سیماب دل

معنی کلمه سیماب دل در لغت نامه دهخدا

سیماب دل. [ دِ ] ( ص مرکب ) غردل. ( آنندراج ). غردل یعنی قحبه دل چه غر به معنی قحبه آمده است. ( برهان ). || بی جگر. بی دل. ترسنده. لرزنده. واهمه ناک. ( از برهان ). جبان. مضطرب. بیقرار. ( از آنندراج ) :
آستانت گنبد سیمابگون را متکاست
بنده سیماب دل سیماب شد زین متکا.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 22 ).

معنی کلمه سیماب دل در فرهنگ معین

(دِ ) (ص مر. ) ۱ - ترسو. ۲ - قحبه .

معنی کلمه سیماب دل در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بی جگر بی دل ترسو واهمه ناک . ۲ - قحبه غردل .
غر دل . یا مردم بی جگر و بی دل و ترسنده و لرزنده و واهمه ناک .

معنی کلمه سیماب دل در ویکی واژه

ترسو.
قحبه.

جملاتی از کاربرد کلمه سیماب دل

زآتش عشق رخش سیماب دل را تاب ده گر درون بوته تن کیمیا میبایدت
آستانت گنبد سیماب گون را متکاست بندهٔ سیماب دل سیماب شد زین متکا
چه شد که رشک برد بر ستاره سیماب دلم به محنت ایام برنمی‌آید
به حدی گشت کشتنها که سیماب دلیر آمد به قتل شعله چون آب
هست سیماب دلم را زندگی در اضطراب دارد از فیض تپیدن خویش را بر پا چو موج