ابوا
معنی کلمه ابوا در فرهنگستان زبان و ادب

ابوا

معنی کلمه ابوا در فرهنگستان زبان و ادب

{oboe} [موسیقی] سازی از گونۀ سُرناها

معنی کلمه ابوا در دانشنامه عمومی

اُبوا ( به فرانسوی: hautbois، به معنای چوب بلند یا اعلا ) ساز بادی چوبی دوقمیشی یا ساخته شده از مواد مصنوعی است که معمولاً در موسیقی کلاسیک غربی به کار می رود. ابوا تقریباً دارای ۶۵ سانتی متر طول، کلیدهای فلزی، و سوراخ های مخروطی شکل است که صدا با دمیدن در آن تولید می شود.
• کوک ارکستر قبل از نواختن از این ساز گرفته می شود ( به دلیل دقیق بودن کوک ابوا )
• نُت این ساز را با «کلید سُل» می نویسند.
ابوا را به رنگ سبز تشبیه می نمایند و آنرا یک ساز روستایی می دانند، چون لحن آن خاطره دشتستانهای سرسبز و مراتع را در نظر می آورد و طراوت مخصوصی دارد.
گفته می شود که اُبوا ( از طریق ساز قرون وسطاییِ «شاوْم" ( shawm ) ، که بعد از جنگ های صلیبی به اروپا برده شد ) ریشه در سُرنایِ ایرانی دارد.
اولین ابوای باروک در اواخر سدهٔ ۱۷ در فرانسه ظهور کرد. ابواهای اولیه از سازی به نام شاوْم گرفته شده است؛ شاوْم سازی بود که در دوره های قرون وسطی و رنسانس بسیار مورد استفاده قرار می گرفت.
نواختن ابوا سخت تر از نواختن سازهای بادی دیگر مانند فلوت و کلارینت است و مهارت زیادی لازم دارد.
یوهان سباستیان باخ، ولفگانگ آمادئوس موتسارت، و ریچارد اشتراوس از آهنگ سازانی هستند که برای ابوا کنسرتو نوشته اند.
یوسف لطیف اولین نوازنده ای بود که در موسیقی جاز تک نوازی ابوا اجرا کرد ( سال ۱۹۶۳ ) . بعد از او این ساز گهگاه در گروه های جاز دیده می شود.
معنی کلمه ابوا در دانشنامه عمومی

معنی کلمه ابوا در دانشنامه آزاد فارسی

ابوآ. اُبوآ (oboe)
ساز موسیقی از خانوادۀ بادی های چوبی. نوعی شاوم تربل (سوپرانو) اصلاح شده با لوله ای که قطر آن در قسمت بالا کم می شود و زبانۀ دوگانه ای بر آن سوار شده است. اُبوآ را خانوادۀ هوتتر۱ که سازندگان آلات موسیقی بودند در حدود ۱۷۰۰ ساختند و در گروه موسیقی دربار لوئی چهاردهم به کار رفت. اُبوآی دو، با محدوده ای معمولاً حدود۲.۵ اکتاو، آوایی غنی و بسیار پالایش یافته و شکوهمند دارد. آهنگ سازانی همچون ویوالدی۲، آلبینونی۳، ریشارد اشتراوس۴، مارتینو۵ و دیگران برای این ساز کنسرتو ساخته اند. هاینتس هولیگر۶ از استادان امروز نوازندگی اُبوآ است. بعد از اُبوآ، کاربردی ترین عضو این خانواده کر آنگله است، که یک فاصلۀ پنجم بم تر صدا می دهد. انواع آلتوی این ساز عبارت اند از اُبوآ د آمور (یک سوم کوچک بم تر) و اُبوآ دا کاچا (یک پنجم بم تر) که در آثار یوهان سباستیان باخ۷ و سایر آهنگ سازان قرن ۱۸ یافت می شوند، و در ارکسترهای امروز جای خود را به کر آنگله داده اند. ساز کمیاب هکلفون۸ نیز نوع باریتون اُبوآ است.

معنی کلمه ابوا در ویکی واژه

سازی از گونۀ سُرناها.

جملاتی از کاربرد کلمه ابوا

ابوالفضل مقصودلو (زاده ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در گرگان استان گلستان) ورزشکار و عضو تیم ملی کبدی مردان ایران است. او فعالیت حرفه‌ای خود در ورزش کبدی را از سال ۱۳۸۷ شروع کرد.
از جمله استادان او در هنرستان موسیقی می‌توان به ماریکو مانوکیان و ابوالقاسم طالب‌زاده اشاره نمود. در سال‌های آغاز هنرستان به عنوان خواننده خردسال در اجرای چند اُپرا از جمله اپراهای توسکا، کارمن، «ورتر» و «اتللو» در تالار رودکی شرکت کرد. وی از ۱۶ سالگی با ارکستر سمفونیک تهران، صدا و سیما و فرهنگسرای بهمن همکاری داشته‌است. او در سال ۱۳۷۵ از دانشکده موسیقی دانشگاه هنر تهران فارغ‌التحصیل شد و پایان‌نامه او با عنوان «اصول نوازندگی ویولن» به عنوان پایان‌نامه برتر، موفق به اخذ جایزه و لوح تقدیر شد. وی در انتشار کتاب‌های «اصول نوازندگی و تدریس ویولن» ایوان گالامیان و «اُصول دست چپ در ویُلن» روجرو ریچی هر دو با ترجمه و توضیحات محسن کاظمیان، مشارکت داشته
شیخ ابوالقسم روباهی بود در نشابور، از بزرگان متصوفه و سرور ده درویش بود از صوفیان معروف و ایشان مریدان استاد امام ابوالقسم قشیری بوده‌اند. چون شیخ به نشابور رسید هر ده بمجلس شیخ حاضر شدند و در خدمت شیخ بیستادند و از جملۀ مریدان شیخ شدند. ابوالقسم روباهی گفت کی مدتها از حقّ سبحانه و تعالی درمی‌خواستم کی یا رب درجۀ شیخ بوسعید بمن نمای. شبها درین معنی زاری و تضرع می‌نمودم تا یک شب رسول را صلی اللّه علیه و سلم بخواب دیدم، انگشتری درانگشت دست راست، نگینی پیروزه در وی نشانده. مرا گفت درجۀ شیخ بوسعید می‌طلبی؟ گفتم بلی یا رسول اللّه. انگشت بمن نمود و گفت چون نگینست در انگشتری. لرز بر من افتاد. از خواب بیدار شدم و دیگر روز به خدمت شیخ به مجلس بنشستم، روی به من کرد و گفت حدیث آن انگشتری چونست؟ چون از شیخ بشنیدم درپایش افتادم، قدس اللّه روحه العزیز.
به نیزه تکیه چو از بهر استراحت کرد ابوالحنوق یکی سنگ کین حوالت کرد
ابوالفتح عبدالرحمن منصور خازنی یا به صورت کوتاه، خازنی (۱۱۱۵–۱۱۳۰)، منجمی ایرانی در زمان امپراتوری سلجوقیان بود. جداول نجومی او که تحت حمایت سلطان سنجر (زیج السنجری، ۱۱۱۵) نوشته شده‌است، یکی از آثار مهم در نجوم ریاضی دوره قرون وسطی به‌شمار می‌رود. او موقعیت ستارگان ثابت را تعیین کرد و معادلات زمانی را برای عرض جغرافیایی مرو که در آن مستقر بود فراهم کرد. او همچنین در مورد سیستم‌های تقویمی مختلف و دستکاری‌های مختلف تقویم‌ها مطالب زیادی نوشت. او مؤلف دایره المعارفی در مورد ترازو و تعادل آب بود.
ابوالفضل بازرگان فعال سیاسی ایرانی و برادرزاده مهدی بازرگان است.
الجماهر فی معرفة الجواهر: بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تألیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده و نوشته‌است. او نظریّات و گفته‌های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را دربارهٔ حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده‌است.
شود به نثر ثنا گسترم ابواسحق ز من ریاضی تحصیل کرده بوریحان
ابوالفضل صفاری (متولد یزد) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و هنرپیشه ایرانی است.
هم اسباب رزقش گره بر گره هم ابواب دخل وی از تنگنا
ابوالعبّاس گوید فروترین ذکر آنست که فراموش کنی آنچه دون ذکر است و نهایت ذکر آن بود که غائب بود ذاکر اندر ذکر از ذکر.
ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی (زاده شده در ۳۸۵ ه‍.ق. / ۹۹۵ م/ ۳۷۴ ه.ش. در حارث‌آباد بیهق (سبزوار امروزی) – فوت در ۴۷۰ ه‍.ق. / ۱۰۷۷ م. در غزنین) تاریخ‌نگار و نویسنده ایرانی در دربار غزنوی است. شهرت او برای نگارش کتاب معروف به تاریخ بیهقی است که مهم‌ترین منبع تاریخی در مورد دوران غزنوی به شمار می‌رود. بسیاری ابوالفضل بیهقی را پدر تاریخ نویسی نوین می‌دانند.
نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت به‌سر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی هرچند شاعری مدح‌پیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بوده‌است، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دست‌نشاندگان قزل ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کرده‌است، اتابک شمس‌الدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شده‌است، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام برده‌است، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کرده‌است.
در این شهر دو امامزاده وجود دارد به نام امامزادگان سید ابوالحسن و سید ابوالقاسم که به برادران امام رضا نسبت داده می‌شوند که در راه زیارت رضا کشته شدند و در بین عامه مردم این شهر به مزار بالا و مزار ته (به معنی پایین) معروف هستند؛ که مرقد امام زاده سید ابوالقاسم در شرق و امامزاده سید ابوالحسن در غرب این شهر قرار دارد.
میرزا ابوالحسن معاضدالسلطنه پس از خلع محمدعلی‌شاه از سلطنت و پیروزی مشروطه‌خواهان به ایران برگشت و به عنوان نمایندهٔ گیلان در سال ۱۲۸۸ خورشیدی وارد مجلس شد. پیش از به پایان رسیدن دوره نمایندگی اش، در نوزدهم امرداد ۱۲۹۰ صمصام‌السلطنهٔ بختیاری او را به جای محمدحسین دبیرالملک که برای معالجه به اروپا رفته بود به عنوان وزیر پست و تلگراف به مجلس معرفی کرد.
سر مهان و چراغ جهان ابوالیسر آن که افتخار تبار است و اختیار نژاد
روان صورت معنی ابوالعلا صاعد که هست دولت او داعی صغار و کبار
شیخ ابوالقاسم نصرآبادی گوید: که بوعلی کاتب را گفتند: کی بکدام بهشت مایل تری ازین دو: بفقر یا بغنا؟ گفت: بآنک بلندتر است درجه و مه است قدر آن، پس ازین دو بیت برخواند. بیت:
ابوالفضل را چون شهنشاه دید دگر باره آوا زدل بر کشید
اگر صاحب ابوالقاسم در آن عهد برادی و کفایت بود مشهور