استنزال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فرودآوردن. فروفرستادن. || از مرتبه خود فرودافتادن. || فرودآمدن خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). - علم استنزال الارواح و استحضارها فی قوالب الاشباح ؛ و هو من فروع علم السحر. و اعلم ان تسخیر الجن او الملک من غیر تجسدها و حضورها عندک یسمی علم العزائم بشرط تحصیل مقاصدک بواسطتهما و اما حضور الجن عندک و تجسدها فی حسک یسمی علم الاستحضار و لایشترط تحصیل مقاصدک بها و اما استحضارالملک فان کان سماویاً فتجسده لایمکن الا فی الانبیاء و ان کان ارضیاً ففیه الخلاف. کذا فی مفتاح السعادة. و من الکتب المصنفة فیه کتاب ذات الدوائر و غیره. ( کشف الظنون ).
معنی کلمه استنزال در فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) فرو آوردن ، فرو فرستادن . ۲ - درخواست فرود آمدن . ۳ - (مص ل . ) از مرتبة خود فرو افتادن .
معنی کلمه استنزال در فرهنگ عمید
فرود آوردن.
معنی کلمه استنزال در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) فرو آوردن فرو فرستادن . ۲ - فرود آمدن خواستن فرود آمدن . ۳ - ( مصدر ) از مرتب. خود فرو افتادن . فرود آوردن
معنی کلمه استنزال در ویکی واژه
فرو آوردن، فرو فرستادن. درخواست فرود آمدن. از مرتبة خود فرو افتادن.
جملاتی از کاربرد کلمه استنزال
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ کفّار مکه را میگوید: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ من الشرک ثُمَّ تُوبُوا ای ثم ارجعوا الیه بالطاعة و العبادة این ثُمَّ را درین موضع حکم تعقیب نیست که این در موضع واو عطف است چنان که تو گویی: فلان حکیم فصیح ثم هو فی نصاب مجد و بیت شرف، استغفار فرا پیش داشت که مقصود و مطلوب بنده مغفرت است و توبه وسیلت است و سبب، یعنی سلوا اللَّه المغفرة و توسلوا الیها بالتوبة، فالمغفرة اول فی الطلب و آخر فی السبب. و قیل: استغفروا ربکم لما مضی من الذنوب ثم توبوا الیه لما عسی یقع من الذنوب فی المستأنف اسْتَغْفِرُوا این سین طلب است و معنی آنست: اطلبوا الی اللَّه ان یغفر کفرکم و معاصیکم یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً یعمرکم و لا یهلککم و یحییکم حیاة طیبة و اصل الامتاع الاطالة. یقال: امتع اللَّه بکم و متع بکم و قال بعضهم: العیش الحسن الرضا بالمیسور و الصبر علی المقدور، و فیه دلیل علی استنزال الرزق و العیش الطیب بالاستغفار و التوبة و مثله اخبارا عن نوح (ع) فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ الآیة إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی ای الی حین الموت. و قیل: الی یوم القیامة. و قیل: الی وقت لا یعمله الا اللَّه. وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ ای و یعط کل ذی عمل صالح فی الدنیا اجره و ثوابه فی الآخرة. قال: ابو العالیة: من کثرت طاعاته فی الدنیا زادت درجاته فی الجنة، لان الدرجات تکون بالاعمال. و قال ابن عباس: من زادت حسناته علی سیّآته دخل الجنة و من زادت سیّآته علی حسناته دخل النار، و من استوت حسناته و سیّآته کان من اهل الاعراف، ثم یدخلون الجنّة بعد. و قیل وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ یعنی من عمل للَّه وفقه اللَّه فیما یستقبل علی طاعته. قال الزجاج: من کان ذا فضل فی دینه فضله اللَّه فی الدنیا بالمنزلة کما فضل اصحاب نبیّه (ص) و فی الآخرة بالثواب الجزیل وَ إِنْ تَوَلَّوْا اصله تتولوا فحذف احدی التاءین تخفیفا و الدلیل علیه قراءة ابن کثیر و ان تولوا بتشدید التاء. و قیل: و إِنْ تَوَلَّوْا ماض یعنی ان اعرضوا عن الاستغفار، فَإِنِّی أَخافُ ای فقل انی اخاف علیکم عَذابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ و هو یوم القیمة إِلَی اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ ای مصیرکم فی الآخرة، فاحذروا عقابه ان تولیتم عما ادعوکم الیه.