استراتژي

معنی کلمه استراتژي در فرهنگ معین

(اِ تِ تِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - نقشه و هدایت عملیات جنگی . ۲ - نقشه ، ترفند ، راهبرد (فره ). ۳ - هر طرح درازمدت برای هدفی خاص : استراتژی اقتصادی ، استراتژی نظامی .

معنی کلمه استراتژي در فرهنگ عمید

۱. (سیاسی ) استفاده از امکانات برای برنامه ریزی جهت رسیدن به هدف معیّن، سیاست گذاری.
۲. (اسم ) (نظامی ) علم اداره کردن عملیات و حرکات ارتش در جنگ.

معنی کلمه استراتژي در فرهنگ فارسی

لشکرکشی، تعبیه سپاه، علم اداره کردن عملیات وحرکات ارتش درجنگ
( اسم ) فن ادار. عملیات جنگی دانش رهبری عملیات نظامی سوق الجیش .

معنی کلمه استراتژي در ویکی واژه

strategia
نقشه و هدایت عملیات جنگی.
نقشه، ترفند، راهبرد (فره)
هر طرح درازمدت برای هدفی خاص: استراتژی اقتصادی، استراتژی نظامی.
استراتژی (راهبرد)
مشخص است.

جملاتی از کاربرد کلمه استراتژي

سه جزيره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در دهانه تنگه هرمز قرار دارند و علاوه بر موقعيت استراتژيک، به دلیل این که کشتی های نفتکش به علت کم عمق بودن خليج فارس تنها بايد از مسير ميان اين جزيره ها عبور کنند، موقعيت ويژه ای دارند.