اکاسره
معنی کلمه اکاسره در فرهنگ معین
معنی کلمه اکاسره در فرهنگ عمید
معنی کلمه اکاسره در فرهنگ فارسی
(اسم ) جمع کسری ۱ - خسروان پادشاهان . ۲ - شاهنشاهان ساسانی .
معنی کلمه اکاسره در ویکی واژه
جِ کسری ؛ لقب پادشاهان ساسانی.
جملاتی از کاربرد کلمه اکاسره
باد برت جبابره، قصه گرت قیاصره کاسه کشت اکاسره، قلبه چشت هراقله
چون او درگذشت، حکومت به پسرزادهٔ او نصرالدین محمد بن هلال بن بدر رسید و او حاکمی عادل بود و مدبر ملک او محمد خورشید. و در ان عهد نیمی از زمین لرستان در تصرف شولان بود و پیشوای ایشان سیف الدین ماکان روزبهانی بود و او را در آنجا خاندانی قدیم بود و از عهد اکاسره باز حاکم آن دیار بودند و حاکم ولایت شول را نجم الدین اکبر گفتندی و تا اکنون قوم شول در تصرف نوادگان اویند.
قوله تعالی. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ» ابن کثیر و قرّاء بصره یدفع خوانند بیالف، و باقی یدافع بالف، و معنی هر دو یکسانست یعنی یدفع عن المؤمنین کید عدوّهم و و شرّهم. این آیت بساط آیت ثانی است از بهر آن که اوّل آیت که بقتال فرو آمد این آیت بود که: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ»، رسول را و یاران را فرمودند تا با اهل زمین جنگ کنند قیاصره و اکاسره و اقیال و غیر ایشان، و در آن عصر اهل زمین همه کفّار بودند و مؤمنان در جنب ایشان اندک، ربّ العزّه ایشان را وعده نصرت داد و دفاع، و ایشان را درین آیت بر قتال داشت و دلیر گردانید گفت اللَّه شر ایشان و کید ایشان گرچه بسیارند باز دارد از مؤمنان اگرچه اندکند، و گفتهاند معنی آیت بر عموم است، ای یدفع عن المؤمنین بنور السنّة ظلمة البدعة، و بنور الایمان ظلمة الکفر.
بلند رتبهسواری که نعل شبرنگش سر اکاسره را تاج افتخار آمد
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ یعنی یختار لهو الحدیث. و قیل یشتری بماله کتبا فیها لهو الحدیث. مقاتل گفت: در شأن النضر بن الحارث فرو آمد، مردی کافر دل کافر کیش بود، سخت خصومت با رسول خدا، قتله رسول اللَّه صبرا حین فرغ من وقعة بدر. مردی بازرگان بود سفر کردی بدیار عجم و در زمین عجم اخبار پیشینیان: قصه رستم و اسفندیار و امثال ایشان بخرید و قریش را گفت محمد آنچه میگوید از قصّه پیشینیان چون عاد و ثمود هم چنان است که من بشما آوردم از اخبار رستم و اسفندیار و اکاسره. قریش استماع قرآن در باقی کردند و همه روی بوی آوردند و آن قصههای عجم میشنیدند اینست که ربّ العالمین گفت: لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ یعنی یضلّ بتلک الکتب عن تدبّر آیات اللَّه. و قیل: ان قراءة کتب العجم یشکّکهم فیما جعله للنبی حجّة من ذکر اخبار الامم الماضیة.
ای آب نزد کلک تو تیغ اکاسره وی خاک پیش کاخ تو قصر قیاصره
شمشیر تست جازم اصل فراعنه کوپال تست عامل کسر اکاسره
پیش از این در میان ملوک عصر و جبابرهٔ روزگار پیش چون پیشدادیان و کیان و اکاسره و خلفاء رسمی بوده است که مفاخرت و مبارزت به عدل و فضل کردندی و هر رسولی که فرستادندی از حکم و رموز و لغز مسائل با او همراه کردندی و در این حالت پادشاه محتاج شدی به ارباب عقل و تمیز و اصحاب رای و تدبیر، و چند مجلس در آن نشستندی و برخاستندی تا آنگاه که آن جوابها بر یک وجه قرار گرفتی و آن لغز و رموز ظاهر و هویدا شدی آنگاه رسول را گسیل کردندی.