جملاتی از کاربرد کلمه آدم نما
هیچ نقدی در خلاص بوته عالم نماند هیچ نوری در چراغ دوده آدم نماند
چون رشید الدین که بر خوردار باد یک وفادار از بنی آدم نماند
حقیقت دان که دنیا هست آدم نماید راز کل اینجا دمادم
معرفتی در گل آدم نماند اهل دلی در همه عالم نماند
عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
سنگِ مرمر ره آدم نما بساته فلک دکته، کارمسرا بساته
بجز خورشید در عالم نماند وجود اندر دم آدم نماند
معرفت اندر گل آدم نماند اهل دلی در همه عالم نماند
حقیقت دم شد و همدم نماندست وجود عالم و آدم نماندست