بيد
معنی کلمه بيد در لغت نامه دهخدا

بيد

معنی کلمه بيد در لغت نامه دهخدا

بید. ( اِ ) درختی است مشهور و آن را به عربی صفصاف خوانند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). درختی است از تیره بیدها و جنسهای بسیار دارد مانند سفیدو زرد و بید معلق و همه جنسهای این نوع دارای ماده سالی سین هستند که در مداوای درد مفاصل مؤثر است و ضد تب میباشد . درختی است مشهور و بی ثمر و سایه آن در تابستان مطلوب. ( انجمن آرا ). درختی است معروف که بار نمی آورد و آن هفده نوع است از آن جمله گربه بید است که آن را بید گربه و بید موش. و بید بلخی و بید مشک و مشک بید نیز گویند بواسطه شباهت او به پنجه گربه و موش. دیگر سرخ بید و سیه بید است و بید موله نوعی از بید است که شاخهایش آشفته می باشد چه موله بمعنی آشفته است که آنرا بید مجنون خوانند و شاخهایش مایل بزمین می باشد و بید بری مرادف آن است و بعضی مرادف بیدمشک گفته اند و در فرهنگ سروری بید پیاده بمعنی نوعی از بید آورده و به بیتی از سیف الدین اسفرنگی استناد جسته و ظاهراً این نیز داخل انواع مذکور می باشد. ( از آنندراج ) ( از بهار عجم ). نام درختی که بار ندارد و آن هفده نوع است یکی از آن گربه بید است. ( شرفنامه منیری ). طره و خنجر و شمشیر و تیغ از تشبیهات اوست. ( آنندراج ). درختی است ، گویند که بار ندارد ومؤلف این کتاب بار سرو و بار بید هر دو را دیده است مگر قابل خوردن نباشد مگر بید ساده بجز شکوفه ثمر ندارد و صاحب لطائف و سراج اللغات و بهار عجم و دیگراهل لغت نوشته اند که بید بر هفده نوع است چنانکه گربه بید و خربید و بید مجنون و مشک بید و بید موش و بید طبری و بید ساده و سرخ بید و سیاه بید و بید موله و غیره. ( غیاث ). درخت بید قبل از اسیر شدن بنی اسرائیل علامت فرح و سرور بود و بواسطه مطلبی که در کتاب مقدس مذکور است مبدل بعلامت حزن و اندوه گردید. ( از قاموس کتاب مقدس ). درختی است که از آن توده های انبوه و فراوان در مازندران یافت میشود و برای کاغذسازی مفید میباشد. گونه های ذیل از این درخت در ایران است : زرد بید. فوکا. فک. بید کرمانی. طبرخون. سرخ بید. سیاه بید. جودانه. بیدمشک. مشکبید. بید مجنون. بیدناز. بیدموله. بید معلق قسمی بید است که شاخها بسوی زمین آویخته دارد. ( یادداشت مؤلف ). گااُبا گوید دوازده گونه بید در جنگلهای کنار دریای خزر یافت می شود و سه قسم آن فراوان است سالیکس فراژی لبس ، سالیکس میکانس و سالیکس اژیپتیکا . ( یادداشت مؤلف ). خلاف. ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( نصاب ). صاحب منتهی الارب گوید، خلاف نوعی از بید است نه بید. ( یادداشت مؤلف ). درخت یا درختچه ای با برگ ریز بسیار فراوان از نوع سالیکس با برگهای باریک دراز و گلهای نر و گلهای ماده آن بر روی سنبله هایی در دو درخت جداگانه پدید می آیند. انواع مختلف آن در ایران عبارتند از: بید زرد بید سیاه بید مشک بید مجنون با ساقه های برگشته و سرخ بید دارای شاخه های نازک فراوان. چوب بید را برای ساختن تخته و جعبه و شاخه های آنرا برای ساختن سبد بکار میبرند. ( دائرة المعارف فارسی ). درخت بید روشنایی پسند است که بفراوانی جست میدهد. درخاک سبک و نمناک و ژرف خوب میروید در کنار رودخانه ها بسیار زیاد است. رویش آن تند است برخی از گونه های آن به بیست متر بلندی میرسد و چون کهن شود چوب آن زود تباه گردد. گونه های بید بمصارف مختلف میرسند. هیزم بید با اینکه چندان مطلوب نیست در فلات ایران زیاد مصرف میشود زغالش خوب نیست ولی برای باروت سازی مناسب است. پوست بید دارای مازوج است و در چرمسازی و رنگرزی مصرف میشود از آن رنگ خرمایی تیره میسازند. بعنوان داروی ضد مالاریا نیز بکار میرود و از آن سالیسین میگیرند. بید را بروش شاخه زاد برداشت میکنند اغلب شاخه های بید را دو یا سه سال یکبار بالاتر از سطح خاک قطع میکنند و برای سوخت به مصرف میرسانند. ( از جنگل شناسی ج 1 ص 195 ) :

معنی کلمه بيد در فرهنگ معین

[ په . ] ( اِ. ) درختی است از تیرة بیدها، بی میوه ، سایه دار، دارای شاخه های مستقیم و بلند. چوبش کم دوام است از پوست آن ماده ای به نام سالیسین به دست می آید که تب بُر است .
( اِ. ) = پت : حشره ای است ریز با بال های باریک که پارچه های پشمین را می خورد بیو، بیب ، بیتک هم گفته شده .

معنی کلمه بيد در فرهنگ عمید

درختی بی میوه با شاخه های راست و بلند، برگ های دراز و ساده، چوب کم دوام، و برگ و پوست آن تلخ مزه که در جاهای معتدل و مرطوب و بیشتر در کنار نهرها می روید.
* بید طبری: (زیست شناسی ) سرخ بید، طبرخون.
* بید مجنون: (زیست شناسی ) نوعی درخت بید که شاخه های باریک و دراز آن به طرف زمین آویزان است، بیدِ معلق، بیدِ نگون.
حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند.
بوید، باشید: میان بسته دارید و بیدار بید / همه در پناه جهان دار بید (فردوسی: ۱/۱۴۰ ).

معنی کلمه بيد در فرهنگ فارسی

دوم شخص جمع امر حاضر از بودن و باشیدن باشید بوید .
ملقب به ونرا بیلیس ٠ مورخ انگلیسی و احتمالا در عصر خود داناترین مردم اروپای غربی بود ٠

معنی کلمه بيد در فرهنگستان زبان و ادب

{Salix} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از بیدیان درختی یا درختچه ای خزان دار دوپایه با گل آذین دم گربه ای (catkin ) با حدود 400 گونه که در خاک های مرطوب و در نواحی معتدل و سرد نیمکرۀ شمالی می رویند؛ گل آذین آنها در بهار قبل از برگ ها یا هم زمان با اولین برگ...

معنی کلمه بيد در دانشنامه عمومی

بید (ترانه). «بید» ( انگلیسی: Willow ) ترانه ای از تیلور سوئیفت، خواننده - ترانه سرای آمریکایی است که در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰ از طریق ریپابلیک رکوردز منتشر شد. این ترک نخست و تک آهنگ آغازین نهمین آلبوم استودیویی او، اورمور ( ۲۰۲۰ ) است. سوئیفت در حین شنیدن یک آهنگسازی از آرون دسنر — که ترانه را تهیه کرده است — متن ترانه را نوشت. «بید» از چندین استعاره برای رساندن وضعیت خیال پرور ذهن خواننده مانند به تصویر کشیدن زندگی او به عنوان بید استفاده می کند.
سوئیفت درون مایه گسترده ترانه را با ریخته گری یک طلسم عشق مقایسه کرد. موزیک ویدئوی همراه به کارگردانی خود خواننده، در همان روز انتشار ترانه به نمایش درآمد. این ویدئو ادامه داستان موزیک ویدئوی او برای «ژاکت کش باف پشمی» ( ۲۰۲۰ ) است. این ویدئو یک رشته طلایی را نشان می دهد که خواننده را از طریق یک حماسه عرفانی هدایت می کند و او را به سمت معشوق سرنوشت ساز خود سوق می دهد. «درخت بید» مورد تحسین منتقدان موسیقی قرار گرفت و آنها از اشعار عاشقانه و صدای گیتار محور آن تعریف کردند. . این ترانه پس از انتشار در صدر جدول های جهانی اپل میوزیک و اسپاتیفای قرار گرفت و یکی از بزرگ ترین آغاز به کار ترانه های سال ۲۰۲۰ در اسپاتیفای را رقم زد.
«درخت بید» در بالاترین جایگاه ۱۰۰ تک آهنگ داغ بیلبورد آغاز به کار کرد و برای سوئیفت هفتمین شمارهٔ یک در ایالات متحده، سومین آغاز به کار شمارهٔ یک و دومین تک آهنگ برتر جدول در سال ۲۰۲۰، به دنبال «ژاکت کش باف پشمی» را به ثمر رساند. این ترانه درحالی که همیشگی در شماره یک بیلبورد ۲۰۰ افتتاح شد، جایگاه برتر ۱۰۰تای داغ را در اختیار داشت و پس از آلبوم فولکلور و تک آهنگ آغازینش، سوئیفت را به اولین هنرمند در تاریخ تبدیل می کند که همزمان در دو حالت جداگانه در بالای هر دو جدول قرار می گیرد. این تک ترانه همچنین رکورد ۱۰۰تای داغ را برای بزرگ ترین سقوط از شماره یک شکست، که تا حدی به دلیل هجوم ترانه های کریسمس بود که جدول را فرا گرفت. «درخت بید» بیشتر در برترین جایگاه های فروش ترانه های آلترناتیو داغ، ترانه های راک و آلترناتیو داغ و جدول فروش دیجیتالی ترانه قرار گرفت و همچنین در استرالیا، کانادا و سنگاپور به شمارهٔ یک، و در بلژیک، مجارستان، ایرلند، مالزی، نیوزیلند و پادشاهی متحده در ده تای برتر جدول ها قرار گرفت. سوئیفت برای نخستین بار «درخت بید» را در شصت و سومین مراسم جایزه گرمی اجرا کرد.
بید (خوسف). بید یک روستا در ایران است که در دهستان قلعه زری شهرستان خوسف واقع شده است. بید ۴۸ نفر جمعیت دارد.
بید (فیلم). ویلو ( انگلیسی: Willow ) فیلمی در ژانر فانتزی به کارگردانی ران هاوارد است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد.
• وارویک دیویس
• وال کیلمر
• جوآن ولی
• جین مارش
• بیلی بارتی
• کوین پولاک
بید (مهاراشترا). بید ( به انگلیسی: Beed ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در Beed district واقع شده است. بید ۴۵ کیلومتر مربع مساحت و ۱۴۶٬۷۰۹ نفر جمعیت دارد و ۵۱۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه بيد در فرهنگ معین
معنی کلمه بيد در فرهنگ عمید
معنی کلمه بيد در فرهنگ فارسی
معنی کلمه بيد در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه بيد در دانشنامه آزاد فارسی

بید (willow)
گروهی از درختان یا درختچههایی شامل ۳۵۰ گونه، از جنس Salix، تیرۀ بیدیان. بیشتر در نیمکرۀ شمالی یافت می شوند. این درختان در نواحی مرطوب رشد مطلوب تری دارند. برگ آن ها نیزه ای است و اندام های نر و مادۀ گل ها روی درختان مجزا ظاهر می شوند. بعضی از گونه های بید عبارت اند از، S. fragilis (فوکا یا سیاه بید)؛ S. alba (سفید بید یا فک)؛ S. Caprea (بیدِ بُز یا بید براق)؛ S. babylonica (بید مجنون) که بومی چین است، امّا در جاهای دیگر نیز دیده می شود؛ و S. Viminalis (بید درازشاخه). S. aegyptica (بیدمشک)؛ S. elbursensis (سرخ بید)؛ S. triandra (فشفشه)؛ و S. Wilhelmsiana (جربید) از دیگر گونه های معروف بید در ایران اند. بیدها عموماً در کنار جویبارها می رویند.

معنی کلمه بيد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بید، درختی معروف و بی بار است و از آن به مناسبت در باب طهارت نام برده شده است.
مستحب است همراه میت، دو چوب تازه (جریدتین) با کیفیّتی خاص در قبر بگذارند. بهتر است آن دو- در فرض عدم دسترسی به درخت خرما یا سدر- از چوب درخت بید باشد.

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
فنا. از بین رفتن. گفت گمان ندارم که این باغ از بین برود وفانی شود. در نهج البلاغه در صفت دنیا آمده «نافذة بائدة» خطبه 109 یعنی دنیا تمام شدنی و فنا شدنی است.

معنی کلمه بيد در ویکی واژه

بید
درختی است از تیره بیدها، بی‌میوه، سایه‌دار، دارای شاخه‌های مستقیم و بلند. چوبش کم دوام است از پوست آن ماده‌ای به نام سالیسین به دست می‌آید که تب‌بُر است.
حشره‌ای است ریز با بال‌های باریک که پارچه‌های پشمین را می‌خورد بیو، بیب، بیتک هم گفته شده. ریشه اصطلاح از ترکی آذربایجانی بِیت و آن هم از ترکی باستان بیت.

جملاتی از کاربرد کلمه بيد

موسی بن میمون (عبری: משה בן מימון‎ و عربی: أبو عمران موسى بن ميمون بن عبيد الله القرطبي) در سال ۱۱۳۵ میلادی، در کوردوبا در اندلس (اسپانیای کنونی) زاده شد. وی ربی، پزشک، ستاره‌شناس، فیلسوف و دانشمند اسپانیایی یهودی بود. وی در سده‌های میانه، در مراکش، اندلس و مصر زیسته و افکار و آرای او در جهان غیریهودی نیز پراکنده شده‌است.[نیازمند منبع] او از علمای بزرگ یهود است که در مورد او گفته‌اند: «از موسی (ابن عمران) تا موسی (ابن میمون) کسی مانند موسی برنخاسته است»
احمد عبید بن دغر (عربی: أحمد عبيد بن دغر؛ زادهٔ 1952 (۷۱–۷۲ سال)) سیاست‌مدار اهل یمن است.
احمد بوعبید (عربی: أحمد بو عبيد؛ زادهٔ ۶ نوامبر ۱۹۸۴) یک ورزشکار اهل عربستان سعودی است.
ابوزبیده (به عربی: ابو زبيدة) زاده ۱۲ مارس ۱۹۷۱ یک شهروند عربستان سعودی است که در مارس ۲۰۰۲ (میلادی) توسط ایالات متحده آمریکا در پاکستان به دلیل همکاری با القاعده بازداشت شد و در بازداشتگاه گوانتانامو نگهداری می‌شود.