تخالط

معنی کلمه تخالط در لغت نامه دهخدا

تخالط. [ ت َ ل ُ ] ( ع مص ) آمیختن با هم به معاشرت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اشتباک. ( المنجد ).

معنی کلمه تخالط در فرهنگ معین

(تَ لُ ) [ ع . ] (مص ل . ) با یکدیگر معاشرت و آمیزش کردن .

معنی کلمه تخالط در فرهنگ عمید

۱. با هم آمیختن.
۲. با یکدیگر آمیزش و معاشرت داشتن.

معنی کلمه تخالط در ویکی واژه

با یکدیگر معاشرت و آمیزش کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه تخالط

ابراهیم نخعی گفت: «سیطوّقون» معنی آنست که: روز قیامت طوق آتشین در گردن آن کس کنند که زکاة ندهد، تا هم چنان که طوق از گردن خالی نبود آتش از وی خالی نبود. مصطفی (ص) گفت: «مانع الزّکاة فی النّار»و قال: «لا تخالط الصدقة مالا الّا اهلکته»،و قال: «ما حبس قوم الزّکاة الّا حبس عنهم القطر»، وقال «لا یقبل اللَّه الایمان و لا الصّلاة الّا بالزّکاة».