استعلاج. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) طلب علاج کردن. ( غیاث ). - استعلاج بیمار ؛ معالجه طلبیدن. درمان خواستن او. || زفت شدن پوست. ( زوزنی ). زفت پوست شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). درشت گردیدن پوست. ( منتهی الارب ). سخت شدن پوست. ستبر و سخت شدن پوست.
معنی کلمه استعلاج در فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) درمان بیماری طلبیدن . ۲ - (اِمص . ) چاره جویی .
معنی کلمه استعلاج در فرهنگ عمید
۱. علاج خواستن، درمان خواستن، طلب چاره و علاج کردن. ۲. معالجه کردن، درمان کردن.
معنی کلمه استعلاج در فرهنگ فارسی
علاج خواستن، طلب علاج کردن، درمان درد خواستن، طلب چاره و علاج کردن ۱ - ( مصدر ) درمان جستن علاج بیماری طلبیدن مداوای مرض خواستن . ۲ - چاره خواستن . ۳ - ( اسم ) چاره جویی .
معنی کلمه استعلاج در ویکی واژه
درمان بیماری طلبیدن. چاره جویی.
جملاتی از کاربرد کلمه استعلاج
نه دست من از پیکر نزکف علم افتاده است پس ازچه نرانم اسب اندر پی استعلاج
سرعت پرواز ما را پرگشودن غفلت است ذره تا خورشید می خندد به استعلاج ما
دستور روشن رای مشکل گشای گفت: زندگانی پادشاه روی زمین و خسرو چین و ماچین در سایه رای متین و انوار عقل مبین و اسب کامرانی در زیر زین و بسیط زمین زیر نگین، در تمامی شهور و سنین دراز باد و باری تعالی ناصر و معین. چنین آورده اند از ثقات روات و عدول کفات که در حدود کابل در نواحی آمل، دهقانی بود متدین و مصلح و متعفف و مفلح. بیاض روز به اکتساب معیشت گذاشتی و سواد شب به تحصیل طاعت زنده داشتی. برزگری کردی و از حراثت و زراعت نان خوردی و او را زنی بود به وعده، رو به بازی، به عشوه شیر شکاری. روی چون روز نیکوکاران و زلف چون شب گناهکاران و او را معشوقی بود ازین سرو بالایی، کش خرامی، زیبا رویی. روزی دهقان از خانه غایب بود، عاشق گرد حریم خانه او چون حجاج طواف می کرد و به کعبه وصال او پناه می جست تا تقبیل حجر الاسود و تعظیم مسجد الحرام تقدیم کند. معشوقه بر بام کاخ ایستاده بود، چون چشم بر عاشق افکند، سر بجنبانید و دست بر گردن و و گوش و سینه بمالید و از بام به زیر آمد. مرد با آن حرکات وقوفی نیافت، با تحیر و تفکر به خانه آمد و با گنده پیری که گرد آسیای حوادث ایام بر سرش نشسته بود و دست مشعبد روزگار، رخسار او به آن زعفران شسته، این معنی شرح داد و از رای او استصواب و استعلاجی جست. گنده پیر گفت: ترا چنین گفته است که کنیزکی رسیده و برو پستان برآمده نزدیک من فرست. مرد، کنیزیکی همچنین نزدیک او فرستاد و بر زبان او پیغام و سلام فرستاد و گفت:
نسخهٔ لطف حکیمی است علاجت که کنند از شفاخانهٔ او شاه و گدا استعلاج
روز جمعه، ۲۷ مارس ۲۰۱۵ (۷ فروردین ۱۳۹۴) پلیس شهر دوسلدورف که منزل شخصی آندریاس لوبیتز در آن قرار دارد اعلام کرد که در بازرسی از منزل او مدارکی دال بر ابتلای وی به بیماری افسردگی پیدا کرده است. یک گواهی پزشکی پاره شده نیز در میان این مدارک است که بر اساس آن پزشک در روز پرواز برای وی مرخصی استعلاجی نوشته است.
احمد باطبی با وثیقهٔ لطفالله میثمی برای مرخصی استعلاجی از زندان خارج شد و سپس گریخت. این وثیقه منزل مسکونی میثمی است. باطبی در پاسخ به منتقدان در مورد وثیقهٔ آزادی خود، گفت تاکنون که نه وثیقهای مصادره شده و نه کسی حتی تهدید به توقیف آن کردهاست. مناسبات من با آقای میثمی به خودمان مربوط است و من تدبیری هم اندیشیدهام که اگر مسئلهای متوجه ایشان شد، آن را حل کنم.
وی در ۱۵ دیماه ۱۳۹۵ پس از قریب به یازده سال حبس، تحت عنوان مرخصی استعلاجی و با قرار وثیقه سنگین، اجازه ترک زندان را یافت و در حصر خانگی بسر میبرد.
باطبی که یکی از آخرین زندانیان سیاسی وقایع هجدهٔ تیر در زندانهای جمهوری اسلامی بودهاست، پس از تحمل ۹ سال زندان از مرخصی استعلاجی خود استفاده کرده و نوروز ۱۳۸۷ ایران را ترک کرد.
بکتاش آبتین در مدتی که دوران حبس خود را در زندان اوین میگذارند، دو بار به ویروس کرونا مبتلا شد؛ اولین بار، خبرگزاری هرانا در ۱۵ فروردین ۱۴۰۰ ابتلای او به کرونا را تأیید کرد و گفت که هیچ امکانات و تمهیدات پیشگیرانهای وجود نداشته و سالن هواخوری تمام سالنهای بند ۸ زندان اوین مشترک است. درنهایت بهجای مرخصی استعلاجی یا انتقال به بیمارستان، او را قبل از پایان دوره بیماریاش به بند برگرداندند.