آشوب انگیز

معنی کلمه آشوب انگیز در لغت نامه دهخدا

( آشوب انگیز ) آشوب انگیز. [ اَ ] ( نف مرکب ) فتنه انگیز.

معنی کلمه آشوب انگیز در فرهنگ عمید

( آشوب انگیز ) فتنه انگیز.

معنی کلمه آشوب انگیز در فرهنگ فارسی

( آشوب انگیز ) ( اسم ) فتنه انگیز .

جملاتی از کاربرد کلمه آشوب انگیز

هرچند که از روی صورت، سفینه را صفت آن است که به مجالست و مؤانست او گاه از غرقاب قبض به ساحل بسط می توان رسید، و گاه از مهلکهٔ بسط به مشرعهٔ قبض می‌توان خرامید اما از راه معنی به حقیقت بحری‌ست که از زواهر دلالت معانی، و جواهر معادن انسانی متموج است و به گوهر ولآلی علوم ربّانی متزین. چون از روی حقیقت به دیدهٔ بصیرت نظر کنی در شهرستان قالب، طالب روح نوح‌صفت افتاده است هرچند امت صفات حیوانی و بهیمی و سبعی و شیطانی را به عبودیت حضرت ربوبیت دعوت می‌کنند به روز و شب و نهان و آشکارا که انی دعوت قومی لیلاً و نهاراً ثُم انی اعلنت لهم و اسررت لهم اسرارا. نشنوند و تمرد نمایند و هیچ گونه به طاعت و بندگی در نمی آیند. روح نوح از فراست ملکی روحانی چون از امت صفات جسمانی جز از خصوصیت اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء ملاحظه نمی‌کند، در مقام راز دست نیاز به دعا برمی‌دارد تا حق تعالی به طوفان بلا یکی را زنده نگذارد، و در می‌خواهد که رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا، چه به نظر فراست روحانی می‌بیند که از کار صفات جسمانی جز متولّدات نفسانی و شهوانی نخیزد که هر یک هزاران فتنه و آشوب انگیزد که انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الّا فاجراً کفارا تا حق تعالی در اجابت دعای نوح روح از تنورهٔ دل فوارهٔ وفار التنور می‌گشاید و سیلاب عشق داعیهٔ طلب را که طوفان بلای عالم نفسانی و حیوانی‌ست و خانه برانداز صفات جسمانی و مغرق متولّدات شهوانی روانه می‌کند، و از ابر عنایت، باران عاطفت می‌باراند و در معرض غرقاب طوفانی و سیلاب بلا و ابتلای ربانی الهامات الطاف یزدانی به نوح روح می رسد که و اصنع الفلک باعیننا - ای نوع روح سفینه سکینه ساخته کن و خانهٔ دل از تعلقات کونین پرداخته گردان و کنعان نفس اماره را گرچه از ازدواج روح و جسد متولد است که ان ابنی من اهلی اما چون موصوف است به وصف انه عمل غیر صالح و داغ حرمان انه لیس من اهلک بر جبین جان دارد، هر چند تو از رحمت پدرانه و کرم کریمانه با او می‌گویی یا بنی ارکب معنا، او از جهل غافلانه و تمرّد جاهلانه گوید، سآوی الی جبل یعصمنی من الماء و از غایت ظلومی و جهولی از این بی‌خبر که لاعاصم الیوم من امر الله. ای نوح دست از این شفقت که نتیجهٔ صفات حیوانی‌ست بدار ولاتکونن من الجاهلین، چه به صواب‌دید اشارت موتوا قبل أن تموتوا صلاح وقت در آن است که پیوند از فرزند دلبند منقطع کنی و آیهٔ فکان من المغرقین برخوانی.