سوزانیدن. [ دَ ] ( مص ) آتش زدن. ( ناظم الاطباء ). سوزاندن : گر زآنکه ببخشایی فصل است بر اصحابت ور زآنکه بسوزانی حکم است بر املاکت.سعدی.منازل و باغات و بساتین ایشان را بسوزانید. ( تاریخ قم ص 163 ). || بخار کردن. نابود کردن : بفرمود تا شیره انگور صد من بیاوردندو دویست من آب برنهادند و می جوشانیدند تا دو ثلث بسوزانیدند؛ بنهادند سه روز برسید شرابی خوش بوی نافع. ( راحة الصدور راوندی ). || در آتش نهادن. || سوختن فرمودن. ( ناظم الاطباء ). || گزیدن تندی سرکه و فلفل و مانند آن زبان و دهان را. ( یادداشت بخط مؤلف ).
معنی کلمه سوزانیدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) آتش زدن سوختن . آتش زدن بخار کردن نابود کردن در آتش نهادن
جملاتی از کاربرد کلمه سوزانیدن
در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، اردبیل از حملات گرجیان آسیب بسیار دید و در ۶۰۵ ه. ق، /۱۲۰۹م. غارت شد و گفتهاند که دوازده هزار تن از مردم آن کشته شدند. حملهٔ گرجیان از حوادث ناگوار این عهداست. گرجیان در این دوران، که مدّت آن در کتابها متجاوز از یک قرن نوشته شده، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و روستاها را ویران کردند، مردم بی گناه بسیاری را کشتند. حتّی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان، جمعی را در آتش انداخته و سوزانیدند و از هیچ گونه رفتار ناشایست روی برنتافتند.
طبعت ای آتش چو سوزانیدنیست تا نسوزانی تو چیزی چاره نیست
یک نظر از تو ز من جان باختن از تو سوزانیدن از من ساختن
قصه ی نمرود و ابراهیم بود شرح سوزانیدن و تسلیم بود
در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، اردبیل از حملات گرجیان آسیب بسیار دید و در ۶۰۵ه. ق، /۱۲۰۹م. غارت شد و گفتهاند که دوازده هزار تن از مردم آن کشته شدند. حمله گرجیان از حوادث ناگوار این عهد است. گرجیان در این دوران، که مدت آن در کتابها متجاوز از یک قرن نوشته شده، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و روستاها را ویران کردند، مردم بی گناه بسیاری را کشتند. حتی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان، جمعی را در آتش انداخته و سوزانیدند و از هیچ گونه رفتار ناشایست روی برنتافتند.
یکی از جنایات ننگآور طرفداران قشری آئین مسیح میتوان به آتش سوزانیدن بروتو رادر فوریه ۱۶۰۰ میلادی ذکر کرد.