ساده کار

معنی کلمه ساده کار در لغت نامه دهخدا

ساده کار. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد. بیریش. مأبون. تاز :
ساده زنخدان بدم و ساده کار
ساده نمک بودم و ساده شکر.سوزنی.|| یک نوع از زرگری. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه ساده کار در فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) بی ریش ، امرد.

معنی کلمه ساده کار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد بیریش امر . ۲ - نوعی زرگری ساده و بی پیرایه .

معنی کلمه ساده کار در ویکی واژه

بی ریش، امرد.

جملاتی از کاربرد کلمه ساده کار

به طاق ابروان در رشته کاریست سر زلفت ولی رخ ساده کارست
شیخنا را با نگاری ساده کار افتاد دوش ساده کار افتاده بود و شیخ مطلق ساده بود
به استناد مدال کلارک، شلیفر به عنوان یک اقتصاددان عالی توصیف می‌شود، که در سنت قدیمی شیکاگو در ساختن مدل‌های ساده کار می‌کند و بر سازوکارهای اساسی اقتصادی تأکید می‌کند و با دقت به شواهد نگاه می‌کند. یکی از موضوعات مکرر در تحقیقات او نقش مربوط به بازارها است.