اختلال ساختگی

معنی کلمه اختلال ساختگی در فرهنگستان زبان و ادب

{factitious disorder} [روان شناسی] تولید عمدی علائم یا نشانه های جسمی یا روانی یا تظاهر به داشتن آنها که در آن هدف فرد اتخاذ نقش بیمار است بدون انگیزه های بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیت های قانونی

معنی کلمه اختلال ساختگی در ویکی واژه

تولید عمدی علائم یا نشانه‌های جسمی یا روانی یا تظاهر به داشتن آنها که در آن هدف فرد اتخاذ نقش بیمار است بدون انگیزه‌های بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیت‌های قانونی.

جملاتی از کاربرد کلمه اختلال ساختگی

اختلال ساختگی وضعیتی است که در آن فرد، بدون انگیزه تمارض، با ایجاد عمدی، تظاهر یا اغراق علائم، صرفاً برای رسیدن به نقش بیمار (برای خود یا دیگران)، به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی بیماری دارد. افراد مبتلا به اختلال ساختگی ممکن است با آلوده کردن نمونه‌های ادرار، مصرف مواد توهم زا، تزریق مواد دفعی جهت ایجاد آبسه و رفتارهای مشابه علائم بیماری‌زا ایجاد کنند.