آوندی
معنی کلمه آوندی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آوندی در ویکی واژه
(گیاهی): دارای آوند. گیاهان آوندی.
جملاتی از کاربرد کلمه آوندی
که قطره ای ز تو بچکد گاهی باران شوی چه نادره آوندی
از انواع آوندهای چوبی میتوان به نایدیسها اشاره کرد که در همهٔ گیاهان آوندی یافت میشوند. این نوع از آوندهای چوبی باریک و طویل هستند و در قسمت انتهایی شکل مخروطی پیدا میکنند.
جنبش قدیسان آخرالزمان زمانی پیشنهاد ساخت یک معبد را در این محوطه داد. چنین تلاشهایی در قرن نوزدهم در نتیجه جنگ مورمونهای ۱۸۳۸ برای بیرون راندن مقدسین آخرالزمان از میسوری متوقف شد. اعلام آدام آوندی احمان به عنوان مکانی مقدس برای معبد نقطه عطفی در آن رویارویی بود.
آلاباما زمانی صاحب گسترهٔ بزرگی از جنگلهای کاج بود، که هماکنون بخش بزرگی از جنگلهای ایالت را تشکیل میدهد. آلاباما از نظر تنوع گیاهی در بین ایالتهای آمریکا در ردهٔ پنجم قرار دارد. این ایالت زیستگاه نزدیک ۴۰۰۰ گونهٔ گیاهی نهانزادان آوندی و پیدازادان است.
گیاهان گلدار نوع دیگری از آوندهای چوبی را نیز دارند که عناصر آوندی نامیده میشوند. عناصر آوندی گشادتر از نایدیسها هستند و در پایانهٔ خود دارای منافذ بزرگی هستند که این منافذ امکان جریان سریعتر آب را بین عناصر آوندی فراهم میکنند.
(اِ مرکب) آوندی که بدان بر زمین و گُل و چمن آب پاشند. رشاشه. آب پاچ.
نایدیس (تراکئید): تراکئیدها، سلولهای دراز و دوکی شکل هستند که انتهای مخروطی شکل دارند و دهانه آنها نسبت به عناصر آوندی باریکتر است. هم چنین نایدیس، درازتر از یک سلول عنصر آوندی است و هر نایدیس طولی برابر با تقریباً چند عنصر آوندی دارد.
در متن زیر، میتوانید مقایسه ای از نایدیس و عنصر آوندی مشاهده کنید.
عناصر آوندی: این سلولها، کوتاهتر میباشند و انتهای گرد دارند؛ برخلاف تراکئید در عناصر آوندی دیواره عرضی از بین رفتهاست و لوله پیوستهای تشکیل شدهاست.
چین بیش از ۳۲ هزار گونه گیاه آوندی دارد و میزبان انواع مختلفی از جنگلهاست. شمال کشور رویشگاه جنگلهای درختان مخروطی بومی مناطق سردسیر و زیستگاه جانورانی چون گوزن شمالی و خرس سیاه آسیایی و بیش از ۱۲۰ گونه پرنده است. درختان بامبو نیز در همین جنگلها میرویند و در مناطق مرتفعتر درختان سرو کوهی و سرخدار پوشش گیاهی غالب را تشکیل میدهند. جنگلهای زیرگرمسیری در بخشهای مرکزی و جنوبی چین دیده میشوند. جنگلهای گرمسیری فقط محدود به ایالت یوننان و جزیره هاینان هستند اما یکچهارم کل گونههای گیاهی و جانوری چین را در خود جای دادهاند. بیش از ۱۰ هزار گونه قارچ نیز در این کشور شناسایی شده است.
زاغ گفت: شنودن سخنی که از منبع حکمت زاید از فواید خالی نباشد، لکن بکرم و سیادت و مردمی و مروت آن لایق تر که بر قضیت حریت خویش بروی و سخن مرا باور داری، و این کار در دل خویش بزرگ نگردانی و ازاین حدیث که «میان ما طریق مواصلت نامسلوکست. » درگذری، وبدنی که شرط مکرمت آنست که بهره نیکیی راه جسته آید. و حکما گویند که دوستی میان ما ابرار و مصلحان زود استحکام پذیرد و دیر منقطع گردد، و چون آوندی که از زر پاک کنند،دیر شکند و زود راست شود، و باز میان مفسدان و اشرار دیر موکد گردد زود فتور بدو راه یابد، چون آوند سفالین که زود شکند و هرگز مرمت نپذیرد، و کریم به یکساعته دیدار و یک روزه معرفت انواع دل جویی و شفقت واجب دارد، دوستی و بذاذری را بغایت ببلطف و نهایت یگانپگی رساند، و باز لئیم را اگرچه صحبت و محبت قدیم موکد باشد ازو ملاطفت چشم نتوان داشت، مگر در یوبه امید و هراس بیم باشد. و آثار کرم تو ظاهر است و من بدوستی تو محتاج، و این در را لازم گرفته ام و البته بازنگردم و هیچ طعام و شراب نچشم تا مرا بصحبت خویش عزیز نگردانی. موش گفت: موالات و مواخات ترا بجان خریدارم، و این مدافعت در ابتدای سخن بدان کردم تا اگر غدری اندیشی من باری بنزدیک خویش معذور باشم، و بتوهم نگویی که او را سهل القیاد و سست عناد یافتم. والا در مذهب من منع سائل، خاصه که دوستی من برسبیل تبرع اختیار کرده باشد، محظور است
موقعیت دستههای آوندی نسبت به یکدیگر ممکن است به میزان قابل توجهی متفاوت باشد. مقاله استوانه مرکزی را ببینید.
ای نفس میان منافع و مَضارّ خویش فرق نمی کنی، و خردمند چگونه آرزوی چیزی در دل جای دهد که رنج و تَبِعَت آن بسیار باشد و انتفاع و استمتاع اندک؟ و اگر در عاقبت کار و هجرت سوی گور فکرت شافی واجب داری حرص و شَرَه این عالم فانی به سر آید. و قوی تر سببی ترک دنیا را مشارکت این مشی دون عاجر است که بدان مغرور گشتهاند. از این اندیشه ناصواب درگذر و همت بر اکتساب ثواب مقصور گردان، که راه مخوف است و رفیقان ناموافق و رحلت نزدیک و هنگام حرکت نامعلوم. زینهار تا در ساختن توشه آخرت تقصیر نکنی، که بُنیت آدمی آوندی ضعیف است پر اَخلاط فاسد، چهار نوع متضاد، و زندگانی آن را به منزلت عِمادی، چنانکه بت زرین که به یک میخ ترکیب پذیرفته باشد و اعضای آن به هم پیوسته، هرگاه میخ بیرون کشی در حال از هم باز شود، و چندان که شایانی قبول حیات از جثه زایل گشت برفور متلاشی گردد. و به صحبت دوستان و برادران هم مناز، و بر وصال ایشان حریص مباش، که سور آن از شیون قاصر است و اندوه بر شادی راجح؛ و با این همه درد فراق بر اثر و سوز هجر منتظر. و نیز شاید بود که برای فراغ اهل و فرزندان، تمهید اسباب معیشت ایشان، به جمع مال حاجت افتد، و ذات خویش را فدای آن داشته آید، و راست آن را ماند که عطر بر آتش نهند، فواید نسیم آن به دیگران رسد و جرم او سوخته شود. به صواب آن لایق تر که بر معالجت مواظبت نمایی و بدان التفات نکنی که مردمان قدر طبیب ندانند، لکن در آن نگر که اگر توفیق باشد و یک شخص را از چنگال مشقت خلاص طلبیده آید آمرزش بر اطلاق مستحکم شود؛ آنجا که جهانی از تمتع آب و نان و معاشرت جفت و فرزند محروم مانده باشند، و به علت های مزمن و دردهای مهلک مبتلا گشته، اگر در معالجت ایشان برای حِسبَت سعی پیوسته آید و صحت و خفت ایشان تحری افتد، اندازه خیرات و مثوبات آن کی توان شناخت؟ و اگر دون همتی چنین سعی به سبب حُطام دنیا باطل گرداند همچنان باشد که: