معنی کلمه زیرک سار در لغت نامه دهخدا
به جود اونرسد دست هیچ زیرکسار
به فضل او نرسد عقل هیچ دانشمند.رودکی.چرا این مردم دانای زیرکسار فرزانه
به تیمار و عذاب اندر ابا دولت به پیکار است.خسروی ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).نیاید آسان از هر کسی جهانبانی
اگرچه مرد بود چربدست وزیرکسار.ابوحنیفه ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 279 ).ازل همیشه و دیمومت و خلود و ابد
میان هر یک چون فرق کرد زیرکسار.ابوالهیثم ( شرح قصیده فارسی ص 63 ).عمر تو زرّیست سرخ و مشک او خاکی است خشک
زر به نرخ خاک دادن کار زیرکسار نیست.ناصرخسرو.در جهان هیچ آدمی مشناس
بتر از ریش گاو زیرکسار.مسعودسعد.آنکه او منصف است و زیرکسار
نشمارد به بازی این گفتار.سنائی.در این مقطع به سعدالملک بر نتوان دعا گفتن
که اندر کار خود دانا و زیرکسار و هشیارم .سوزنی.بزرگزاده و باحشمت است و بادولت
لطیف خلق و جوانمرد و راد و زیرکسار.سوزنی.هر دو جوید محال ناممکن
هست ممکن که نیست زیرکسار.خاقانی.طوطی من مرغ زیرکسار من
ترجمان فکرت و اسرار من.مولوی.