رهیاب

معنی کلمه رهیاب در لغت نامه دهخدا

ره یاب. [ رَه ْ ] ( نف مرکب ) دریابنده راه و پی و سراغ چیزی و ایجادنماینده چیزی. ( آنندراج ). رجوع به راه یاب شود.

معنی کلمه رهیاب در فرهنگ عمید

۱. کسی که راه پیدا می کند، راه یابنده.
۲. آن که راه و طریقه ای تازه برای اجرای امری می یابد.

معنی کلمه رهیاب در فرهنگ فارسی

دریابنده راه و پی و سراغ چیزی و ایجاد نماینده چیزی .

معنی کلمه رهیاب در فرهنگ اسم ها

اسم: رهیاب (پسر) (فارسی) (تلفظ: rah yāb) (فارسی: رَهیاب) (انگلیسی: rah yab)
معنی: راه یاب، آن که به جایی راه پیدا می کند، ( = راه یاب ) آن که به جایی یا مقصودی راه پیدا می کند

معنی کلمه رهیاب در فرهنگستان زبان و ادب

{GPS navigation device} [عمومی] دستگاهی برای تعیین موقعیت مکانی یا یافتن مکانی ازطریق علائم دریافتی از سامانۀ موقعیت یاب جهانی* عموم صورت اختصاریافتۀ این اصطلاح یعنی GPS را به کار می برند و معادل فرهنگستان برابرنهاد اصطلاح عمومی است

معنی کلمه رهیاب در ویکی واژه

ابزاری، معمولاً رایانه‏ای اختصاصی، که برای پیوند دادن دو شبکه به کار می‏رود، بستک‌های داده‏ها را دریافت و مقصد آنها را مشخص می‏کند و آنها را به شبکه‏ای که برایشان در نظر گرفته شده است، منتقل می‏سازد.

جملاتی از کاربرد کلمه رهیاب

هنگامی که شهبانو آمستریس، همسر خشایارشا، از این اتفاق باخبر شد، به فکر انتقام افتاد. او به دنبال انتقام از آرتاینته نبود؛ بلکه می‌خواست از مادر او، همسر ماسیشته، انتقام بگیرد، چرا که فکر می‌کرد که او پشت این اتفاق‌هاست. آمستریس در زادروز خشایارشا، نگهبانانش را فرستاد تا همسر ماسیستس را مثله کند و آن‌ها با قطع پستان‌های او، آن‌ها را جلوی سگ‌ها انداختند و بینی، گوش‌ها، لب و زبانش را نیز قطع کردند. ماسیشته با دیدن این موضوع برای آغاز شورش به باکتریا گریخت، اما توسط ارتش خشایارشا رهیابی و همراه با پسرانش کشته شد.
خودبینی و آرزو پرستی رهیابی و پروریده لاتی
وایکینگ ۱ نخستین فرود روی مریخ بود که در ۱۹۷۶ میلادی انجام گرفت. بیست سال بعد از آن، رهیاب مریخ روی مریخ فرود آمد.