آپولون
معنی کلمه آپولون در دانشنامه آزاد فارسی
در اساطیر یونان و رم، خدای خورشید، موسیقی، شعر، غیب گویی، کِشت و زرع، زندگی روستایی و نیز سرپرست موزها. آپولون و آرتمیسدوقلوهای زئوس و لِتوبودند. آپولون در مجسمه های دورۀ باستان تجسّم زیبایی آرمانی مردانه است. پرستشگاه های اصلی وی در محل فرضی تولدش در جزیرۀ دلوس، سیکلادو دلفی واقع اند. اصلیت آپولون غیرهلنی است و احتمالاً ریشه در نواحی مرکزی آسیای_صغیر دارد. به عقیدۀ برخی محققان منشأ اصلی این خدا آپولونوس، خدای دروازه ها در فرهنگ حِتّی هابوده است. برخی دیگر معتقدند که آپولون دراصل ربّ النوع شبانان در سرزمین های بکر شمال است. رابطه ای نیز میان آپولون کیش هلنی و کیش باستانی خدایان دوزخوجود دارد. رومیان نخستین بار از طریق اتروسک هاو ایالات یونانی جنوب ایتالیا آپولون را شناختند و در ۴۳پ م معبدی برای وی در رم بنا شد. در دوران جمهوری روم وی، را عمدتاً ربّ النوع شفابخشی و غیب گویی قلمداد می کردند. اوگوستوس معابد باشکوهی در آکتیومو پالاتینبه نام او بنا کرد که در بقای شأن و منزلت وی بسیار مؤثر بود. مجسمه ای از آپولون به نام آپولون_بلودرهدر واتیکان موجود است که تصویر چندان دقیقی از تلقّی یونانیان باستان از آپولون به دست نمی دهد. مجسمه های قدیمی تر تصویر بهتری از این مفهوم انتقال می دهند. از قرن ۵پ م وی را همان خدای خورشید می خواندند. آپولون در میان مردان یونانی مظهر گذر از دوران نوجوانی به بزرگسالی است. عبادتگاه وی در مرکز ساختمان معبد دلفی قرار دارد. در دلوس آپولون مقامی نازل تر از آرتمیس دارد. رقص و آواز مراسم شفابخشی را که از جشنوارۀ هیاکین تیادر آمیکلای(اسپارت) نشأت گرفته، به عنوان مراسم کیش آپولون نیز می شناسند. با این که معبد اصلی وی در دلفی قرار داشته است، دیگر معابدش به ویژه برانخیدایو کلاروسدر ایونیا، اهمیت بیشتری داشته اند. (معبد کلاروس در دوران هلنی اهمیتی خاص داشته است). نزول الهام با تسخیر روح همراه بود؛ به این ترتیب که یا خود خدا روح فرد واسطه را تسخیر می کرد و یا الهامات وی بر واسطه نازل می شد (فرد واسطه در این جا، زن محلی ۵۰ساله ای است که پوتیانام دارد). شهرت سروش معبد دلفی از ۸ تا ۶پ م به لیدیا در آناتولی هم رسید. مراسم استپ تریای دلفیکه همۀ شرکت کنندگان آن تطهیر می شدند، هر هشت سال یک بار برگزار می شد. نفوذ بسیار معبد دلفی را می توان در اساطیری جست که حاوی غیب گویی و پیشگویی هستند. در این افسانه ها آپولون نقش خدای الهام بخش را داراست. دلفی را مرکز جهان می دانستند که سنگ معروف اومفالوس(ناف جهان) نشان آن بود و آپولون نیز بر آن تکیه می زد.
معنی کلمه آپولون در ویکی واژه
عنوان کاهنانی است که مامور تهيه قربانیان بودند.
جملاتی از کاربرد کلمه آپولون
صفات آپولون با کمان او وابستگی مستقیم دارد .سوفو کل
نکته مهمتر این است که آپولون وآسمان نیست که مسئول بیچارگی ایدیپاست. اگرچه ایدیپ یک بار این گونه فکرمیکند و آسمان را مقصر میداند. آپولون وپیشگوییهای او فقط مسئله را پیشگویی کردهاند، و نکته مهم این است که آنها قدرتمانع شدن و قدرت خلق سرنوشت ایدیپ راندارند. همانطور که لوکاستی اشاره میکند: پیشگویی این گونه بوده که لائُس توسط پسری کشته خواهد شد که از او و لوکاستی است. خدایان در ایدیپوس شهریار جز بیانگرچنین سرنوشتی نیستند. آنها فقط سرنوشت را پیشگویی میکنند. از سوییدیگر آپولون در زمان حاکمیت طاعون درشهر کمککننده و یاریگر ایدیپ هستند. آنهاجواب روشنی در برابر سؤال ایدیپ میدهندو دیگر هیچ کاری ندارند.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال راسینگ کلوب آویاندا، باشگاه فوتبال آپولون اسمیرنیس، و باشگاه فوتبال نیولز اولد بویز اشاره کرد.
آپولون با نیروی موسیقی خویش میتوانسته همه را مطیع اراده خود و همه زنان زیبا را اسیر خود سازد.
هومر در اشعار خود به وجود آپولون چنین اشاره میکند:
این الهه دوقلوی آپولون خدای موسیقی و هنر است. آرتمیس یکی از الهههای باکره و مظهر پاکدامنی المپ بهشمار میرفت. داستان ایفی ژن دختر آگاممنون که پدرش بهنگام جنگ تروا او را قربانی راه آرتمیس نمود تا بادهای موافق را برای حرکت کشتیهای خویش از طرف خدایان فراخواند. در جزیره دلس نیز معروفترین معبد آپولون و دیانا یعنی الهه رومی قابل تطبیق با آرتمیس وجود دارد و گویند آنها در همین جزیره قدم به عرصه وجود گذاشتهاند. کالیماک در سرودی برای آرتمیس ساخته میگوید: آرتمیس پیش از آپولون به دنیا آمد و به هیچ وجه مادر خود (لتو) را ناراحت نکرد.
در آغاز فعالیت آکمهئیستها سه بیانیه در مورد آکمهئیسم منتشر شد. دو بیانیه که یکی را گومیلیوف نوشته بود و دیگری را گارادیتسکی در ژانویه ۱۹۱۳ شمارهٔ اول مجله آپولون منتشر شد. بیانیه سوم با عنوان سحرگاه آکمهایسم توسط ماندلشتام نوشته شد این مقاله مقالهٔ سنگین و تخصصی بود به همین دلیل ۶ سال طول کشید تا شرایط انتشارش فراهم شود و سرانجام در ۱۹۱۹ منتشر شد.
در طول سلطنت امپراتور اورلیان (ح. ۲۷۰–۲۷۵ م) آیین سول اینویکتوس («خورشید شکستناپذیر / تسخیرناپذیر») به عنوان آیین خانوادگی او ترویج شد. این فرقه مفاهیمی از ژوپیتر، آپولون و هلیوس را نیز در خود جای دادهاست. سول اینویکتوس با یک فرقه نظامی محبوب دیگر، فرقه میترائیسم ادغام شد. آرمانهای اورلیان را میتوان در «یک خدا، یک امپراتوری» خلاصه کرد.
از دیدگاه افلاطون مغ به معنی خدمت به خدایان است. در این نظر، آپولونیوس و دئو کرسوستم نیز با او همرایاند. مغها از دیدگاه استرابون یک زندگی مقدس را پیش میگیرند و به نظر سوسیون، آنها خدایان را با اهدای قربانی و خواندن دعا میستایند و از سوی خدایان نیز مورد اجابت قرار میگیرند. مغها ماهیت و جوهره خدایان را نشان داده و آشکار میسازند و پیرامون عدالت سخن گفته و بت را محکوم میکنند. ارسطو مغان را کهنتر از مصریان میشمرد. در آثار یهود مانند کتاب ارمیا از واژه مجوس نام برده شدهاست که اشاره به مغان دارد. در منابع بابلی بارها به نام مجوس در مقام کسانی که دارای علوم غریبه و قدرت پیشگویی و تعبیر خواب دارند برمیخوریم.
از باشگاههایی که در آن بازی کردهاست میتوان به باشگاه فوتبال رئال مادرید، باشگاه فوتبال آپولون لیماسول، باشگاه فوتبال لیورپول، باشگاه فوتبال رئال مورسیا، باشگاه فوتبال سلتاویگو، باشگاه فوتبال رئال مادرید کاستیا، باشگاه فوتبال اوئسکا، باشگاه فوتبال دپورتیوو لاکرونیا، و باشگاه فوتبال رکریتیوو اوئلوا اشاره کرد.