معنی کلمه حدبه در لغت نامه دهخدا
حدبة. [ ح َ دَ ب َ ] ( اِخ ) نام یکی از رجال حدیث و ابراهیم بن احمد مروان از او روایت کند.
حدبة. [ ح َ ب ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نوری بخش شادگان شهرستان خرمشهر در 6هزارگزی شادگان. سر راه مالرو شادکان به بندر معشور. دشت و گرمسیر است. آب آن از رودخانه جراحی و محصول آن خرما و غلات و شغل اهالی زراعت ، تربیت نخل و حشم داری و صنایع دستی آن حصیربافی است. ساکنین از طایفه آل ابوغبیش هستند. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).