اثناعشر

معنی کلمه اثناعشر در لغت نامه دهخدا

اثناعشر. [ اِ ع َ ش َ ] ( ع عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) دوازده.
- ائمه اثناعشر ؛ دوازده امام شیعیان.

معنی کلمه اثناعشر در فرهنگ معین

(اِ عَ شَ ) [ ع . ] (اِمر. ) ۱ - دوازده . ۲ - نام نخستین بخش از رودة کوچک که پیوسته به معده می باشد به طول بیست و پنج سانت و پهنای دوازده انگشت .

معنی کلمه اثناعشر در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) نخستین قسمت رودۀ کوچک که متصل به معده است و طول آن به اندازۀ دوازده انگشت صاحب آن است، دوازدهه.
۲. (صفت ) [قدیمی] دوازده.

معنی کلمه اثناعشر در فرهنگ فارسی

مجموعه ایست از تالیفات بقراط شامل : تقدمه المعرفه طبیعه الانسان الکسر و الجبر حانوت الطبیب مشهر به قاطیطیون افورسموس معروف به فصول ابیذیمیا یا امراض الوافده امراض الحاده ٠٠٠ برخی ازین کتب را حنین بن اسحاق ( ه . م ٠ ) بعربی ترجمه کرده است ٠
دوازده، ول آن باندازه دوازده انگشت صاحب آنست، نخستین قسمت روده های کوچک انسان که به معده پیوسته
( اسم ) ۱ - دوازده . ۲ - قسمت ابتدائی رود. باریک که از باب المعده شروع میشود و بپهنای ۱۲ انگشت و طول تقریبی ۲۵ سانتیمتر است و مانند یک غد. سته دارای ترشحات داخلی است و نیز محل ورود شیر. لوزالمعده و صفرا میباشد دوازدهه توضیح : این ترکیب در اصل ( اثنان عشر ) بوده نون باضافه ساقط شده است و اثنا عشر صحیح است نه اثنی عشر . یا زخم اثنا عشر جراحت و شکافته شدن قرح. اثنا عشر . یا ورم اثنا عشر . آماس و التهاب و تورم اثنا عشر بعلت عفونت و یا ضربه و علل دیگر.

معنی کلمه اثناعشر در دانشنامه آزاد فارسی

اِثْنا عَشَر (duodenum)
(یا: دوازدهه) در مهر ه داران، بخش کوتاهی از لوله گوارش، بین معده و روده کوچک. وظیفۀ آن گوارشِ کربوهیدرات ها، چربی ها، و پروتئین هاست. مولکول های کوچکِ حاصل در دوازدهه یا قسمت انتهایی روده کوچک (تهی گاهی)جذب می شوند. ورود غذا به دوازدهه با اسفنکتر پیلوریکنترل می شود که حلقه ای عضلانی در بخش خروجی معده است. به محض رسیدن غذا به دوازدهه، با صفرای مترشحه از کیسۀ صفراو مقداری آنزیم مترشح از لوزالمعدهمخلوط می شود. این غدۀ گوارشی تقریباً در بالای رودۀ کوچک قرار دارد. صفرا حالت اسیدی شیره های معدیحاصل از معده را خنثی و به گوارش چربی کمک می کند.

معنی کلمه اثناعشر در ویکی واژه

عدد دوازده. شیعه دوازده امامی.
نام نخستین بخش از روده کوچک که پیوسته به معده می‌باشد به طول بیست و پنج سانت و پهنای دوازده انگشت.

جملاتی از کاربرد کلمه اثناعشر

گفت: «ان عدة الشهور عند الله اثناعشر شهرا» امیر دوازدهمین را نیز ارزانی داشت. مجنون گفت: «ان یکن منکم عشرون »، امیر تعداد را به بیست رسانید.
رواج مذهب اثناعشر به عهده توست بکوش و دست ازین شیوه ستوده مدار
آسمان بنیاد خواهد کرد از اقبال بلند مذهب اثناعشر را چون بروج آسمان
خاک ره ائمه اثناعشر تقی کز کلک راست خانه جهان را دهد قرار
و هُوَ عبداللّه بن ابی عبداللّه منجی الثّانی بن ابی حفص منجی الماضی بن عبداللّه یقظان الایدجی الخوزی. به وفور کمالات از همگنان پیش بوده و شیخ محی الدّین عربی در تصانیف خود وی را ستوده. گویند تصانیف عالیه دارد. من جمله طراز الذهب و آن مشتمل است بر فضایل و مناقب ائمهٔ اثناعشر علیهم السلام و در حقیقت ایشان براهین قاطعه در آن کتاب ثبت کرده، با شیخ بن عربی موافق و معاصر و زبان بیان از اوصافش قاصر. این رباعی منسوب به آن جناب است:
صاحب لوای مذهب اثناعشر صفی کامروز ازوست سکه دین جعفری عیار
ز اعتقاد راسخ او مذهب اثناعشر یک سر و گردن گذشته است از بروج آسمان
چارده سال هلالی مذهب اثناعشر بود از شمشیر گردون صولت او پایدار
ز پیروان شریعت درین سرای سپنج دو شش زد آن که به اثناعشر تولا کرد
در هند گشت خطبه اثناعشر بلند شد کامل العیار زر از نام هشت و چار