشود، که به این معنی است که هر کاری که با شخص یا چیز دیگری انجام میدهید (خیرخواهانه یا غیر آن) با نیروی سهگانه به خودتان بازمیگردد.
اصول کلی منشورهای اخلاقی تا حد زیادی در جوامع مختلف مهندسی و مقامات منشور جهان مشابه است، که این قوانین را بعداً گسترش میدهند و دستورالعملهای خاصی را منتشر میکنند. در ادامه نمونههایی از انجمن مهندسین عمران آمریکا آمدهاست:
چهارم: ارشاد و نصیحت مومنی هرگاه با فاسق بداخلاقی مصاحبت و «اختلاط نماید و از احوال او مطلع نباشد، و مظنه آن باشد که اعمال بد او به رفاقت در این مومن، سرایت کند در این صورت نیز اظهار نمودن عیوبی که در این مطلب «دخل دارد، جایز است .
تا بداخلاقی و اشرافی فرمانفرماست تا ابد حالت ایران به همین منوال است
یکی ساعت بسوزانی، شوی از نار نورانی بگیری خلق ربانی، به رسم خوب اخلاقی
کریستین کورسگارد تفسیرِ مجددی از نظریهٔ کانت ارائه میدهد و تأکید دارد که در اصولِ اخلاقی او تلویحاً حقوق حیوانات به رسمیت شناخته شدهاست.
بنمای به خلق رخ که خود گفتی با ما که تخلقوا به اخلاقی
کنفوسیوسیسم و نئوکنفوسیوسیسم بر حفظ و درستی روابط بهعنوان مهمترین ملاحظهها در اخلاق تأکید دارند. اخلاقی بودن یعنی انجام کاری که روابط فرد به آن نیاز دارد. آنچه شما به شخص دیگری مدیون هستید با فاصله او از شما نسبت معکوس دارد. به عبارت دیگر، شما همه چیز را مدیون پدر و مادر خود هستید، اما به هیچوجه نسبت به بیگانگان تعهدی ندارید. این را میتوان بهمنزله تشخیص این واقعیت دانست که محال است تمام جهان را بهطور یکسان و همزمان دوست داشته باشیم. این را اخلاق رابطهای یا اخلاق موقعیتی مینامند. نظام کنفوسیوس بهشدت با اخلاق کانتی تفاوت دارد، زیرا بهندرت قوانین یا اصولی وجود دارد که بتوان گفت بهطور مطلق یا جهانی صادق هستند.
مجالستی دلربای، محاورتی مهرافزای، حرکاتی متناسب، اخلاقی مهذب، اطرافی پاکیزه، اندامی نعیم.
وقتی که این ایدههای اخلاقی ژرف را با فضایل عالیه افلاطون — عدالت، شجاعت، اعتدال، و حکمت — مقایسه میکنیم، فضایل افلاطونی مبتنی بر اندیشهای روشن و راهبر نیستند، بلکه به دلایلی انتخاب شدهاند که سطحی، و بعضاً، به وضوح غلطاند.