ابرها (نمایشنامه). ابرها ( به یونانی Νεφέλαι / Nephelai ) یک کمدی نوشتهٔ نمایشنامه نویس مشهور آریستوفان است که به هجو مُدهای روشن فکری در آتن کلاسیک می پردازد. این نمایشنامه توسط رضا شیرمرز، به فارسی ترجمه شده است. ابرها هجویه ای علیه سقراط است و نوخواهی سقراط را به سخره می گیرد. که در آن استرپسیادس به دلیل ولخرجی های پسر اسب سوارش، فیدیپیدس به شدت مقروض است و برای یافتن راه حل، خواب را بر خود حرام کرده بالاخره تصمیم می گیرد از علم سوفیست ها برای دست به سر کردن طلبکاران و نیل به خوشبختی استفاده کند. از فیدیپیدس می خواهد تا این هنر مفید را بیاموزد، ولی او نمی پذیرد و در نتیجه خود استرپسیادوس، تصمیم به مطالعه می گیرد و به تفکرجاه سقراط می رود. استرپسیادس Sterpsiades فیدیپیدس Phidippides مستخدم استرپسیادس سقراط Socrates شاگردان سقراط حق ناحق پاسیاس ( طلبکار ) Pasias آمینیاس ( طلبکار ) Amynias گروه همسرایان ابرها پدیدآورنده:
معنی کلمه ابرها در دانشنامه آزاد فارسی
اَبْرها (Nephelai) کمدی نمایش نامه ای نوشتۀ آریستوفانس، به زبان یونانی قدیم، نخستین اجرا در مسابقات موسوم به دیونوسیای آتن، در ۴۲۳ پ م. چون ابرها در این مسابقات رتبۀ سوم را به دست آورد، آریستوفانس در فقراتی از آن دست برد و تحریری نو به دست داد. ابرها بدین سبب که یکی از شخصیت های آن سقراط است، شهرتی دوچندان یافته است. آریستوفانس در این اثر روح سوفسطایی غلبه یافته بر جامعۀ آتنی را پس از جنگ های پلوپونزی به باد انتقاد گرفته است. استرپسیادس مقروض، پسرش فیدیپیدس را به درسگاه سقراط می فرستد تا در محضر استاد فن استدلال برای بازنپرداختن قروض را بیاموزد. فیدیپیدس سوفسطایی ای از آب درمی آید که به جای آن که طلبکاران را با مغالطه های منطقی از گرد پدر براند، پدرش را با فنون منطقی منطبق با حقیقت و عدالت مجاب می کند که پسر می بایست پدر را کتک بزند. استرپسیادس روی در خانۀ سقراط می نهد تا آن جا را به آتش کشد. آریستوفانس در این کمدی سنت های دیرین و عقل گرایی نواندیشانه را در مقابل هم قرار می دهد.
جملاتی از کاربرد کلمه ابرها
پس آنگه بغرید بر ابرها بیا تا ببینی تو نراژدها
ابرهارد فرزندان دیگری نیز به شکل نامشروع از زنان مختلف خارج از این ازدواج داشت.
ویژگیها: این ابرها بسیار ضخیماند؛ به طوری که در روز میتوانند هوا را تاریک کنند و بارش بسیاری به همراه داشته باشند همراه با صاعقه.
لکهٔ سیاه بزرگ، آشفتهترین بخش نپتون است. این لکه که بیشتر شبیه گردباد است در نیمکرهٔ جنوبی این سیاره قرار دارد. در اطراف این لکه ابرهای سفیدی وجود دارد. لکهٔ سیاه بزرگ به اندازهٔ کره زمین است و در جهت خلاف عقربههای ساعت میچرخد؛ همچنین بعضی اوقات از خود لکههای سیاه کوچکتری هم تولید میکند. این لکه از بسیاری جهات شبیه لکهٔ سرخ مشتری است با این فرق که در شکل و اندازهٔ آن بیشتر تغییر به وجود میآید. در نزدیکی قطب جنوب نپتون لکهٔ سیاه دیگری شبیه بادام، وجود دارد که آن را لکهٔ سیاه۲ مینامند. با این که بادهای پر سرعت تمام این سیاره را فراگرفتهاست سریعترین آنها در نزدیکی لکهٔ سیاه بزرگ قراردارد. در آن جا سرعت بادها به ۲٬۴۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد.
میان ابر[واژهنامه ۴۶] ابری جهانی از ابرهای به هم پیوستهاست که از گسترش مفهوم اینترنت به عنوان شبکه شبکهها نتیجه میشود. این واژه نخستین بار در سال ۲۰۰۷ توسط کوین کلی[واژهنامه ۴۷] بکار رفت که نظر خود را اینگونه بیان کرد که» ما سرانجام به میان ابر خواهیم رسید که ابر ابرهاست. این میان ابر ابعادی به اندازه یک ماشین متشکل از تمام سرورها و شرکتکنندههای روی زمین است. « این واژه در سال ۲۰۰۹ مقبولیت عام یافت و همچنین برای توصیف مراکز داده آینده بکار رفتهاست.
بلرزید گیتی از آن زخم گرز نشد ابرها را خبر یال و برز
فضاپیمای مارینر ۲، ساخت ناسا که در اوت ۱۹۶۲ پرتاب شد، در دسامبر ۱۹۶۲ از ۳۵٬۰۰۰ کیلومتری زهره گذشت. مشاهدات این سفینه نشان داد که زهره را ابرهای سفید رنگ مایل به زردی، کاملاً پوشاندهاست و شکافی در این ابرها نیست که از راه آن بتوان نظری به سطح جامد این سیاره افکند.
عرق ریزی ابرها در بهار ز شرم کف سحر آسای اوست
خواه عقاب پرگشوده در پروازش باشد، چه شکوفههای باز سیب، کشمکش اسب کار، قوی نرم و ملایم، بلوط منشعب، جویبار روان پیچ در پیچ، ابرهای متحرک به دنبال، و بر فراز خورشید، شکل (فرم) همیشه کارکرد را دنبال میکند و این قانون است. جایی که کارکرد تغییر نمیکند، فرم تغییر نمیکند. صخرههای گرانیتی، تپههای همیشه جوینده، برای قرنها باقی میمانند. رعد و برق زندگی میکند، شکل میگیرد و در یک بارقه میمیرد.
جهان را رهانم از آن اژدها پس آنگه شتابم سوی ابرها
آلسو در تابستان سال ۲۰۰۲، شروع کرد به برنامهریزی کنسرتها در یک تور در کشورهای شوروی سابق. او یک ویدئوی جدید برای آهنگش ساخت. او فیلم عاشقانهٔ بر فراز ابرها را بازی کرد؛ و برای یک فیلم دیگر به نامآتلانتیدا دو آهنگ تهیه خواند.
یکی نعره زد همچو نراژدها که لرزید از بیم او ابرها
کوهها در هم شکستند ابرها بر هم زدند تازیان اندر عنان و بختیان اندر مهار
همه آبهای ناآلود و پاک که از ابرها سرازیر شده و بر سینه زمین همچون رودها، چشمهسارها، دریاها و دریاچهها آرام یافتهاند.
حالت اَبر تودهای از قطرههای بسیار ریز یخ است که در طبقههای پایینی (تروپوسفر) و میانی اتمسفر تشکیل میشود. عناصر تشکیلدهندهٔ این تودهٔ بخارمانند همان عناصر تشکیلدهندهٔ مایعات سطح سیاره هستند. در سیارهٔ زمین، ابرها نه از بخار آب بلکه از قطرههای بسیار ریز یخ تشکیل شدهاند.
بدو گفت رضوان که کوه فناست نشیمنگه دیو نر ابرهاست
شش سال دمادم غم و تیمار تو خورده ست وقتست که او رابرهانیم ز تیمار
به مانند دریای چین بردمید از آن ابرها گفت او را شنید
ابرهارد تمامی یهودیان ساکن وورتمبرگ را به اتهام توطئه اخراج یا دستگیر کرد. تصرف اموال آنها و نارضایتی مردم از یهودیان به سبب دریافت بهرههای سنگین را دلیل این اقدام دانستهاند.