خرخر کردن

معنی کلمه خرخر کردن در لغت نامه دهخدا

خرخر کردن. [ خ ُ خ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بَخِست کردن. غطیط و آواز خرخر از بینی و خیشوم بوقت خواب برآمدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه خرخر کردن در فرهنگ فارسی

بخست کردن غطیط و او از خرخر از بینی و خیشوم بوقت خواب بر آمدن .

معنی کلمه خرخر کردن در ویکی واژه

russare

جملاتی از کاربرد کلمه خرخر کردن

تنگی نفس، کبودی لب‌ها و نوک انگشتان، کاهش یا توقف حرکات قفسهٔ سینه، رنگ‌پریدگی، اشکال در صحبت کردن، سرفه، گشادی مردمک، چنگ زدن گردن با دست، خرخر کردن، لرزش، تشنج، کاهش سطح هشیاری، کندی و نامنظمیِ نبض و از دست دادن حواس از نشانه‌های اولیهٔ خفگی هستند.
تنگی نفس، کبودی لب‌ها و نوک انگشتان، کاهش یا توقف حرکات قفسه سینه، رنگ پریدگی، اشکال در صحبت کردن، سرفه، گشادی مردمک، چنگ زدن گردن با دست، خرخر کردن، لرزش، تشنج، کاهش سطح هوشیاری، کندی و نامنظمی نبض و از دست دادن حواس از علائم اولیه خفگی هستند.
زمانی که یک حیوان خرخر می‌کند، تارهای صوتی او در یک فرکانس پایین شروع به لرزش می‌کند که در نتیجه آن صدای لرزان منحصر به فردی ایجاد می‌گردد. نظریه ای که مطالعات نوار عصب و عضله نیز پشتیبان آن است، بر این باور است که گربه‌ها این صدا را با استفاده از پرده‌های صوتی یا با استفاده از ماهیچه‌های حنجره متناوباً چاکنای را به سرعت منبسط و منقبض نموده و باعث لرزش هوا هنگام دم و بازدم می‌گردد. هنگامی که گربه نفس می‌کشد با دم و بازدم تلفیق شده و صدای خرخر هارمونیکی ایجاد می‌گردد. خرخر کردن گاهی با دیگر صداها همراه می‌گردد که در گربه‌های مختلف متغیر می‌باشد. برخی فقط خرخر می‌کنند در حالی که دیگر گربه‌ها صدای کم دیگری که بعضاً ناله کردن نیز نامیده می‌شود، از خود ساطع می‌کنند.