اخروی

معنی کلمه اخروی در لغت نامه دهخدا

اخروی. [ اُ رَ وی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به اُخری. مقابل دنیوی و دنیاوی.

معنی کلمه اخروی در فرهنگ معین

(اُ رَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) آن جهانی ،منسوب به آخرت .

معنی کلمه اخروی در فرهنگ عمید

مربوط به جهان دیگر، آن جهانی.

معنی کلمه اخروی در فرهنگ فارسی

منسوب به اخری و آخرت به معنی آن جهان، جهان دیگر، روز بازپسین
( صفت ) منسوب به اخری آن جهانی مقابل دنیوی دنیاوی ٠ یا اجر اخروی ٠ پاداشی که در جهان دیگر بموئ منان دهند ٠

معنی کلمه اخروی در ویکی واژه

آن جهانی ؛منسوب به آخرت.

جملاتی از کاربرد کلمه اخروی

پس از یک چند چون بیداردل گشت از آن گستاخرویی‌ها خجل گشت
و اما طعن زدن بر مسلمین و آن نیز از اعمال ذمیمه و افعال سیئه است، و باعث ضرر دنیوی و عذاب اخروی می گردد
در ساخت کاخ‌ها و ساختمان‌های خصوصی و عمومی، اجر دنیوی می‌بایست خلأ اجر اخروی را نیز جبران نماید. او نه فقط به امضای آثار خویش پرداخت، بلکه آن‌ها را تبدیل به سابقه‌ای برای جلب مشتریان بیشتر و پولدار تر نمود. از این پس بنا باید مهارت و هنر طراح و سازنده خود را معرفی کند. از این راه بود که بسیاری از معماران شهرتی به دست آورده و نمونه و الگویی برای معماران زمان خود و بعد از خود شدند. این رقابت بین معماران با گذر زمان چنان شتابی گرفت که در زمان حال یکی از علل نابسامانی بناها شده‌است.
دوم آنکه او را دوست داشته باشد نه به جهت فایده اخرویه که از او به او عاید شود، بلکه از جهت اینکه مخلوق خداست و منسوب به اوست به نسبت عامی که از برای کافه مخلوقات است، یا به جهت خصوصیت نسبتی که از برای او هست از تقرب او به خدا یا اشتغال او به خدمت خدا یا محبت او از برای خدا و امثال اینها زیرا از علامات غلبه محبت با کسی آن است که محبت ا او تعدی کند به متعلقان و منسوبان او نیز، اگر چه نسبت دوری داشته باشد همچنان که کسی که انسانی را دوست دارد، دوست او را دوست دارد و خدمتکار او را، و هر که مدح محبوب او را کند بلکه با در و دیوار محله و دیار او محبت دارد همچنان که گفته اند:
از منظر اسلام، بیمار اگر دین دار و مؤمن باشد، تحمّل درد و رنج و صبر و بردباری در برابر آن، موجب بخشش گناهان و تزکیه نفس و تخفیف مجازات یا افزایش درجات و رسیدن به ثواب‌های بیشتر اخروی می‌شود و اگر غیر مؤمن باشد چه بسا درد و رنج موجب گردد از رفتار و زندگی گذشته خود پشیمان شده و توبه کند و با حال ایمان از دنیا برود.
۱ … سفرهای زکات از مسافرت‌های دیدنی میرزا علی‌اکبر مجتهد بود. او در بعضی از مواقع با تشریفات خاصی از شهرها حرکت می‌کرد و برای جمع‌آوری وجوه شرعی به دهات و بخش‌ها می‌رفت. در یکی از سفرها وقتی خبر بازگشت او به شهر رسید طبق معمول جمعی برای تحصیل ثواب اخروی و بعضی برای مصونیت از تکفیر دنیوی به استقبال وی از شهر خارج شدند. در جلوی صف اول امین الرعایا و در صف دوم وکیل الرعایا برای عرض خیر مقدم قرار داشتند.
گر کنی زین پس به جز توحید و جز وعظ امتحان ز امتحان اخروی بی شک بمانی ممتحن
وَ مَنْ یُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها و هر که بطاعت و عمل ثواب اخروی خواهد، ویراست آنچه خواست. این ثواب عمل بر اندازه نیّت و بر وفق همّت بود.
فرمود که «فضلت علی الانبیا بست» مرا بر انبیا فضیلت دادند بشش چیز [ اول آنک هر پیغامبری را مسجدی معین بود که نماز در آن مسجد کردندی و جای دیگر نماز نشایستی کرد چون نوبت بمن رسید همه بساط زمین را از بهر من مسجد کردند تا هر کجا من و امت من نماز خواهیم کنیم. این چه اشارت است مسجد موضع سجده باشد انبیا دیگر را آن قدر طول و عرض ولایت بود که مقدار یک مسجد را از کیمیا گری نور نبوت مقدس کردندی و زمین دیناوی را روضه اخروی ساختندی. و دیگر آنک تنی چند معین را از امت هر کسی در زیر پر و بال نبوت پرورش داددندی تا هر پیغامبری بقومی معین بودی. و دیگر آنک تصرف کیمیای نبوت بدان کمال نبود هیچ کس را که مال نجس کافر را چون غنیمت شدی حلال و پاک کردی. و دیگر آنک هیچ پیغامبر از حجاب نفس خویش بکلی خلاص نیافته بود تا بشفاعت دیگری پردازد بل که جمله نفسی زنند. و دیگر آنک قوت و شوکت هر یک از انبیا چندان بود که چون در مقابله خصم افتادندی دفع خصم بکردندی ولیکن چون خصم دورتر افتادی او را هزیمت نتوانستندی کردن و دیگر آنک قوت نبوت چندان بودی هر کس را که در حال حیات رهبری امت کنند بعد از وفات بپیغمبری دیگر حاجت افتادی تا رهبری کنند.
از فیض‌های اخرویش کامیاب ساز وز آرزوی دنیویش بی‌نیاز کن
این نقد دنیوی دهد آن فیض اخروی کی دست بخشش و کف سایل برابر است
امینی، محقق شیعه، نزول این آیه را در شأن اهل بیت پیامبر دانسته و معتقد است که به جهت عدم دخالت پیامبر اسلام در این واقعه، این فضیلت حائز اهمیت است. در آیات دهم تا ۲۱ نیز به برخی اجرهای اخروی ابرار اشاره شده‌است و نعمات بهشتی آنان وعده داده می‌شود.
در نظم و نثر ادبیات فارسی، وصف حسن بن علی با الهام از زندگی و شخصیت وی شایان توجه است. در آثار منثورِ تاریخی، تفسیری، عرفانی و ادبیِ فارسی، گزارش‌هایی ادبی از ابعاد گوناگون زندگی حسن مجتبی وجود دارد. این آثار را می‌توان در دو دستهٔ متون تاریخی–تفسیری و متون عرفانی–ادبی بخش بست. در دستهٔ اول گزارش‌هایی ادبی از زندگی حسن بن علی، امامت و صلح وی با معاویه و درگذشتش آمده است. در دستهٔ دوم گزارش‌هایی است که بیان‌کنندهٔ فضائل حسن مجتبی و نمایش جایگاه دنیوی و اخروی‌اش است.
قسم اول: اخلاق فاضله و صفات حسنه، و جامع همه چهار صفت، علم و عفت و شجاعت و عدالت است و آنها با وجود اینکه خود، موجب لذت و بهجت اند وسیله رسیدن به لذات حقیقیه اخرویه نیز هستند و خود این اخلاق و صفات، لذیذاند در دنیا و آخرت و نافعند در هر دو عالم و باعت راحتند در هر دو سرای و مستحسن اند در جمیع احوال.
نوید دنیوی باطل نعیم اخروی عاطل چه دل دادی به عاطل‌ها چرا نازی به باطل‌ها