زمان به کار

زمان به کار

معنی کلمه زمان به کار در فرهنگستان زبان و ادب

{uptime} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] مدت زمانی که منابع رایانه ای یا شبکه ای در حال کارند یا در دسترس کاربر قرار دارند

معنی کلمه زمان به کار در دانشنامه عمومی

زمانِ به کار اندازه گیری قابلیت اطمینان سیستم است، به عنوان درصد زمانی که یک ماشین، به طور معمول رایانه، کار کرده است و در دسترس است بیان می شود. زمانِ به کار برعکس زمان اکار است.
اغلب به عنوان معیاری از قابلیت اطمینان یا ثبات سیستم عامل رایانه استفاده می شود، به این ترتیب، این زمان نشانگر زمانی است که یک کامپیوتر بدون از کار افتادن بدون مراقبت می تواند باقی بماند، یا نیاز به راه اندازی مجدد برای اهداف اداری یا تعمیر و نگهداری داشته باشد. در مقابل، بروزرسانی طولانی ممکن است نشانگر سهل انگاری باشد، زیرا برخی از به روزرسانی های مهم می توانند برای برخی از سیستم عامل ها به راه اندازی مجدد منجر شود.
در سال ۲۰۰۵، نوول یک سرور را با زمان بروزرسانی ۶ ساله گزارش داد. اگرچه ممکن است غیرمعمول به نظر برسد، این امر معمولاً زمانی معمول است که سرورها در یک زمینه صنعتی نگهداری شوند و میزبان برنامه های حیاتی مانند سیستم های بانکی باشند.
نت کرافت رکوردهای به روز شده را برای هزاران میزبانی وب وب حفظ می کند.
گزارش شده است که سروری که Novell NetWare را اجرا می کند، پس از ۱۶ سال از زمانِ به کار به دلیل نبود وجود دیسک سخت خاموش شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه زمان به کار

در گذشته سه نوع قرن را به نام واحدی برای زمان به کار می بردند، نخست قرن کوچک که سی سال بوده است و دوم قرن متوسط که صد سال بوده است و سوم قرن بزرگ که سیصد سال بوده است. از آنجا سه قرن پیشتر که شاعر به کار برده است حدود نهصد سال می شود و مراد از سلمون همان سلمان فارسی یکی از صحابه های پیامبر بوده است. شاعر چنین آورده است که حدود نهصد سال پیش سلمان دسته گل اسلام را از پیامبر دریافت کرد و قابل شد و طبق این بیت زمان سروده شدن کنزالاسرار اواخر قرن دهم بوده است.
محمدعلی فرزند عباس‌قلی، در سال ۱۲۷۵ ه‍. خ در تهران متولد شد. او که نخستین فرزند خانواده بود، تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه شمس در گذر شیخ صفی‌الدین و مدرسه علمیه در خیابان شنی گذراند و برای تکمیل تحصیلات به دارالفنون رفت و در همین حال تا آغاز جنگ جهانی اول در روزنامه رسمی و جراید آن زمان به کار خبرنگاری و خدمات مطبوعاتی اشتغال داشت و شعر و تصنیف‌های شورانگیز، با تخلُص «جاهد» می‌ساخت. او پس از کودتای ۱۲۹۹ به خدمت مجلس شورای ملی درآمد. در سال ۱۳۰۲ بر اثر شهرت تصنیف‌ها و شعرهایش، احمدشاه قاجار از وی دعوت کرد و کلمهٔ «امیر» را به تخلص و نام خانوادگی او افزود و از آن پس با نام «امیر جاهد» شناخته شد.