سرسپرده
معنی کلمه سرسپرده در فرهنگ عمید
معنی کلمه سرسپرده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه سرسپرده در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سرسپرده
به سرسپرده خود عارفی چه خوش می گفت که دستگیری از پا فتاده باید کرد
مالکان که برای ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزیر و از روضهخوان تا چاقوکش را در اختیار داشتند، وقتی با عدم توجه عالم روحانیت و درنتیجه مشکل ایجاد هرج و مرج علیه انقلاب روبرو شدند و روحانیون برجسته حاضر به همکاری با آنها نشدند، در صدد یافتن یک «روحانی» برآمدند که مردی ماجراجو و بی اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری و بخصوص جاهطلب باشد و بتواند مقصود آنها را تامین نماید و چنین مردی را آسان یافتند. مردی که سابقهاش مجهول بود و به قشریترین و مرتجعترین عوامل استعمار وابسته بود و چون در میان روحانیون عالیمقام کشور با همه حمایتهای خاص موقعیتی بدست نیاورده بود در پی فرصت میگشت که به هر قیمتی هست خود را وارد ماجراهای سیاسی کند و اسم و شهرتی پیدا کند.
این واقعه در ۹۴۸ اتفاق افتاد و نورثامبریا تسلیم ادرد شد، اما آنها بار دیگر در ۹۴۹ دست به انتخاب شاه دیگری زدند و اولاف سیتریکسون اسکاندیناویایی را به فرمانروایی خود برگزیدند. با این حال در ۹۵۲ اولاف را هم از قدرت خلع و اریک بلاداکس را سرانجام بر تخت نشاندند. اما دیری نپایید که او نیز از سلطنت خلع و در نبردی در ۹۵۴ کشته شد. پس از آن اهالی نورثامبریا بار دیگر با ادرد بیعت نموده و سرسپردهٔ او شدند.
بود. سمفونیهای بروکنر بیشتر بدون برنامهٔ خاص و دارای چهار موومان هستند. از میان سمفونیهای او، سمفونی شمارهٔ ۴، شمارهٔ ۷ و شمارهٔ ۹ که ناتمام است قابل توجهند. بروکنر که سرسپردهٔ واگنر بود، گاهی از سوی هواخواهان اردوی مخالف و بهویژه از سوی ادوارد هانسلیک که طرفدار برامس بود، بهشدت مورد حمله قرار میگرفت.
نویسنده با یادآوری رویدادهای ۱۵ و ۱۶ خرداد ۱۳۴۲ آن را تلاش مشترک عناصر فئودال (استعمار سیاه) و چپ (استعمار سرخ) برای مقابله با طرحهای انقلاب سفید معرفی میکند، در این مقالهها عناصر حزب توده ایران ورشکستگان سیاسی نامیده شدند که توسط فئودالها تأمین مالی میشوند و تلاش دارند نظر علمای برجسته مذهبی را به خود جلب کنند که با ناکام ماندن در این امر به سراغ یک روحانی ماجراجو، بیاعتقاد، سرسپرده به مراکز استعماری و جاهطلب یعنی روحالله خمینی میروند و او را با اهداف خود ضدانقلاب سفید همراه میکنند.
مالکان که برای ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزیر و از روضهخوان تا چاقوکش را در اختیار داشتند، وقتی با عدم توجه عالم روحانیت و در نتیجه مشکل ایجاد هرجومرج علیه انقلاب روبرو شدند و روحانیون برجسته حاضر به همکاری با آنها نشدند، در صدد یافتن یک «روحانی» برآمدند که مردی ماجراجو و بیاعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری و بهخصوص جاهطلب باشد و بتواند مقصود آنها را تأمین نماید و چنین مردی را آسان یافتند.
نورعلی الهی از ادیبالممالک فراهانی به عنوان یک سرسپردهٔ دین یاری (اهل حق) یاد میکند. او اشعار نصیری را تحت عنوان راز تیموری به نظم درآورده و وحید دستگردی مصحح دیوان وی آن را با حوادث تاریخی ایران منطبق ساختهاست. او علاوه بر به نظم درآوردن پیشگوییهای تیمور بانیارانی، برخی از قوانین یارسان را نیز در دیوان خود درج کردهاست و کلامی از نظرعلی جناب را نیز به فارسی سرایش کردهاست. او همچنین پیشگوییهای ایلبگی جاف را به نظم فارسی ترجمه کردهاست. آثار ادیبالممالک حاکی از آن است که او با بزرگان دین یاری و جامعهٔ یارسان در ارتباط بودهاست.