اخلاص

معنی کلمه اخلاص در لغت نامه دهخدا

اخلاص. [ اِ ] ( ع مص ) خالص کردن. ویژه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ویژه داشتن. بی آمیغ گردانیدن. || دوستی خالص داشتن. امحاض. خلوص نیت داشتن. عقیده پاک داشتن. ارادت صادق داشتن : بیعت کردم بسید خود... از روی اعتقاد و از ته دل براستی نیت و اخلاص درونی. ( تاریخ بیهقی ). از مددکاری آن صاحب اخلاصم و دوستدارم اهل آنرا. ( تاریخ بیهقی ). میداند که تو خواهی به آن راه رفتن که صاحبان اخلاص میروند. ( تاریخ بیهقی ). پیروی کنم و سرنزنم و اخلاص ورزم و شک نیارم. ( تاریخ بیهقی ).و هوی و طاعت و اخلاص و مناصحت ایشانرا از لوازم شمرد. ( کلیله و دمنه ). و حقوق هواخواهی و اخلاص دولت برعایت رسانیده شد. ( کلیله و دمنه ). و او را مثال داد که صدق مناصحت و فرط اخلاص برزویه دانسته... ( کلیله و دمنه ). گفت [ دمنه ] اگر قربتی یابم... خدمت او را باخلاص و مناصحت پیش گیرم. ( کلیله و دمنه ). ملک تا اتباع خویشرا نیکو نشناسد و بر... اخلاص و مناصحت هر یک واقف نباشد از خدمت ایشان انتفاع نتواند گرفت. ( کلیله و دمنه ). بر دست بندگان جز سعی و جهدی باخلاص نباشد. ( کلیله و دمنه ). || اخلاص بعیر؛ پر کردن مغز در استخوان شتر و فربه شدن او. || بی ریا و سمعه طاعت آوردن خدای را تعالی. عبادت بی ریا کردن. دین بی ریا داشتن. || گرفتن خلاصه چیزی چون روغن و مانند آنرا: اخلاص سمن. || و در عوارف آورده است که چون صحابه حضرت رسالت را پرسیدند که ماالاخلاص ؟ حضرت رسالت هیچ نگفت از جبرئیل پرسید جبرئیل خدای عز و جل را پرسیدکه یارب ماالاخلاص ؟ فرمان شد که در دل محبان صادق نهاده ام یعنی محبةالذّات مِن غیر نظر الی الصفات. و اخلاص در اعمال آنست که نیت محض برای رضا باشد زیرا چه درآن رضا مستور است. ( مؤید الفضلاء ). || ( اصطلاح متصوفه ) اخلاص آنست که از غیر حق مبرا آید و روی دل با حق تعالی داشته باشد و هر کاری که کند و هر سخن که بگوید قطع نظر از خلق کند و به مدح و ذم ایشان التفات ننماید. جرجانی در تعریفات آرد: اخلاص در لغت ،ترک کردن ریاست در طاعات و عبادات ؛ و در اصطلاح عبارتست از آزاد کردن قلب از مخلوط شدن و شائبه خلطی که صفای قلب را خراب و مکدر کند و تحقیق آنست که در هرچیز ممکن است چیز دیگر مخلوط و مشوب شود وقتی که آن چیز از این غیر صافی و خالی شد آنرا خالص گویند و این کار را اخلاص نامند. خدا فرموده : من بین فَرث و دم لبناً خالصاً و خلوص شیر آنست که از خون و کثافات خالی باشد. فضیل بن عیاض گفت : ترک کردن عملی برای خاطر مردم ریاء است و عمل کردن و بجا آوردن برای خاطر مردم شرک است و خالی بودن از این دو اخلاص است. اخلاص آنست که برای کار خود شاهدو ناظر دیگری غیر از خدا نخواهی. و گفته اند اخلاص عبارتست از صاف کردن کارها از کدورات. و گفته اند اخلاص پرده ایست بین خدا و بنده که نمیداند آنرا ملکی تا بنویسد و نه شیطان و خواهش نفسی که میل به او کند. فرق بین اخلاص و صدق اینست که صدق اصل و اول است و اخلاص فرع و تابع است و فرق دیگر اینست که اخلاص پس از داخل شدن در عمل پیدا میشود - انتهی. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: اخلاص ، نزد سالکان ، اخراج خلق است از معامله با خدای تعالی یعنی هیچ عملی بجای نیاورد مگر برای حق عزّ اسمه چنانکه در مجمعالسلوک گفته. و در جای دیگر آن کتاب گوید: اخلاص ، آنست که بوده باشد همگی جنبش و آرامش و نشست و برخاست و دگرگونی احوال و کردار و گفتار آدمی خاص و ویژه آفریدگار. و در صحائف درصحیفه نوزدهم گوید: اخلاص ؛ تجرّد الباعث للواحد. و ضدّ آن اشتراک است. و کمال اخلاص صدقست - انتهی. و نتیجه عبارات جمله یکیست و در شرح قصیده فارضیه گفته : بدانکه آنچه از بنده سرزند خواه از گفتار و خواه از کردار، عملاً یا حالاً آنرا روئی بجانب حق و روئی بسوی خلق باشد. پس هرکه روی از خلق بازگردانید و بسوی حق سبحانه و تعالی روی آورد او را مخلص گویند و فعل او را اخلاص نامند. و اخلاص به دو قسمت منقسم است : اخلاص ، و اِخلاص اِخلاص. اما اخلاص بر حسب آنچه از آدمی بروز کند چهارگونه باشد: اوّل اخلاص در گفتار، باینکه خالص سازد عبارت فعل حق را در آنچه بر زبانش از گفتار جاری میشود از عبارت فعل خویش و عبارت نظر الهی بر او از عبارة نظر غیر خود. دوم اخلاص در افعال بسوی مباحات باشد، باینکه خالص سازد در هر عملی روی طلب رضای حق را در آنچه بجای می آورد از روی طلب حظوظ در دنیااز جلب نفع و دفع ضرر. و بجای نیاورد هیچ عملی را مگر لوجه اﷲ و طلباً لمرضاته تعالی. سوم اخلاص در اعمال یعنی عبادات شرعیه باینکه خالص سازد در هر عملی وجه طلب رضای حق را از وجه طلب حظّ نفس و انتظار حسن ثواب خود در جهان دیگر. چهارم اخلاص در احوال یعنی الهامات غیبیه و واردات قلبیه باینکه خالص سازد در هر حال وجه نظر حق را بر خود از وجه نظر خلق و بنظر مخلوق اهمیتی نداده و مخلوق را اصلاً در نظر نیاورد. و امااِخلاص اِخلاص ، آنست که خالص سازد وجه فعل خدای تعالی را در اخلاص خود از فعلش پس نمی بیند اخلاص فعل خود را بلکه می بیند اخلاص را محض فعل خدا. پس مُخْلِص بکسر لام خدای تعالی است در حقیقت و بنده مُخْلَص بفتح لام نه مخلص و این باشد نهایت اخلاص - انتهی. و در مجمعالسلوک گوید: اخلاص در عمل آنست که صاحب آن در دنیا و آخرت بر آن عوض نخواهد و این اخلاص صدیقانست اما کسی که به امید بهشت و بیم دوزخ عمل کند، او نیز مخلص است لکن از جمله مخلصان صدیقان نباشد. و هرکه عمل برای مجرد ریا کند در معرض هالکان باشد. و این است معنی آنچه که گفته شده است که خالص آن چیزیست که لوجه اﷲ اراده شده باشد و اینست آنچه رُوَیْم صوفی رحمةاﷲ علیه گفته که : اخلاص آنست که صاحب آن بر اخلاصی که ورزیده عوضی نخواهد در دو جهان و برای خود از نعیم دو جهان حصه و بهره ای نطلبد. و بعض مشایخ طریقت گفته اند: خالص آنچنان عملیست که باعثی نباشد مر او را مگر طلب قُرب بحق. و در تعریفات سید جرجانی است که اخلاص در لغت ترک ریاء است در طاعات و در اصطلاح پاک ساختن دل باشداز هرآنچه باعث تبدیل صفاء آن بکدورت شود. و تحقیق این سخن آنست که هر چیزی را که ممکن است شیئی دیگر آنرا مکدر سازد وقتی که از کدورت آن شی جلوگیری کردی و شی باعث کدورت را بدور انداختی البته شی اولیه قرین صفا خواهد گردید و این عمل را اخلاص نامند. و آن شی را خالص گویند. قال اﷲ تعالی : من بین فرث و دم لبناً خالصاً ( قرآن 66/16 ). چه پاکی شیر وقتی ثابت ومُحرز است که از فرث و دم پاک و خالص باشد. فضیل عیاض رحمه اﷲ گوید: ترک عمل برای خاطر مردم ریاء و عمل برای خاطر آنان شرک و اِخلاص رهائی از این دو باشد. ونیز گفته که اخلاص آنست که برای عمل خود جز خدای گواهی نخواهی و گفته اند اخلاص پاکیزه ساختن اعمال است ازکدورات. و نیز گفته اند: اخلاص پرده ایست بین بنده و حق ، نه فرشته از آن آگاه است که در لوح خود بنویسد و نه شیطان بدان راه برد تا بتباهیش اندازد و نه هوای نفس را بساحت آن راه است تا از صراط مستقیم آنرا متمایل سازد. و فرق بین اخلاص و صدق آنست که صدق اصل است و مقدم بر اخلاص و اخلاص فرعست و تابع صدق. و فرق دیگر آن است که اخلاص نمیباشد مگر بعد از دخول در عمل.

معنی کلمه اخلاص در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) پاک کردن ، ویژه کردن . ۲ - (مص ل . ) دوستی پاک و بی ریا داشتن ، خلوص نیت داشتن .

معنی کلمه اخلاص در فرهنگ عمید

۱. خلوص نیت، پاک بودن، بی آلایشی.
۲. عبادت خداوند با خلوص نیت.
۳. (تصوف ) توجه کامل سالک به خداوند.
۴. (اسم ) صدودوازدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای چهار آیه، توحید.
۵. (اسم مصدر ) [قدیمی] رها کردن، نجات دادن.

معنی کلمه اخلاص در فرهنگ فارسی

( سوره ... ) صد و دوازدهمین سوره قر آن است سوره قل هوالله احد
تخلص چند تن از شعرای اخیر هندوستان

معنی کلمه اخلاص در فرهنگ اسم ها

اسم: اخلاص (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ekhlās) (فارسی: اِخلاص) (انگلیسی: ekhlas)
معنی: خلوص نیت، پاک بودن، بی آلایشی، دوستی خالص داشتن، خلوص نیت داشتن، عقیده داشتن، عقیده پاک داشتن، ارادت صادق داشتن، ( در تصوف ) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند، ( اَعلام ) سوره ی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه، ( در قدیم ) رها کردن، نجات دادن

معنی کلمه اخلاص در دانشنامه آزاد فارسی

اِخلاص
(در لغت به معنی خالص کردن، ویژه داشتن و عقیدۀ پاک داشتن) صفت انسانی که از غیر خدا دوری جوید و توجهی به مدح و ستایش و نکوهش انسان ها نداشته باشد و در عبادت، ریا و خودنمایی نکند. این امر آن گاه به انجام می رسد که بنده دل را از کدورت ها و شک ها پاک کند و برای اعمال خود شاهدی جز خداوند نخواهد. برخی عارفان، اخلاص را امری کاملاً پنهان دانسته اند که حتی بر فرشته و شیطان نیز روشن نیست. فرق میان اخلاص و صدق آن است که صدق اصل و اساس عمل است و اخلاص فرع و تابع آن. اخلاص را چهار دسته دانسته اند: اخلاص در گفتار، کردار، عبادات، و احوال قلبی. اخلاص در عمل آن است که آن را نه برای بهشت یا رهایی از دوزخ بلکه صرفاً به خاطر خدا و ملاحظۀ مقام او انجام دهد. این نوع اخلاص را از آنِ صدّیقان دانسته اند.

معنی کلمه اخلاص در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] اخلاص، به معنای پاک کردن نیّت از غیر خدا و انجام دادن عمل تنها برای خدا می باشد. در دانش های گوناگون اسلامی از جمله فقه، اخلاق و عرفان، اخلاص با تعابیر متفاوتی بیان شده است. اخلاص در فقه در باب های مربوط به عبادات مانند صلات و صوم به عنوان رکن اصلی نیّت مطرح شده است.در روایات اسلامی برای اخلاص ثمرات و مراتب متفاوت، و برای شناختن افراد مخلص نشانه هایی ذکر شده است.
واژه اخلاص، مصدر باب افعال از ریشه خلوص و خلاص به معنای پاک شدن و سالم گشتن از آمیختگی است. خالص، کالایی را گویند که با چیزی ممزوج و مخلوط نباشد و معنایی نزدیک به «صافی» دارد با این تفاوت که صافی به جنسی که از همان ابتدا با چیزی آمیخته نبوده اطلاق می شود؛ ولی خالص، جنسی است که پس از امتزاج با چیز دیگر، خواه پست تر باشد یا نه، پاک، و ناخالصی آن زدوده شود. لغویان برای خلوص، معانی دیگری نیز بر شمرده اند؛ مانند رسیدن، نجات یافتن، کناره گیری کردن از دیگران و ویژه خود گردانیدن که در هر یک از این معانی، به نوعی معنای اصلی این ریشه یا لوازم آن وجود دارد. «اخلاص» به معنای خالص کردن، پاک گردانیدن و برگزیدن است. مقصود از آن در فرهنگ اسلامی، پاک کردن نیّت از غیر خدا و انجام دادن عمل برای خدا است.
وَمَا أُمِرُ وا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّـهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ ۚ وَذَٰلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ﴿٥﴾ (ترجمه: و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند، و در حالی که به توحید گراییده اند، دین را برای او خالص گردانند، و نماز برپا دارند و زکات بدهند، و دین پایدار همین است.)
[ویکی اهل البیت] از نظر قرآن، شخصیّت واقعی ما همان روح ماست،روح ما با هر عمل اختیاری، از قوّه بسوی فعلیت گام برمی دارد و خاصیتی متناسب با هدف خود کسب می کند؛ این آثار و ملکات جزء شخصیت ما می شود و ما را به عالمی متناسب خود از عوالم وجود می برد. از طرفی اسلام عمل با روح می خواهد نه عمل بی روح و روح و جان عمل، نیت است.
تأثیر نیّت تا آن حدّ است که انسان به صرف هواداری از گروهی در ثواب و عقاب با آنها شریک می شود و همان طوری که تن آدمی شریف است به جان آدمیت، شرافت عمل آدمی نیز بستگی به جان آن دارد که اخلاص است.
در آموزه های دینی ما عواملی برای کسب این فضیلت ارزشمند بیان شده است که به مواردی از آنها اشاره می شود:
آن که اخلاص محصول یقین، قدرت ایمان، علم، قطع امید از مردم، کم کردن آرزوها و عبادت پروردگار است.
این که گفته می شود کار برای خدا یعنی کار برای خلق، راه خدا و خلق یکی است و برای خدا یعنی برای خلق، وگرنه کار برای خدا منهای خلق، آخوند بازی و صوفیگری است، سخن نادرستی است.
از نظر اسلام راه، راه خداست و بس و مقصد خداست نه چیز دیگر، اما راه خدا از میان خلق می گذرد. کار برای خود کردن نفس پرستی است، کار برای خلق کردن بت پرستی است، کار برای خدا و برای خلق کردن هم شرک و دوگانه پرستی است بلکه کار خود و کار خلق برای خدا کردن توحید و خداپرستی است و راه صحیح و صراط مستقیم در اسلام آن است که کارها به نام خدا آغاز شود.
این نشانه ها بصورت اختصار مطرح می شود:
[ویکی فقه] اخلاص (ابهام زدایی). اخلاص ممکن در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره اخلاص، یک صد و دوازدهمین سوره قرآن کریم• خلوص، پاک کردن نیّت از غیر خدا و انجام دادن عمل تنها برای خدا• آیه اخلاص، آیه ی ۵ سوره بیّنه
...
[ویکی فقه] اخلاص (اخلاق). اخلاص به این معناست که فقط خدا را شایسته پرستش می باشد و باید دین را برای خدا خالص کرد، همانطور که در آیه زیر اشاره شده است: وما امروا الا لیعبدالله مخلصین له الدین؛ و به آنها دستوری داده نشده بود جز این که خدا را بپرستید در حالی که دین خود را برای او خالص کنند.
«اخلاص»، از ریشة «خلص» به معنای برگزیدن و پیراستن از آمیختگی است. و حقیقت آن، بیزاری از غیر خدا، بی آلایشی، پرداختن به خداوند و ترک ریا ست.
تفسیر آیه مذکور
و آنان فرمان نیافته بودند جز این که خدای یکتا را بپرستند، برای او همتا و شریکی نگیرند، پرستش و عبادت او را خالص سازند، به شرک نگرایند و عبادت غیر او را به پرستش ذات بی همتای او نیامیزند. و این در حالی باشد که از همة آیین های شرک آلود، خرافی و بی راهه ها دوری جسته، به توحید، یکتاپرستی، قرآن و پیامبر ایمان آورند. برخی گفته اند: «حنیف»، به معنای حج گزارده است؛ اگر با کلمة «مسلم» جمع شود، به معنای مسلمان و توحیدگراست اگر تنها به کار رود.
پیام های آیه
۱. توحید و پرستش خالصانة خداوند عامل وحدت است (وما تفرق الذین اوتوا الکتاب... وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین).۲. پیامبران مردم را به سوی خدا دعوت می کردند نه به سوی خود (وما امروا الا لیعبدوا الله).۳. خالص و بی پیرایه بودن رمز بقاست (مخلصین... ذلک دین القیمة).۴. فرمان به عبادت خالصانه در تمام ادیان آسمانی بوده است (وما امروا الا لیعبدوا الله).
ارزش اخلاص
...
[ویکی فقه] اخلاص (قرآن). اخلاص سری است الهی که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می گیرد.
خداوند پیامبران بزرگ خویش را با این صفت ستوده است و آن را سبب عدم سلطه شیطان معرفی می کند
ریشه لغوی
کلمه اخلاص از ریشه خلص به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن می باشد. و حقیقت آن، بیزاری از غیر خدا است.
عناوین مرتبط
آثار اخلاص، اخلاص انبیا، اخلاص مؤمنان صدر اسلام، اهمیت اخلاص در عبادت، زمینه های اخلاص، موانع اخلاص.

معنی کلمه اخلاص در ویکی واژه

پاک کردن، ویژه کردن.
دوستی پاک و بی ریا داشتن، خلوص نیت داشتن.

جملاتی از کاربرد کلمه اخلاص

ای دفتر انصاف ز عنوان تو تزئین وی نامه اخلاص ز انشاء تو تذهیب
در پیام تسلیت این استاندار آمده است «شکوه، آرامش و امنیت ایران اسلامی همواره مرهون رشادت‌های دلیر مردانی است که در راه ایجاد نظم و امنیت و مبارزه با هنجارشکنان و اخلال‌گران امنیت جامعه می‌کوشند و در این راه جان شیرین خود را در طبق اخلاص گذاشته‌اند.»
و کسی دیگر را پرسیدند از اخلاص گفت آن بود که بر کار خویش جز خدایرا کس را گواه نکند.
ولی از راه اخلاص این جسارت نمودم ای مشیر اندر وزارت
شیخ صدوق در ادامه همان روایت، به نقل از اسحاق بن راهویه آورده‌است که علی بن موسی پس از حرکت مرکب و پیمودن قدری راه، عبارت «بِشُروطِها وَ اَنَا مِنْ شُروطِها» را در تاکید جمله قبلش گفته‌است. همچنین شیخ طوسی گزارش هر دو مضمون حدیث حصن را درحالی آورده‌است که در پایان متن روایت اباصلت هروی، پرسش و پاسخی از جانب راویان و علی بن موسی مطرح شده‌است. بنا به این نقل، علی بن موسی الرضا در جواب به پرسش از معنای شهادت در اخلاص، آن را به طاعت از خدا و پیامبر او و ولایت اهل بیت پیامبر تعبیر کرده‌است.[یادداشت ۵]
انفاق، اطعام، دعا، توبه، صبر، بیعت، هجرت،شهادت برخی از فضایل اخلاقی و اعمال عبادی و اجتماعی است که خدای تعالی به صدق نیت و اخلاص در آن تصریح کرده‌است.
مرد قانع از سر اخلاص و سوز زین نسق می‌گفت با زن تا بروز
ذوالنّون گوید هیچ ندیدم حاصل کردن اخلاص را بهتر از خلوت.
و صادقان، نقد دل را ازکان حقیقت جویند و زر خالص اخلاص از آنجا حاصل کنند و سکهٔ شهود بروی نویسند، حسین منصور وار، سر در بازند، ابا یزید وار از عین عشق، سکهٔ «سبحانی ما اعظم شأنی» برآرند. نی هرکس این زر را تواند دید، و نه هر دل این درد تواند کشید. محمدی باید تا از چمن یمن اینگل چیند که: «انی لأجد نفس الرحمن من قبل الیمن». مجنون صادق باید تا این رمز بغمز آرد که:
کافرون (عربی: الكَافِرُونَ‎) صد و نهمین سوره از سوره‌های قرآن است. این سوره در مصحف عثمانی قبل از سوره نصر و بعد از سوره کوثر قرار گرفته‌است و جایگاهش در ترتیب نزول بر اساس نظر محمدهادی معرفت، قرآن شناس شیعه، سورهٔ هجدهم، پس از سوره ماعون و پیش از سوره فیل است. این سوره ۶ آیه دارد و در جزء سی‌ام از قرآن قرار گرفته‌است. غالباً این سوره را مکی می‌دانند، اما ضحاک بن مزاحم و قتاده از مفسران اهل سنت، آن را مدنی دانسته‌اند. سوره کافرون در کنار ناس، فلق و اخلاص یکی از سوره‌های چهار قل که با خطاب «بگو» آغاز شده است.
خیمه رفعت اسیری زد باوج نه فلک از سراخلاص چون شد خاکسار عاشقان
کرده با یاران خاص الخاص او زیر مقدم جادۀ اخلاص او
چون فرو شد به غرب چشمه روز گفتی اخلاص را بخورد نفاق
از افراد این خانواده، چندتن در دوره قاجار صاحب مناصب و مقام بودند. از نسل زهرمارخان، فرزند او کلبعلی‌خان حسام‌الملک که در دربار محمدشاه صاحب نفوذ بوده و در جنگ هرات فوج اخلاص افشار را فرماندهی می‌کرده است. مشهور است که محمدشاه دختر خود را به همسری او درآورده. پس از کلبعلی‌خان پسر او خانلرخان به فرماندهی فوج اخلاص و حکومت اسدآباد می‌رسد و پس از او حسن‌خان سرتیپ، پسر خانلرخان صاحب این مناصب می‌شود. محمدحسین‌خان اشرف‌الملک، پسر حسن‌خان دو بار به حکومت اسدآباد منصوب می‌شود. بار اول در دوره مشروطه و دیگر بار در جنگ جهانی اول. او صاحب «قلعه حسام‌آباد» بوده است.
صبر و شک و رضا و توبۀ خاص چیست، چِبْوَد محبت و اخلاص
در علم اخلاق به معنی صدق و اخلاص است.
سوره مسد، از لحاظ قالب محتوایی، با سوره هُمَزَه همخوانی مشابهی دارد به گونه‌ای که آیات هر دو سوره با هم و به ترتیب متناظر و مفسر یکدیگرند. محور موضوعی هر دو سوره نیز بیان فرجام دشمنان پیامبران و مصلحان است. سوره مسد، با قرار گرفتن بین دو سوره نصر و اخلاص، و با بیان امدادهای غیبی، به نوعی پشتوانه مضامین سوره نصر می‌باشد. این سوره از نخستین سوره‌های قرآن است که در سده اخیر به جهت هماهنگی لفظ، مفاد و اسلوب اعجازآمیز بیان قرآن، توجه محققان قرآنی را به خود جلب کرده‌است. بر این اساس، ضرباهنگ کلمات هر یک از آیات با صداهایی که مضامین آیات در ذهن تداعی می‌کنند، همخوانی خواهد داشت. تصویرپردازی با حروف و کلمات و با استفاده از محدودترین الفاظ از ویژگی‌های بلاغی این سوره محسوب می‌شود.
اخلاص به‌طور قابل توجهی به عنوان یک فضیلت در جوامع کنفوسیوس (چین، کره و ژاپن) مطرح شده‌است. مفهوم چنگ (誠、诚) عموماً به عنوان اخلاص ترجمه شده‌است.
این بقعه در سال ۱۳۴۶ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد و اولین مرمت ان در قرن هشتم هجری قمری صورت گرفته بود. همچنین جدیدترین مرمت این بقعه در سال ۱۳۸۶ طی یک ماه انجام شد که شامل که شامل کاهگل پشت بام، بازسازی قسمت‌های آسیب دیده دیواره‌ها، استحکام بخشی پایه‌های دیوار و احیا سقف شکاف خورده راهرو ورودی بود. گنبد آجری با رگه‌های کاشی مربع شکل، دیوارهای مزین به لاجورد با کتیبه ای از اسماء خداوند و آیات قرآنی به خط کوفی، کاشی کاری معرق محراب و مزین به سوره اخلاص و سوره اسرا آیه ۷۹ از ویژگی بقعه شیخ احمد فهادان است.
اخلاص در نماز، زکات، مناسک حج، خمس و جهاد از متعلقات اخلاص در عبادت است که در قرآن بر آن تأکید وتصریح شده‌است.