ریشک

معنی کلمه ریشک در فرهنگستان زبان و ادب

[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ← داسه

جملاتی از کاربرد کلمه ریشک

گه ریشک رشکین من از روی تملق بوییدکه بخ بخ بنگر مشک معطّر
موزهٔ غربت برون آور نفس را تازه کن گرد از سبلت برافشان ریشکان لختی بخار
خنبک زند چو بوزنه، جنبک زند چو خرس این بوزنینه ریشک پهنانه منظرک
باند ماشین اورلوف را می گیرد، آن را در امتداد ریل راه آهن می راند و سوار قطار سیرک در حال حرکت می شود. اورلوف تعقیب می کند، اما پس از اینکه سعی می کند با عجله به یک ایست بازرسی برود، توسط محافظان مرزی کشته می شود . باند میشکا و گریشکا را می کشد و پس از سقوط از قطار، یک ماشین را فرماندهی می کند تا به پایگاه هوایی برسد. باند به پایگاه نفوذ می کند و خود را به عنوان یک دلقک در می آورد تا از پلیس آلمان غربی فرار کند. او اختاپوسی را متقاعد می کند که خان به او خیانت کرده است، و با فهمیدن اینکه او فریب خورده است، به باند در غیرفعال کردن کلاهک کمک می کند.
مُرو: مرغ. پرنده اردلانی مامر، مراوی (مرغ آبی) پهلوی اشکانی: مریغ سورانی مریشک، فارسی نو:مرغ
ریشک و حالک ثناجویی کبرک و عجبک زبان‌دانی
عرق کوریشکو آرامبخش ضد استرس و اضطراب می باشد. عرق کوریشکو در افزایش قد کودکان مؤثر می باشد. تقویت کننده خون می باشد. برای کاهش رطوبت و سردی، غلبه‌ی صفرا و درمان یرقان عرق طارونه بخورید.
هوار یا طارونه(در بیشتر نواحی کشور به‌خصوص جنوب)، کوریشکو(در کرمان) یا غلاف گل نخل عضوی از درخت خرمای نر است که به شکل غلاف چوبی با بافتی نرم است که در آن سلول‌های جنسی به صورت رشته‌هایی حاوی گرده وجود دارد. برای عمل گرده افشانی و باروری خرما که به صورت دستی انجام می‌پذیرد از آن استفاده می‌گردد. به این غلاف‌ها در منطقه شهرستان بم کوریشکو گفته می‌شود.
چشمکش همچو دلِ ریشکِ من بیمارک دستکان کرده به خون دلکم رنگینک
ریشک رشکین گرفته جاده بالا سبک مشکین فتاده جانب پائین
مرغ در پیش کریشک بر زمین نوک زد یعنی از اینسان دانه چین