ساز زدن

معنی کلمه ساز زدن در لغت نامه دهخدا

ساز زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) ساز بستن. ساز دادن. ساز پرداختن. ساز نواختن. ( مجموعه مترادفات ) :
زمانه ساز طرب میزند چنانکه بگوش
رسد ز زاویه عنکبوت نغمه تار.کلیم کاشانی ( از مترادفات ).- ساز زدن بکام کسی ؛ بکام او بودن :
گربخت بکام اوزدی ساز
هرگز بوطن نیامدی باز.نظامی ( لیلی و مجنون ).رجوع به ساز شود.

معنی کلمه ساز زدن در فرهنگ معین

(زَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - نواختن وسیلة موسیقی . ۲ - کنایه از: بهانه گرفتن .

معنی کلمه ساز زدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ساز بستن ساز دادن ساز نواختن . یا ساز زدن به کام کسی به کام و مراد او بودن .

معنی کلمه ساز زدن در ویکی واژه

suonare
نواختن وسیلة موسیقی.
کنایه از: بهانه گرفتن.

جملاتی از کاربرد کلمه ساز زدن

یا چیزی است که قضا و تلافی از برای آن واجب نیست مثل شرب خمر و ساز زدن و امثال اینها، و در توبه این قسم، همان پشیمانی و عزم بر ترک و حزن و اندوه در ارتکاب آن در قبول توبه کفایت می کند.
ایان اندرسون «آهنگی برای جِفری» را به‌منظور ادای احترام به جفری هَموند نوشته‌است. هَموند بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ باسیست جترو تال بود اما سابقهٔ دوستی و ساز زدنش با اندرسون به سال ۱۹۶۳ و گروه دبیرستانی «بلیدز» بازمی‌گردد که در واقع جترو تال از آن‌جا شکل گرفت.
همه شاگردانش از قلب مهربان عبادی حکایت می‌کنند. او فردی معتقد و دین‌دار بود، قبل از ساز زدن وضو می‌گرفت و در روزهای عزاداری و درگذشت امامان شیعه دست به ساز نمی‌زد. داریوش پیر نیاکان می‌گوید: «به همین دلیل است که می‌بینیم اکثر نوازنده‌های هم‌دوره من، که در زمان استاد عبادی شاگرد بودند و سازشان سه‌تار نبود، سه‌تار را به عنوان ساز دوم خود انتخاب کردند و به آن گرایش پیدا کردند، می‌توان به آقایان حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و پیرنیاکان و سید خلیل عالی‌نژاد اشاره کرد. آن‌طور که برخی نقل می‌کنند.»
از من آموخته ترنم ساز زدنش دلفریب و روح نواز
گفته شده که علی‌اکبر فراهانی خلق و خوی درویشی داشت و به همین دلیل مورد اقبال قشر ظاهرپرست نبود و گمان زده می‌شود که مرگ زودهنگام او نیز به این مسئله مرتبط باشد. گفته می‌شود که شبی پس از آن که از جفای همسایه‌ای دلسرد بوده، به همراه تارش (که «قلندر» نام داشته) به پشت بام می‌رود و مشغول ساز زدن می‌شود و فردا صبح، پیکر درگذشتهٔ او را همانجا در کنار ساز پیدا می‌کنند.
تو بهر ساز زدن لایقی و نقاشی که یاد داده تو را خودسری و اوباشی‌؟