اجنحه

معنی کلمه اجنحه در لغت نامه دهخدا

( اجنحة ) اجنحة. [ اَ ن ِ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ جُناح و جَناح.

معنی کلمه اجنحه در فرهنگ معین

( اَ نِ حِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ جَناح ، بال ها.

معنی کلمه اجنحه در فرهنگ عمید

= جناح

معنی کلمه اجنحه در فرهنگ فارسی

بالها، جمع جناح
( اسم ) جمع : جناح و جناح .

معنی کلمه اجنحه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَجْنِحَةٍ: بالها
ریشه کلمه:
جنح (۳۴۶ بار)
«أَجْنِحَه» از مادّه «جنوح» جمع «جناح» (بر وزن جمال) به معنای بال پرندگان است که همانند دست، برای انسان می باشد. و از آنجا که بال وسیله نقل و انتقال پرندگان و حرکت و فعالیت آنها است، گاهی این کلمه در «فارسی» یا در «عربی» به عنوان کنایه از وسیله حرکت و اعمال قدرت و توانایی به کار می رود; مثلاً گفته می شود: فلان کس بال و پرش سوخته شد، کنایه از این که نیروی حرکت و توانایی از او سلب گردید، یا فلان کس را زیر بال و پر خود گرفت، یا انسان باید با دو بال علم و عمل پرواز کند، و امثال این تعبیرات، که همگی بیانگر معنای کنایی این کلمه است.

معنی کلمه اجنحه در ویکی واژه

جِ جَناح ؛ بال‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه اجنحه

پر پر از عشق به بال ملکی که اولی اجنحه وصف ملک است
بر کنگره عرش ز بس شعله آهم مرغان اولی اجنحه را سوخته پرها
الراح اجنحه لسکری انها یجتازهم بحرا بلا ملاح
مرغان اولی الاجنحه گردند خروشان چون بال گشاید ز سر سدره صفیرم
این روزنامه توسط شرکت الانباط «باشگاه روزنامه‌نگاری و رسانه‌ایی» منتشر شده و توسط شرکت «الاجنحه» توزیع می‌شود.
ز اجنحهٔ نور ثلاث او رباع بر مراتب هر ملک را آن شعاع
ذی اجنحه لشکر جنایت قلب فقرا بود سپاهت
مرغان اولی اجنحه، کاندر طیرانند از حسرت مرغان قفس بیخبرانند
در ظل همائی که بر او میل جهانی است مرغان اولی‌الاجنحه را خوش طیرا نیست
زان پیش که شمع رخش افروخته گردد مرغان اولی اجنحه پروانه اویند
بود مرغان اولی اجنحه را روی به عشق لیکن آن شعله به بال و پر پروانه زدند