آزادی اقتصادی

معنی کلمه آزادی اقتصادی در دانشنامه آزاد فارسی

آزادی اقتصادی. آزادی اقتصادی (laissez-faire)
در اقتصاد و سیاست، آموزه ای که اشاره به عدم مداخلۀ حکومت به ویژه در امور اقتصادی افراد دارد و آن را لازمۀ کسب سود و ایجاد رقابت و عملکرد طبیعی نظام عرضه و تقاضا در جامعه می داند. آن را ابتدا، فیزیوکراتها در اواخر قرن ۱۸ در فرانسه، در برابر دیدگاه مرکانتیلیستها مطرح کردند و پس از آن، آدام اسمیت، اقتصاددان انگلیسی، تکمیلش کرد و از پایه های اقتصاد کلاسیک قرار داد. در قرن ۱۹، اعتقاد به آن در مغرب زمین رواجی گسترده یافت و هوادارانش ، با فرض حاکمیت قوانین طبیعی بر اقتصاد، فعالیت های فردی و به دور از کنترل های دولتی را عامل رشد اقتصادی دانستند. از عوامل مؤثر در به کارگیری و رواج آن در مغرب زمین، وقوع انقلاب صنعتی و رشد طبقۀ سرمایه دار بوده است که کسب سود خود را در گرو رهایی از کنترل ها و قیدوبندهای دولتی می دانست. این آموزه، وجهی سیاسی نیز دارد و براساس آن، آزادی افراد در پی گیری اهداف فردی، در نهایت، منافع جامعه را نیز تأمین خواهد کرد و حکومت ها صرفاً باید به تأمین نظم و امنیت در جامعه بپردازند، از مداخله در امور شخصی افراد پرهیز کنند، و صرفاً زمینۀ آزادی و ابتکار عمل افراد را در دستیابی به اهداف دلخواهشان فراهم آورند. این آموزه که انگیزۀ کسب سود و نیز ابتکار و آزادی عمل فردی را عامل پیشرفت اقتصادی می داند، در اقتصادهای دولتی اعتبار نداشته است. رواج آموزۀ آزادی اقتصادی از اواخر قرن ۱۹ به تدریج رو به کاستی نهاد و به ویژه در اواسط قرن ۲۰، با رواج اندیشه های جان مینارد کینزطی چند دهه کنار گذاشته شد؛ اما دوباره در اواخر این قرن به شکلی تازه به کار رفت و همچنان هوادارانی دارد.

معنی کلمه آزادی اقتصادی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آزادی اقتصادی. در سوره هود به بحث آزادی اقتصادی اشاره شده است.
قوم شعیب ، خواهان آزادی مطلق در مناسبات اقتصادی و هرگونه تصرف در اموال خود بودند.قالوا یاشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ او ان نفعل فی امولنا ما نشـؤا....گفتند: ای شعیب، آیا نمازت به تو فرمان می دهد که ما آنچه را پدرانمان می پرستیدند ترک گوییم، یا در اموال خود آن چنان که خود می خواهیم تصرف نکنیم؟ به راستی تو مردی بردبار و خردمند هستی.
[ویکی فقه] آزادی اقتصادی (قرآن). در این نوشتار حدود آزادی اقتصادی از منظر قرآن کریم بررسی می شود.
آزادی انسان در انجام فعالیت های اقتصادی در آیات زیر بیان شده است.ومنهم من یقول ربنا ءاتنا فی الدنیا حسنة... (و بعضی می گویند: «پروردگارا! به ما در دنیا (نیکی) عطا کن! و در آخرت نیز مرحمت فرما! و ما را از عذاب آتش نگاه دار!»)•
بقره/سوره۲، آیه۲۰۱.
۱. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۰۱.
...

معنی کلمه آزادی اقتصادی در ویکی واژه

آزادی‌اقتصادی
(اقتصاد): دخالت نکردن یا حداقل دخالت دولت در اقتصاد کشور.

جملاتی از کاربرد کلمه آزادی اقتصادی

از دههٔ ۱۹۸۰ گروه‌های سیاسی پارلمانی راست پیرامون آزادی اقتصادی و تقویت اروپا به هم پیوستند.
۲- مؤسسه هریتیج شاخص اقتصادی هریتیج از حدود ۵۰ متغیر مستقل اقتصادی که در ۱۰ شاخص دسته‌بندی شده‌اند محاسبه و ارائه می‌شود. آخرین آمار شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج در سال ۲۰۱۳ نیز منتشر شد
یک رویکرد به آزادی اقتصادی از سنت‌های لیبرالیسم کلاسیک و لیبرترینیسم برمی‌خیزد که بر بازار آزاد، تجارت آزاد، و مالکیت خصوصی در شرایط آزادی فعالیت‌های اقتصادی کارآفرینانه تأکید می‌کند. یک رویکرد دیگر به آزادی اقتصادی از مطالعهٔ اقتصاد رفاه ی انتخاب فرد و آزادی اقتصادی بیشتر ناشی از انتخاب‌های ممکن «بیشتر» برمی‌خیزد. دیگر مفاهیم آزادی اقتصاد شامل حق آزادی از نیاز، و آزادی شرکت در چانه‌زنی دسته‌جمعی بر می‌آید.
آزادی اقتصادی یا حق آزادی اقتصادی نشان‌دهندهٔ قابلیت اعضای یک جامعه برای انجام کنش‌های اقتصادی است. این لفظ در علم اقتصاد و مباحثات سیاست‌گذاری و نیز فلسفهٔ اقتصاد سیاسی به کار می‌رود. همانند آزادی برای آزادی اقتصادی نیز تعاریف متعددی وجود دارد ولی تعریف واحدی که مورد قبول عمومی باشد وجود ندارد.
دربارهٔ این موضوع که آیا افزایش آزادی انتخاب اقتصادی منجر به افزایش شادی می‌شود یا نه، اتفاق نظر واحدی وجود ندارد. در یک مطالعه، گزارش شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج در سال ۲۰۱۱، همبستگی بین شاخص آزادی اقتصادی و شادی در یک کشور نشان داده شده‌است.
اصطلاح اردوغانیسم اولین بار بلافاصله پس از پیروزی اردوغان در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۱ به کار گرفته شد. جایی که اردوغانیسم عمدتاً به با لیبرال دموکراسی، آزادی اقتصادی و محافظه‌کاری سیاسی همراه با عوام‌فریبی و کیش‌شخصیت پیوند خورده‌است. همچنین در دهه‌های اخیر استفاده از این اصطلاح در محافل بین‌المللی رشد یافته‌است و اردوغانیسم در حقیقت بیانگر نوع خاص سیاست خارجی اردوغان موسوم به «نوعثمانی‌گری» است.