اجزای
جملاتی از کاربرد کلمه اجزای
یارب چه بلایی که دم عرض تمنا اجزای نفس می خزد از بیم تو در هم
آثار بهائی به ارتباط و بهم پیوستگی افراد به عنوان اجزای اجتماع تأکید دارند و تعالیم بهائی از میان بردن فقر مفرط و ثروت بیاندازه را برای وحدت خانوادهٔ بشری و بنای یک جامعهٔ جهانی برپایهٔ صلح و عدالت لازم میدانند. البته آثار بهائی معتقد به یکسانسازی ثروت و ایجاد برابری کامل اقتصادی میان مردم آن طور که ایدئولوژی کمونیسم ترویج میدهد نیستند و معتقدند چنین یکسانسازیهایی غیرممکن است و به اجتماع صدمه میزند. بهاءالله و عبدالبهاء برای از میان بردن فقر فاحش و ثروت مفرط هم تمهیدات ساختاری را لازم میدانند و هم تقویت حس مسئولیت و دغدغه اجتماعی میان افراد را.
همه را نسخهٔ اجزای مناسک در دست از پی کسب جزا خواندن اجزا شنوند
اجزای ذخیره نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا سازمانهایی نظامی هستند که اعضایشان عموماً سالی اقلاً ۳۹ روز وظیفه نظامی انجام میدهند و در صورت ضرورت به نیروهای نظامی تمام وقت ملحق میشوند. به اجزای ذخیره همچنین مجموعاً گارد ملی و ذخیره گفته میشود.
از سوی دیگر، روش ادغام عمودی یکی از راههای مدیریت شبکه تأمین نیز بهشمار میآید، که عبارتند از: افزایش میزان مالکیت اجزای شبکه تأمین به وسیله یک شرکت؛ بهگونهای که برخی از تأمینکنندگان یا پخشکنندگان شبکه تأمین خود را خریداری کند.
به اعتقاد علی اوجبی نویسنده خِرد و خِرد ورزی، انتشار کتابهایی چون ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام و دفتر عقل و آیت عشق، مهمترین آثار این فیلسوف ژرفاندیش است که او (دینانی) را از تمامی اندیشمندان معاصر ممتاز میسازد. او به فلسفه به مثابه موجود زنده واحد و نه اجزای جدای از هم و به منزله یک جریان سیال و پویا و نه رودهای مستقل و جدای از هم نگاه میکند.
و بر هر یکی نبشته که کجا فرود آید و روزی کیست. اگر همه عالم خواهند تا عدد آن بشناسند نتوانند. و آنگاه اگر این باران به یک راه بیاید و بگذرد نباتها را به تدریج آب نرسد، پس به وقت سرما این باران بیاید و سرما را بر وی مسلط کند تا در راه آن را برف گرداند، هم چون پنبه ذره ذره می آید و از کوهها انبار خانه وی ساخته تا آنجا جمع شود و سردتر بود تا زودتر نگذارد. آنگاه چون حرارت پدید آید به تدریج می گدازد و جویها روان همی شود بر مقدار حاجت تا همه تابستان از آن آب به تدریج بر مزارع نفقه می کند که اگر نه چنین بودی، بر دوام باران بایستی که می آمدی و رنج به سبب آن بسیار بودی. اگر به یک دفعه بیامدی همه سال نبات تشنه بماندی. در برف چندین لطف و رحمت است و در هر چیزی هم چنین، بلکه همه اجزای زمین و آسمان همه به حق و حکمت و عدل آفریده است. و برای این گفت، «و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما لا عبین ما خلقنا هما الا بالحق به بازی نیافریده ایم، به حق آفریده ایم»، یعنی چنان آفریدیم که می بایست.
در طراحی نمای ساختمان ،برخی از معماران بر این باورند که نما مهمترین بخش بهشمار میرود ، زیرا نما چارچوب کار برای بقیه اجزای ساختمان را مشخص میکند.
خیز کاجزای جهان موقوف یک آه تواند از دل پر خون برآر آهی چو مستان خراب
چو اجزای تخیل نامشخص هیاتی دارم قلم در رنگ تصویری نزد صورت نگار من
استالینزدایی (به روسی: десталинизация) عبارتست از مجموعه اقداماتی که پس از مرگ ژوزف استالین در ۱۹۵۳، اجزای تشکیل دهنده نظام حکومتی شوروی را در معرض برخی تعدیلها و اصلاحات قرار داد، آغاز رسمی این روند به سخنرانی نیکیتا خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست بازمیگردد، خروشچف در سخنرانی معروف خود (سخنرانی سری) در این کنگره با حمله به کیش شخصیت پرستی استالین آن را به دور از خردمندی و خیرخواهی خواند و از استالین با عناوینی چون جباری خونآشام و جنایتکاری یاد کرد که اصول لنینیسم را زیر پا گذارده و ضوابط مشروعیت سوسیالیستی را سلب کرده و هزاران نفر از رفقای حزب را نابود کرد است.
مردم مسیحیگشته خاور نزدیک، وارثانِ اجزای متشکله هلنیستی و همچنین یهودی رمانس اسکندر، اسکندر را پیشتر تئولوژیزه کردند تا جایی که در برخی داستانها او به عنوان یک قدیس به تصویر کشیده شده بود. افسانههای مسیحی، اسکندر سوم، فاتح یونانی را تبدیل کردند به «شاه مؤمن»، که تلحویا این معنی را میرساند که وی فردی معتقد به یکتاپرستی بود. در نهایت عناصر رمانس اسکندر با افسانههای کتابهای مقدس مانند گوگ و ماگوگ (یاجوج و ماجوج در عربی) ترکیب شد.
دل چو سیپاره پریشان شد از این هفت ورق جمع اجزای پریشان به خراسان یابم
بعد از آن چون محو شد اجزای او پای و سر گم شد ز سر تا پای او
در مقایسه با اره مقابله ای، تیغه های بسیار کم عمق تری دارد که معمولاً بسیار ظریف هستند، تا 32 دندان در اینچ (13 دندان در هر سانتی متر). این اجازه می دهد تا منحنی های بسیار محکم تر بریده شوند - با تیغه های زیاد حتی گوشه های تیز نیز امکان پذیر است - اما تیغه ها نیز در مقایسه با اره های مقابله ای بسیار شکننده تر هستند. بر خلاف اره کاپینگ، تیغه دارای جهت گیری ثابت نسبت به قاب است. این به این معنی است که اره منبت کاری هنگام برش اجزای باریک بلند کمتر کاربرد دارد، اما افزایش عمق قاب اجازه دسترسی بسیار دورتر از لبه تخته را می دهد.
(و دلیلی قوی و به یافتن دشوار بر معدوم شدن عالم به برخاستن این حرکت از او، آن است که عالم جسم است و جسم آن باشدکه مر او را بعد باشد و آنچه مر او را بعد باشد مرکب باشد. و روا نباشد که ترکیب این جسم کلی از اجزایی باشد که مر هر یکی را از آن هیچ بعدی نباشد، از بهر آنکه محال باشد که از دو چیز که مر هر یکی را از آن هیچ عظمی نباشد، چو به هم فراز آیند که مر او را عظم باشد البته. و چو مر هر جزوی را- هر چند که خرد باشد- عظمی باشد و آنچه مر او را عظم باشد مرکب باشد و محال باشد که آنچه مر او عظم باشد مرکب نباشد، واجب آید که چو ترکیب از جسم برخیرد، مر جسم را نماند البته. و چو ترکیب برخیزد حرکت برخیزد، و ما درست کردیم که به برخاستن حرکت از عالم وجود او به عدم او بدل شود.)
ترویج اتوفاژی : اتوفاژی یک فرآیند تجدید سلولی است که در آن سلول ها تجزیه شده و اجزای خود را بازیافت می کنند. اسپرمیدین این فرآیند را که برای جوانسازی سلولی و حذف سلول های آسیب دیده ضروری است، ترویج می کند و به طور بالقوه روند پیری را کند می کند.
اما بیان آنکه هوا آب میشود آنست که در فصل بهار و تیرماه بامداد که مردم برخیزند نباتات را تر بینند و آن را شبنم خوانند و آن هوا باشد که در سحرگاه سرد شده باشد و آب شده؛ بجهت آنکه هوا با آب در تری شریکند و در گرمی و سردی از هم ممتاز، چون گرمی هوا به سردی بدل شود آب شود. و آب خاک چنان میشود که چون باران میبارد و در زمین میرود اول قطرۀ آب خاک میشوداما چون قطرات آب بسیار شد آنگاه گِل میشود و دیگر بیان آنکه خاک، آتش میشود آنست که نباتات مرکبند و در ایشان خاک بیشتر است و چون آتش در هیزم افتد بعضی اجزای هیزم آتش شود و برود و دلیل این سخن آنست که هیزم مثلاً صد من بسوزانند، چون سوخته شود اندک خاکستر بماند، باقی آتش و دود شده و بدر رفته باشد و در بعضی شهرها هست که هیزم آن قوم از سنگ است و از آن سنگ بعضی آتش میشود واز آن معنی حق خبر داده، قوله تعالی: «فاتقوا النار التی و قودها الناس و الحجارة».
یکی دیگر از کاربردهای اصلی آنزیمهای بی حرکت، استفاده از آنها به عنوان حسگرهای زیستی برای تعیین محتوای اجزای مختلف و کنترل کیفیت محصولات است.
ذوق عشرت میدهد اجزای جمعیت به باد گر به دلتنگی بسازد غنچهٔ ماگلشنست