داعی الله

معنی کلمه داعی الله در فرهنگ معین

(یُ لْ لا ) [ ع . ] (اِمر. ) ۱ - خوانندة خدا. ۲ - پیغامبر اسلام (ص ).

معنی کلمه داعی الله در فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- خواننده خدا ۲ - پیغامبر اسلام توضیح ۱ - در سوره احقاق آمده است : جماعتی از جنیان چون آیات قر آن مجید را شنیدند بنزد کسان خود رفتند و گفتند که پس از موسی ( ع ) کتابی فرستاده شده است که خلق را به راست و طریق مستقیم هدایت می کند (( یا قومنا اجیبوا داعی الله و آمنوا به و یغفرلکم ذبوبکم و یجر کم من عذاب الیم و من یحب داعی الله فلیس بمعجزفی الارض و لیس له من دونه اولیائ اولئک فی ظلال مبین . ) ) ( سوره احقاف آیه ۳٠ و ۳۱ ) ( ای کسان ما . داعی الله را اجابت کنید و باو ایمان آورید تاشما را از گناهانتان بیامرزد و از عذاب پردرد برهاند و آنکه داعی الله را اجالت نکند عاجز کننده در زمین نیست و او را جز وی یاورانی نخواهد بود . آنها در گهراهی آشکارند ) : (( شومی آنکه سوی بانگ نماز داعی الله را نبردندی نماز ) ) (( دعوت مکارشان اندر کشید الحذر از مکر شیطان ای رشید . ) ) ( مثنوی ) توضیح ۲ - نیکلسن درین ابیات گمان برده که این کلمه بمعنی مطلق در خواست است ( مثنوی )

معنی کلمه داعی الله در ویکی واژه

خوانندة خدا.
پیغامبر اسلام (ص)

جملاتی از کاربرد کلمه داعی الله

ربع مسکون فی المثل گر مجلس وعظش بود چون اجیبوا داعی الله دردمند اندر دیار
چو بشنید او که خوانندش بدرگاه بدستور «اجیبوا داعی الله»
شومی آنک سوی بانگ نماز داعی الله را نبردندی نیاز
به معنی واعظ است وداعی الله کند قلب محق را از حق آگاه