آنچت

معنی کلمه آنچت در لغت نامه دهخدا

( آنچت ) آنچت. [ چ ِ ] ( ضمیر + حرف ربط + ضمیر ) مخفف آنچه ترا :
بدو گفت زال ای پسر هوش دار
هر آنچت بگویم ز من گوش دار.فردوسی.

معنی کلمه آنچت در فرهنگ معین

( آنچت ) (چِ ) (اِ اشاره مر + ضم . ) مخفف آن چه تو را.

معنی کلمه آنچت در فرهنگ عمید

( آنچت ) آنچه تو را: بدو گفت زال ای پسر هوش دار/ هرآنچت بگویم ز من گوش دار (فردوسی۲: ۲۴۵ ).

معنی کلمه آنچت در ویکی واژه

(شاعرانه): مخفف آنچه‌ات، آنچه تو را؛ آنچه تو را، آنچه به تو. .../ هر آنچت بگویم ز من گوش‌دار. «فردوسی»
اشاره مر +

جملاتی از کاربرد کلمه آنچت

بهر آنچت اشارتست اکنون طاعت آورد و بنده فرمان شد
از ایران هر آنچت بپرسم بگوی متاب از ره راستی هیچ روی
پس من آنچت گفتم ای نیکو سوار راست گفتم تو خیال کژ مدار
به کس مپسند آنچت نیست درخور مسلمانی همین است ای برادر
جهان را سر به سر در خویش می‌بین هر آنچت کاخر آید پیش می‌بین
مزن دم در آنچت گزیرست ازان که حمل افتد این شیوه بر بیهشی
چو حق با مصطفی اسرار گفتست نگه میدار آنچت یار گفتست
که هست و نیست یکسر بر گذار است هر آنچت نیست آنرا هست پندار
ز بیشی هرآنچت بباید بخواه ز تخت و ز مهر و ز تیغ و کلاه
دادت خدای بخت و بزرگی و فر و هوش از تو گرفت نتوان آنچت خدای داد