آشوربانیپال
معنی کلمه آشوربانیپال در دانشنامه آزاد فارسی
(یا: آسور بانی پال) آخرین پادشاه بزرگ آشور (۶۶۹ـ۶۳۳پ م) و پسر و جانشین اِسَرحَدون. در دوران سلطنتش چند شورش علیه وی درگرفت، ازجمله درخلال نبرد با عیلامیان و کلدانیان و شورشی که برادرش، حاکم بابل، سرکردگی کرد و آشور بانی پال در فرونشاندن آن دچار زحمت فراوان شد و در نهایت به تلافی آن بابل را تصرف کرد و بسیاری از بابلیان را کشت (۶۴۸پ م). عیلام را مغلوب خود کرد و به غارت شوش پرداخت. در دوران سلطنت وی آشور به اوج شکوه و جلال رسید. دوستدار علم و دانش بود و طی کاوش های باستان شناختی در نینوا ۲۲هزار لوح گلی از کتابخانۀ وی به دست آمده که بزرگ ترین گنجینۀ علم و دانش در بین النهرین باستان بود. اگرچه پس از مرگ وی دو تن از پسرانش نیز مدتی کوتاه فرمانروایی آشور را به دست گرفتند، عهد وی را باید آخرین دوران عظمت و امپراتوری اش دانست. چند سال پس از مرگ وی آشور در برابر مادها و ایرانیان از پا درآمد. از عوامل مؤثر در فروپاشی آشور هزینه های گزافی بود که وی برای حفظ کشور صرف جنگ ها می کرد. برخی وی را با سارداناپالوسدر منابع یونانی و اَسنَفِّر یا اُسنَفِّردر تورات یکی دانسته اند.
معنی کلمه آشوربانیپال در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه آشوربانیپال
نخستین بار در سالهای ۱۸۵۰ و ۱۸۵۳، آستن هنری لایارد و دستیارش هرمزد رسام الواح را در کتابخانههای شاهی نینوا کشف کردند. آن دو، حفاری را در کاخ سناخریب (پدربزرگ آشوربانیپال) که نامش «کاخ بیهماورد» بود، آغاز کردند. سه سال پس از آن، رسام از سوی موزه بریتانیا بازگشت و گنجینه دوم را در کاخ آشوربانیپال («کاخ شمالی») پیدا کرد. لایارد خود قادر به خواندن خط میخی نبود.
حماسه گیلگمش، یکی از متنهایی بود که کاتبان آشوربانیپال رونویسی میکردند. در کتابخانه آشوربانیپال احتمالا تا چهار مجموعه کامل از حماسه بر الواح گلی نوشته شده بود. پس از غارت نینوا توسط اتحاد مادها و بابلیها در ۶۱۲ پیشا دوران مشترک، رونوشتهای این حماسه، همانند سایر الواح، بر کف کاخهای پادشاهی تکهتکه باقی ماندند و تا ۲۵۰۰ سال پس از آن یافت نشدند.
یکی دیگر از ویژگیهای معابد ایلام، بیشههای مقدس آن بود که از آنها در بعضی کتیبهها نام برده شدهاست، مانند آنچه در معبد خدای خورشید ناه هونته در شوش دیده میشود، و احتمالاً بخش لازم هر پرستشگاه ایلامی بود. این نکته از گزارش آشوربانیپال در زمان تخریب شوش، برمیآید: «معابد ایلام را با خاک یکسان کردم. خدایان و الهههای آن را بر باد دادم. سربازانم وارد بیشهٔ مقدس آن شدند، جایی که هیچ بیگانه در آن پای ننهاده یا حتی به کنار آن نرسیده بود، رازهای آن را دیدند و آنها را در آتش سوختند…»
ایلامیان از هزاره چهارم قبل از میلاد در شوش ساکن بوده و تا آنجا که مدارک کتبی نشان میدهد از ۲۶۸۵ سال پیش از میلاد، پادشاهان ایلام در این نواحی سلطنت میکردهاند و این پادشاهی تا سال ۶۴۰ پیش از میلاد ادامه داشت و با حمله آشوربانیپال برای همیشه از صفحه تاریخ محو گردید لیکن طولی نکشید که قوم و دولت ایلام جزئی از شاهنشاهی هخامنشی را تشکیل داد.
در دوران آشوربانیپال، امپراتوری امپراتوری آشور قفقاز را به خاک خود ضمیمه کرد.
یک متن آشوری مربوط به تخریب ایلام توسط آشوربانیپال شاه پارسوآش را با عنوان کورَش ذکر میکند. این کورَش باید همان کوروش یکم در سلسله نسب هخامنشی باشد. کورَش پیشنهاد با تبعیت از آشوربانیپال، پسرش نینِوِه را بهعنوان تصدیق حسن نیتش به آشور فرستاد. این منبع، نخستین سند ورود خاندان هخامنشی به صحنهٔ تاریخ است.
در هنر کلدانی-آشوری این ارواح به شکل هیولاهای ترسناک تصویر میشوند که نمونههای آن در نقش برجستههای کاخ آشوربانیپال در نینوا (عراق فعلی)، امروزه در موزه بریتانیا) و برنزهای کوچک و لوحهای سفالی پخته شده به شکل سیلندر، مخروط، یا تمبر دیده میشود.
(دودمان سارگونی)تیگلتپیلسر سوم† شلمنسر† مردوک-اپل-ایدین دوم سارگون† سناخریب† مردوک-زاکیر-شومی دوم مردوک-اپل-ایدین دوم بل-ایبنی آشور-ندین-شومی† نرگال-اوشزیب موشزیب-مردوک اسرحدون† آشوربانیپال آشور-اتیل-ایلنی سین-شر-ایشکون سین-شومو-لیشیر آشور-اوبلیت دوم