اخلاقا

معنی کلمه اخلاقا در فرهنگ معین

( اخلاقاً ) (اَ قَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) از نظر اخلاق ، مطابق اخلاق .

جملاتی از کاربرد کلمه اخلاقا

پاسداشت دغدغه‌ها و معتقدات «دیگری» اخلاقاً بایسته‌است و برگرفتنی و نقض آن نارواست و فرونهادنی؛ تفاوتی نمی‌کند که خاستگاه آن کجا باشد و اهانت با چه انگیزه‌ای صورت گرفته باشد.
کانت در توجیهِ این نکته استدلال می‌کند که تعهد اخلاقی یک ضرورتِ عقلانی است یعنی آنچه عقلاً اراده می‌شود، اخلاقاً صحیح است. از آنجا که همهٔ موجودات عقلانی از روی عقل اراده می‌کنند که هدف باشند و هرگز وسیله نباشند، پس اخلاقاً ملزم هستیم که با آنها چنین رفتار کنیم. این بدان معنا نیست که هرگز نمی‌توان انسانی را وسیله‌ای برای رسیدن به هدف در نظر گرفت، بلکه به این معناست که اگر انسان را به‌عنوان وسیله در نظر گرفتیم، باید او را همزمان هدفِ فی‌نفسه نیز در نظر بگیریم.
اگر فرانکفورت درست می‌گوید که دونالد اخلاقاً مسوول رأی دادن به دمکرات‌هاست، همچنین اینکه وی برای انجام عملی دیگر آزاد نبوده‌است، پس در حالت کلی نیز عامل برای اینکه توانایی انجام عملی دیگر را داشته باشد، نیازی به آزادی ندارد (بنابر این قاعده امکان‌های جایگزین غلط است). و نتیجه‌گیری، اینکه حتی اگر تعین‌گرایی عِلّی درست باشد و این تعین‌گرایی آزادی انجام عملی دیگر را از انسان‌ها بگیرد، هیچ دلیلی ندارد که به مسوولیت اخلاقی انسان‌ها در قبال رفتارهایشان شک کنیم.
ژاک لاکان، روانکاو فرانسوی، در آثارش تحت عنوان اخلاق روانکاوی و کانت با ساد، روانکاوی را با اخلاق کانتی پیوند می‌دهد و کانت را با مارکی دو ساد مقایسه می‌کند. لاکان معتقد است که ضابطهٔ ژوئی‌سانس دو ساد (جستجوی لذت یا ارضای جنسی) بر پایهٔ معیارهای کانت، اخلاقاً قابل‌قبول است زیرا می‌تواند جهان‌شمول باشد. او استدلال می‌کند که کانت نقشِ آزادیِ انسان را برای قانونِ اخلاقی، ضروری می‌داند، اما ساد معتقد است که آزادی انسان تنها از طریق ضابطهٔ ژوئی‌سانس به‌طورِ کامل محقق می‌شود.
و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «احبّکم الی اللَّه احسنکم اخلاقا، الموطؤن اکنافا. الّذین یألفون و یؤلفون. و ابغضکم الی اللَّه المشّاؤن بالنّمیمة المفرّقون بین الاخوان الملتمسون للبراء العثرات».
در فضای خارج از کشور، خصوصاً در برخی از تلویزیون‌ها و سایت‌های خبری و تحلیلی، عده‌ای با بدست دادن تصویری خردستیز و دل‌آزار از دین اسلام، در پی تهورستانی از دینداران و فراهم آوردن فضایی اند که در آن کمتر کسی جرأت کند آشکارا و به عیان، توهین به مقدسات دینی را اخلاقاً محکوم کند.
وقتی در دادگاه بین‌المللی در محاکمه نورنبرگ، به عنوان یک عضو مهم رهبری رایش، گفتم که در همهٔ مسئولیت آنچه رخ داده مسئولم بیش از همه این ثانیه‌ها [وقتی که هانکه به اشپر این‌ها را گفت، ولی اشپر سؤالی نکرد] در ذهنم بود. از آن لحظه به بعد به طرز غیرقابل گریزی اخلاقاً آلوده بودم؛ از ترس کشف چیزی که ممکن بود مرا از مسیرم منحرف کند، چشم‌هایم را بسته بودم؛ از آنجایی که من در آن زمان مردود شده بودم، هنوز تا به امروز، در خصوص آشویتس با یک حس کاملاً شخصی احساس مسئولیت می‌کنم.
چون زاغ ملاطفت باخه در باب موش بشنود تازه ایستاد ,واو را گفت: شادکردی مرا و همیشه از جانب تو این معهود است. و تو هم بمکارم خویش بنازد و شاد و خرم زی ,چه سزاوار کسی بمسرت و ارتیاح اوست که جانب او دوستان را ممهد باشد ,و بهر وقت جماعتی از برادران در شفقت و رعایت و اهتمام و حمایت او روزگار گذارند ,و او درهای مکرمت و مجاملت را بریشان گشاده دارد ,و در اجابت التماس و قضای حاجت ایشان اهتزاز و استبشار واجب بیند؛و زبان نبوت از این معنی عبارت می‌فرماید که خیار کم احاسنکم اخلاقا الموطوون اکنافا الذین یالفون و یولفون.
دعوت دینداران به گشوده بودن و شنیدن سخنان غیر دینداران و منتقدان، خوب است و واجد بهره‌های معرفتی برای جامعه دینی؛ اما دعوت آن‌ها به سکوت در برابر اهانت دیگران به معتقدات دینی، امری ناروا و غیر موجه است؛ چرا که نمی‌توان در برابر «دشمنانِ مدارا» و کسانیکه «دیگری» را اساساً لحاظ نمی‌کنند و تخفیف می‌کنند، بانگی برنیاورد و آن را اخلاقاً محکوم نکرد.
و عن عبد اللَّه بن عمر قال: انّ رسول اللَّه (ص) لم یکن فاحشا و لا متفحّشا و کان یقول خیارکم احاسنکم اخلاقا.