اتقان

معنی کلمه اتقان در لغت نامه دهخدا

اتقان. [ اِ ] ( ع مص ) کاری محکم کردن. ( مؤید ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر ). استوارکردن کار. ( مؤید ) ( منتهی الارب ). استواری. اِحکام.
- اتقان صُنع ؛ در اصطلاح حکمت ،اتقان شناختن ادلّه است با علل و ضبط قواعد کلیه است با جزئیات آنها و گفته اند اتقان شناختن است از روی یقین. ( تعریفات ).

معنی کلمه اتقان در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) محکم کردن ، استوار کردن . ۲ - (اِمص . ) استواری .

معنی کلمه اتقان در فرهنگ عمید

محکم کردن، استوار کردن کاری، استواری.

معنی کلمه اتقان در فرهنگ فارسی

محکم کردن، استوارکردن کاری ، استواری
۱ - ( مصدر ) کاری محکم کردن استوار کردن کار. ۲ - ( اسم ) استواری احکام .

معنی کلمه اتقان در دانشنامه آزاد فارسی

اِتْقان
(نام کامل: الإتقان فی علوم القرآن) جامع ترین منبع دایرةالمعارف گونه در علوم قرآنی، نوشتۀ جلال الدین سیوطی (۸۴۹ـ۹۱۱ق). او به کثرت و تنوّع تألیفات معروف و از علمای علوم نقلی، به ویژه قرآن شناسی و حدیث است. سبک نگارش کتاب چنان است که پس از ذکر عنوان هر علم و فن قرآنی کسانی را که در آن موضوع کتاب نوشته و یا در ضمن کتابی به آن پرداخته اند، برمی شمارد. آنگاه به بحث دربارۀ موضوع می پردازد، سپس مباحث فرعی را مطرح می کند و در مواضعی آرای دیگران را نقد می کند و در انتها نظر خود را می آورد. ازجمله موضوعات کتاب عبارت است از ۱. تاریخ قرآن، ۲. تجوید و اعراب قرآن، ۳. علم قرائت، ۴. شأن نزول و شناخت مبهمات قرآن، ۵. ناسخ و منسوخ، ۶. اعجاز قرآن، ۷. تفسیر، ۸. فقه و اصول، ۹. محکمات و متشابهات، ۱۰. قصص قرآن. این مباحث در هشتاد فصل که هر یک از آن ها «نوع» نام دارد، به تصحیح محمّد ابوالفضل ابراهیم در ۴ جزء (دو مجلّد) تدوین و انتشار یافته است (قاهره ۱۹۷۴م). سیوطی در تألیف این کتاب از کتاب البرهان فی علوم القرآن تألیف بدرالدّین محمد بن عبدالله زرکشی (۷۴۵ـ۷۹۴) استفادۀ شایان برده است. سیوطی بسیاری از رسائل و کتاب هایی را که در زمینۀ علوم قرآنی داشته ازجمله خلاصه یا تمامی کتاب های مفحمات الاَقران فی مبهمات القرآن و معترک الاقران در این اثر بزرگ گرد آورده و از تهذیب و تنقیح موضوعات و مفاهیم کتاب التحبیر فی علم التفسیر خود نیز بهره برده است. او بیش از صد اثر مهم و جامع علوم قرآنی را که جزو منابع اصلی اش در هر رشته بوده، در مقدمه یاد کرده است. سه ترجمۀ فارسی از اتقان در دست است: ۱. ترجمۀ قدیمی که نسخه اش در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است؛ ۲. ترجمۀ شادروان محمدجعفر اسلامی که تحت عنوان دایرةالمعارف قرآن به طبع رسیده است؛ ۳. ترجمۀ حجةالاسلام سید مهدی حائری قزوینی (۲ج. تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳).

معنی کلمه اتقان در ویکی واژه

محکم کردن، استوار کردن.
استوا

جملاتی از کاربرد کلمه اتقان

دو شریک بودند یکی دانا و دیگر نادان، و ببازارگانی می‌رفتند. در راه بدره ای زر یافتند، گفتند: سود ناکرده در جهان بسیار است، بدین قناعت باید کرد و بازگشت. چون نزدیک شهر رسیدند خواستند که قسمت کنند، آنکه دعوی زیرکی کردی گفت:چه قسمت کنیم؟ آن قدر که برای خرج بدان حاجت باشد برگیریم، و باقی را باحتیاط بجایی بنهیم، و هر یکچندی می‌آییم و بمقدار حاجت می‌بریم. برین قرار دادند و نقدی سره برداشتند و باقی در زیر درختی باتقان بنهادند و در شهر رفتند.
جایگاه این کتاب برای نظم و نثر به منزله اصول فقه برای استنباط ادله احکام است و مصنف در این کتاب به جوینده روشی را که به وسیله آن هنر نویسندگی و شاعری اتقان می‌یابد، آموزش می‌دهد. کتاب بر یک مقدمه و ده مقاله استوار گشته‌است. مقدمه مشتمل بر اصول علم بیان است و در ده فصل نگارش یافته‌است. مقاله اولی در صناعت لفظی است که در دو بخش الفاظ مفرده و مرکبه تنظیم گشته و مقاله دوم در صناعت معنوی است و مشتمل بر انواع استعاره و تشبیه و تجرید می‌باشد.
ولایت را نشاید کرد پنهان که خورشیدست بر گردون اتقان
از پیشینه این نوع برخورد با قرآن اطلاع چندانی در دست نیست، ولی از آنجا که سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن به این موضوع پرداخته، می‌توان دریافت که این موضوع چندان غریب نبوده‌است. با این حال توجه جدی به این موضوع در دهه ۷۰ میلادی، با گفته‌های رشاد خلیفه آغاز شد. او اعلام کرد که نظمی را در قرآن کشف نموده که ویژگی خاص قرآن بوده و یکی از بزرگ‌ترین جنبه‌های اعجازی آن به‌شمار می‌رود.
و هر دشمن که بسبب دوری مسافت قصدی نتواند پیوست نزدیکی جوید و خود را از ناصحان گرداند، و بتقرب و تودد و تملق و تلطف خویشتن در معرض محرمیت آرد؛ و چون بر اسرار وقوف یافت و فرصت مهیا بدید باتقان و بصیرت دست بکار کند، و هر زخم که گشاید چون برق بی حجاب باشد. و چون قضا بی خطا رود. و من زاغان را آزموده بودم و اندازه دوربینی و کیاست و مقدار رای و رویت ایشان بدانسته؛ تا این ملعون را بدیدم و سخن او بشنود، روشنی رای و بعد غور ایشان مقرر گشت.
و پس فرمود که: مانع سخط و حایل سیاست آن بود که صدق اخلاص و مناصحت تو می‌شناختم و می‌دانستم که در امضای آن مثال، توقفی کنی و پس از مراجعت و استطاع دران شرعی بپیوندی، که سهو ایران‌دخت اگرچه بزرگ بود عذاب آن تا این حد هم نشایست، و بر تو ای بلار، در این مفاوضت تاوان نیست چه می‌خواستی که قرار عزیمت ما در تقدیم و تاخیر آن عرض بشناسی و به اتقانی تمام قدم در کار نهی، بدین حزم خِرَد و حصافت تو آزموده‌تر گشت و اعتماد بر نیک‌بندگی و طاعت تو بیفزود و خدمت تو دران موقعی هرچه پسندیده‌تر یافت و ثمرت آن هرچه مُهنّا‌تر ارزانی داریم، و خدمتگار باید که به زیور وقار و حزم متحلی باشد تا استخدام او متضمن فایده گردد، و راست گفته‌اند که: زاحم بعود او دع.
و این مثل بدان آوردم تا بدانی که افتتاح سخن بی اتقان تمام و یقین صادق از عیبی خالی نماند و خاتمت آن بندامت کشد.
جمع، آن همه اتقان به لطافت کِه نموده؟ پیش دمشان، غاشیه بر دوش شمال است
جلال‌الدین عبدالرحمان سیوطی در کتاب الاتقان فی علوم القرآن نقل می‌کند که آیه و يطعمون الطعام علی حبه… در شأن علی بن ابی طالب و فاطمه دختر رسول‌الله نازل شده‌است.
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ، ای صنع اللَّه ذلک صنعه فهو نصب علی المصدر. و قیل معناه هذا من صنع اللَّه الذی خلق الاشیاء علی وجه الاتقان و الاحکام انّه خبیر بما یفعلون عالم بافعال عباده قادر علی مجازاتهم علیها بما یستحقون قرأ مکی و بصری و حماد: بما یفعلون بالیاء لقوله آتوه انّما هو خیر عنهم.
«مرحوم آیت‌ الله (غروی)، فقیه و اصولی و فیلسوف و حکیمی است که در قرون اخیره به جامعیت او از جهت اتقان علم و دقت نظر و سعه اندیشه و جامعیت بین علم و عمل و اعراض از دنیا و زهد و پاکی، کمتر دیده شده است.»
و گفته‌اند که معنی قضا در قرآن بر ده وجهست بمعنی وصیت چنانک گفت وَ قَضی‌ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ و بمعنی اخبار چنانک گفت «وَ قَضَیْنا إِلی‌ بَنِی إِسْرائِیلَ» و بمعنی فراغ چنانک گفت «فَإِذا قَضَیْتُمْ مَناسِکَکُمْ»، «فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ» و بمعنی فعل چنانک گفت «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ و بمعنی وجوب چنانک گفت وَ قُضِیَ الْأَمْرُ ای وجب العذاب. جای دیگر گفت قُضِیَ الْأَمْرُ الَّذِی فِیهِ تَسْتَفْتِیانِ و بمعنی کتابت چنانک گفت وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا ای مکتوبا فی اللوح المحفوظ، و بمعنی اتمام چنانک گفت فَلَمَّا قَضی‌ مُوسَی الْأَجَلَ ای أتمّه و بمعنی فصل چنانک گفت وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ و بمعنی خلق چنانک گفت فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ و بمعنی احکام و اتقان فعل چنانک گفت وَ إِذا قَضی‌ أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ.
و قول قضات حکم باشد، و از خطا و سهو دران احتراز ستوده است. و نادر آنکه همیشه راست گوی و محکم کار بودی، از شقاوت ذات و شوربختی من دراین حادثه گزافکاری بردست گرفتی، و اتقان و احتیاط تمام یکسو نهادی، و بتمویه اصحاب غرض و ظن مجرد خویش روی بامضای حکم آوردی
ابن‌عباس، ابن مبارک، عاصم، کسائی، ابن عمر، ابن زبیر، ابن هریره عطاء، طاووس و نیز امام فخر رازی در تفسیر کبیر و جلال الدین سیوطی در اتقان که مدعی تواتر روایاتند، از طرفداران نظریه جزئیتند. بعضی مانند مالک و ابو عمرو و یعقوب می‌گویند که جزء هیچ سوره‌ای نیست و فقط برای اوائل سوره‌ها تیمناً نازل گشته و نیز برای فواصل سوره‌هاست؛ ولی بعضی از پیروان مسلک شافعی و حمزه قائل به تفصیلند که می‌گویند فقط در سورهٔ حمد جزء سوره‌است و در سوره‌های دیگر نیست.
لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ای القدرة علی ابداعها و اتقانها و ما فیها من المطر و الارزاق و الدفائن و النبات یُحْیِی وَ یُمِیتُ یحیی النطف المیتة و یمیت الحی.