به لیمو
معنی کلمه به لیمو در لغت نامه دهخدا

به لیمو

معنی کلمه به لیمو در لغت نامه دهخدا

به لیمو. [ ب ِه ْ ] ( اِ مرکب ) درختچه ای با برگی معطر بته یا درختچه ای است که برگ معطر دارد، با ساقی چون ساق مو و شاخهای سخت باریک و برگهای چون برگ بید ولی درشت یعنی زبر و خشک تر و شکننده تر از برگ بید و خزان کند. || قسمی ریحان و آن بته ای است تا دو ذرع و بیشتر و برگهای چون نعناع دارد و از نعناع باریکتر است برگها بوی خوش دارند و در گلدانها نگاهدارند و پایاست یعنی در یکسال و دو سال خشک شود. ( یادداشت مؤلف ). || شربتی از آب به با شکر و آب لیمو بقوام آورده. شربتی که از آب جوشانیده و بقوام آمده بهی ( به ) کنند و چاشنی آن از آب لیمو باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه به لیمو در فرهنگ معین

(بِ ) [ فا - سنس . ] (اِ. ) ۱ - درختچه ای از تیرة شاه پسندیان که برگ های آن طعم تند و کمی تلخ دارد و گل های کوچکش به صورت سنبله های متعدد در انتهای محور ساقه می روید. ۲ - شربتی که از جوشاندن میوة به و اضافه کردن آب لیمو تهیه می شود.

معنی کلمه به لیمو در فرهنگ فارسی

درختچه ای با برگی معطر بته یا درختچه ایست که برگ معطر دارد با ساقی چون ساق مو و شاخهای سخت باریک و برگهای چون برگ بید ولی درشت یعنی زبر و خشک تر و شکننده تر از برگ بید و خزان کند ٠

معنی کلمه به لیمو در دانشنامه عمومی

به لیمو ( نام علمی: Aloysia citrodora ) گونه ای از گیاهان گل دار از خانواده شاه پسندیان، بومی آمریکای جنوبی بوده و به طور طبیعی رویش آن در آرژانتین، شیلی و پرو گزارش شده است و از آن جا به سایر نقاط جهان از جمله ایران رفته است و در باغ ها کشت می شود. برگ های به لیمو در موقع لمس کردن، زبر هستند و اگر مالش داده شوند بویی مانند بوی لیمو از آن می آید.
به لیمو در قرن هفدهم، توسط دانشمند ایتالیایی Augustin Lippi به اروپا برده شد و این گیاه به افتخار او نام گذاری گردید.
این گیاه، درختچه ای و چندساله است و تا ارتفاع ۲ تا ۳ متر رشد می کند. دارای برگ های ساده سرنیزه ای به طول ۷ تا ۱۰ سانتی متر با قاعدهٔ گره ای و عموماً به صورت دسته های سه تایی در هر گره است. گل آذین انتهایی و به صورت خوشه های باریک، جام گل کوچک و به طور مشخص واجد دو لب، ارغوانی کم رنگ، میوهٔ هستکی و دارای ۲۱ عدد بذر است. [ نیازمند منبع]
به لیمو درختچه ای پایا است که در مناطق گرمسیر همیشه سبز است ولی در مناطق سرد در زمستان برگ های خود را از دست می دهد. بیضی شکل و نوک تیز بوده و ۳ تا ۴ برگ از یک نقطه ساقه منشعب می شود. رنگ داخل جام آن آبی مایل به بنفش و خارج آن سفید است و به صورت سنبله های متعدد در قسمت انتهای ساقه ظاهر می شود. [ نیازمند منبع]
از برگ های لیمو برای افزودن طعم لیمو به غذاهای دریایی و مرغ، سس سالاد، مربا، پودینگ، ماست یونانی و نوشیدنی ها استفاده می شود. از به لیمو برای تهیهٔ دم نوش های گیاهی و به عنوان طعم دهندهٔ لیکور استفاده می شود. از این گیاه در طب سنتی استفاده می شود. در گذشته، از اسانس برگ های این گیاه در صنعت عطرسازی استفاده می شد، اما دارای ویژگی حساسیت زایی پوست و سمیت نوری است. در کشورهای اتحادیه اروپا، استفاده از اسانس نوع سرخابی به لیمو ( Lippia citriodora Kunth ) و مشتقات آن، در تهیهٔ عطر، ممنوع است.
در بیماران دچار نارسایی کلیوی و همچنین در دوران آبستنی و شیردهی باید از مصرف زیاد به لیمو اجتناب کرد. استفاده موضعی به لیمو ممکن است باعث حساسیت پوستی شود. برگ و اسانس به لیمو را باید دور از نور، در جای خنک و سربسته نگهداری کرد. از فراورده های موجود در بازار آن می توان به چای ورون اشاره کرد.
به لیمو (سرده). به لیمو ( نام علمی: Lippia ) نام یک سرده از تیره شاه پسندیان است.
معنی کلمه به لیمو در فرهنگ معین

معنی کلمه به لیمو در ویکی واژه

درختچه‌ای از تیرة شاه پسندیان که برگ‌های آن طعم تند و کمی تلخ دارد و گل‌های کوچکش به صورت سنبله‌های متعدد در انتهای محور ساقه می‌روید.
شربتی که از جوشاندن میوة به و اضافه کردن آب لیمو تهیه می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه به لیمو

مرا سودای پستان تو کافی است که صفرایم به لیموئی شکسته است
من به لیمویی قناعت کرده ام از روزگار ناف صفرای مرا گردون به شکر می برد
به گیسویش از عنبر و مشک ننگ به لیمویش از نار و نارنگ عار